آزاده
آزاده
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

قضاوتش کردم؟

ساعت ۸ صبح مراقب اتاق شیشه ای بودم. امسال کلاس چهره توی این اتاق تشکیل می شد، فکر کنم چون درش کلا شیشه ایه، بهش می گن اتاق شیشه ای. امتحان فارسی و انشا بود و بچه های بدقلقی داشت. کل زمان امتحان داشتم نگاه می کردم و تذکر می دادم. جای یکی دوتاشون و هم عوض کردم. سوال هم جواب دادم.

  • خانم این گوژپشت که اینجا نوشته یعنی چی؟ به پشتش اشاره کردم و یه حالت برجسته رو نشون دادم. خانم یعنی قوز؟
  • خانم ، قشرق و چه طوری می نویسن؟

دقیقه های آخر امتحان بود که بچه های سالن، امتحان و تموم کردند و سالن خالی شد و همکارم که مراقب سالن بود به اتاق شیشه ای اومد. این همکار معلم تخصصی بچه های این اتاق بود و شروع کردند به خوش و بش. بعد همکارم بالای سرشون می رفت و بله!، از روی برگه یکی جواب برمی داشت و به دیگری می رسوند. بعد از اینکه به چند نفر جواب و رسوند، موقع رفتن بهش گفتم که بچه ها به دفتر خبر می دن و طبق تجربه این کار درستی نیست که با گفتن "نه بابا" خداحافظی کرد و رفت.

فکر می کردم اینکه به چند نفر جواب برسونی، نه اینکه راهنمایی کنی بدور از عدالته. همین همکار چند بار از بی عدالتی هایی که در این سیستم بهش شده شکایت داشته( طرحی و ارایه کرده، رتبه آورده، بهش خبر ندادن و نورچشمی و برتر اعلام کردند. ۸ سال توی سیستم تدریس می کنه اما رسمی نشده).

من در همین فضای مجازی بارها خوندم که جهان سراسر بی عدالتیه. بسیار خوب این جهان ناعادلانه. ولی چقدر ما انسانها در ایجاد این بی عدالتی سهم داریم؟

مثال بالا خیلی خیلی کوچک بود اما مگر جهان را همین مثالهای کوچک نمی سازد؟

آیا در مورد همکارم قضاوت کردم؟

قضاوت کردنبی عدالتی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید