هیأت الزهرا (س) دانشگاه صنعتی شریف
هیأت الزهرا (س) دانشگاه صنعتی شریف
خواندن ۱۵ دقیقه·۵ سال پیش

سخنرانی حجت الاسلام قمی پیرامون حوادث اخیر_۲۲ دی ۹۸

سلام علیکم و رحمه الله

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد و الثنا لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین " اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم" و علی اهل بیته الاطیبین و الانجبین سی‌ما خاتمهم بقیه الله.

خدا رحمت کند آن سید بزرگواری را که فرمود: شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم؟ ابر دل تنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم؟ ابر دل تنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم/ زلف افشان تو گردیده حصارم ، چه کنم؟ من که زین فاصله غارت زده ی چشم تو ام چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟ "اللهم صل علیه صلاه لا غایه لعدده و لا نهایه لمددها و لا نفاد لامدها. اللهم و اقم به الحق و ادحض به الباطل و ادل به اولیائک و اذلل به اعدائک ".

خداوند عالم انشاالله روح تک تک این عزیزانی که از دست داده‌ایم را همنشین اولیا خودش و متنعم از بهترین نعماتش قرار بدهد، به برکت صلواتی که همه با هم با توجه به قلب نازنین حضرت بقیه الله اعظم هدیه می‌کنیم. " اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"

به عنوان یکی از خادمین شما و مردم و قبل تر از آن هم بخواهم بگویم، یکی از اعضای خانواده‌ی محترم شریف. از این بزرگوارانی که به رحمت خدا رفتند، دو تا را می‌شناختم و برای یکی از آن‌ها طرف مشورت بودم. به هر حال ما سال‌های زیادی از بهترین اوقات زندگی‌مان را در این خانواده شریف گذرانده‌ایم، که انصافا هم خانواده‌ی شریفی است خانواده‌ی دانشگاه صنعتی شریف. اگر عزادار اصلی این اتفاق تلخ خانواده‌هایی هستند که عزیزشان را از دست داده‌اند، حق این است که بگوییم خانواده‌ی دانشگاه صنعتی شریف عزادار است. لذا آمده‌ام تسلیت بگویم؛ دلم می‌خواست یک وقتی بیایم و درمورد حاج قاسم با رفقای قدیم خودم حرف بزنم. آقای دکتر؛ من تقریبا یکسال پیش خواهشی از حاج اقا قاسم سلیمانی عزیز کردم. برای سازمان تبلیغات برای هیات‌ها، مسجد‌ها و مواکب یک کمکی از ایشان می‌خواستم. ایشان فرمودند: ما که نوکر هیاتی‌ها و مسجد‌ها ومردم هستیم و این که انجام می‌شود؛ ولی یک شرط دارد اگر انجامش بدهید دیگر مشکلی نیست. حله؟ گفتم آن شرط چیست؟ گفتند: دعا کنید شهید شوم. یعنی من از ایشان، شاید از ده، دوازده باری که توفیق هم صحبتی داشتم، دوبار تقاضای اینکه دعا کنید شهید بشوم را شنیدم. این وطن سردارانی سرافراز دارد، به فضل خداوند عالم، جای آن مرد بزرگ خالی نخواهد ماند. دوست داشتم درمورد حاج قاسم و بعد از آن هم در مورد آقای قاآنی که به شجاعت و رشادت می‌شناسمشان که جایگزین موثری است برای حاج قاسم حرف بزنیم. ما داغدار وسط معرکه و نبرد بودیم که به دستور اون مرد مزلف، رئیس جمهور مزخرف امریکا فرمانده و ژنرال ما را مستقیم زدند و در این احوال این خبر داغمان را تازه و مضاعف کرده است.

بچه‌های دانشگاه حق دارند به هم بریزند چون دوستانشان و اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند. این خانواد‌ه، خانواده‌ی شریف و محترمی است. سوابق من اینگونه است که چند هزار نفر ثبت‌نام اعتکاف داریم، چقدر ثبت‌نام حوزه داریم، چقدر ثبت‌نام اردوی مشهد و جنوب داریم، این خانواده عزیزش را از دست‌داده است. شخصی را از دست داده است. در این باره یک‌قدری هم فضا مبهم است، انگار کوتاهی‌هایی هم انجام شده‌ است و خطاهایی هم در میان است. حتما تقصیرهای احتمالی باید بررسی بشود. کوتاه نمی‌آییم و باید جدی گرفته شود، ولی شرایط را باید باهم مرور کنیم.

روایت از پیامبر(ص) هست که فرمود: "فاذالتَبَسَت عَلَیکُم الفِتَن" اگر اوضاع غبارآلود شد و پیچیده، تحلیل سخت شد و دشوار،"کَقِطَع‌الَّیل" مثل شب مظلم و تاریک و سیاه و سرگردان‌کننده، "فعَلیکُم بالقُرآن" کتاب الهی و آسمانی قرآن را بخوانید. از امشب مساجد مراسم تلاوت قرآن و ختم شهدای حادثه هواپیما را دارند، ان‌شالله خدا راه نجات را به ما نشان بدهد.

یک فرازی را از قرآن کریم در محضرتان تلاوت می‌کنم تا مرور بکنیم، اهل علم اینجا نشستند نه مجال تفسیر هست نه تفصیل. "يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ "

سال دوم هجرت است و حوالی بدر. نبردی در میان است. پیامبر اعظم با همه‌ی آن تدابیر جنگی‌ای که شنیده‌ایم، عبدالله نامی را مامور می‌کنند تا برود منطقه نخله و اطلاعاتی را جمع کند و دیدبانی بدهد، یک‌جور عملیات و واکنش سریع است. که کاروان‌هایی که نقض عهد کرده بودند و اموال مسلمین را برده ‌بودند و در نبرد با آن‌ها قرار گرفتیم، اگر از اینجا می‌گذرند، یک قاعده‌ای در موردشان جاری است که بهشان اعلان هم شده است، که باید اموال مسلمین را از آن‌ها پس بگیریم. در ایام ماه حرام موقع دیدبانی افرادی کاروانی در حال عبور را می‌بینند، تردید و اختلاف ایجاد می‌شود که باید حمله بکنیم یا نه؟

چرا نه، چون در ماه حرام اجازه قتال و مبارزه وجود ندارد. اما ازاین طرف این‌ها مصداق کسانی هستند که اموال مسلمین را به غارت برده‌اند، زمان کم است و فرصت تصمیم‌گیری کوتاه است‌. امکان تیزرو فرستادن و از پیامبر و مرکز کسب تکلیف کردن کم است، بدون هماهنگی تصمیم گرفتند، حمله کردند، کشته هم دادند، اسیر هم گرفتند، غنائم هم بدست آوردند. آن طرف مسلمانان در شهر، چون دیر خبر رسید و کاروان آمد، دفاع می‌کردند می‌گفتند اصلا در ماه شعبان بوده، اصلا ماه حرام نبوده، رفع و رد شبهه می‌کردند و از همه دفاع می‌کردند.

وقتی آمدند محضر پیامبر، حضرت فرمودند صادقانه بگویید، صادقانه به پیامبر گفتند، حضرت رسول در جریان قرار گرفته و خیلی ناراحت شدند، ناراحتیشان را ابراز کردند و اسرا و غنائم را قبول نکردند، و این دلخوری بروز کرد. باعث سواستفاده در قریش شد. بین مسلمانان هم اختلاف افتاد که بالاخره تکلیف چیست؟

از آن شخصی که می‌گوید با این تشخیص این چه فرماندهی‌ای است؟ تا آن شخصی که کمی هم صدایش را بلند می‌کند از جریان نفاق، می‌گوید که این چه پیامبری است که زیر مجموعه‌اش این چنین فاجعه‌هایی اتفاق می‌افتد؟ و حرمت ماه را شکستند، کشته دادیم. ولو از کفار هم فردی کشته شده باشد، حرمتی شکسته شده است چه برسد از خودمان.

شروع به سرزنش عبدالله کردند و کم‌کم شاید پیامبر را هم سرزنش کردند. قریش هم سواستفاده موثر کرد، گفتند این‌ها حرمت‌شکن هستند و زیر حرف خودشان می‌زنند. کم‌کم گفتند این‌ها کاذب‌اند و یهودی‌هایی که از قدیم یکی از تبحرشان کار رسانه‌ای بود، غیر از رباخواری، شروع کردند به زمزمه‌ی این ادبیات، که مسلمین ضرر بزرگ خواهند کرد و قبر خودشان را کندند. شک و شبهه را نسبت به تدبیر پیامبر زیاد کردند، اگر راست می‌گویید چرا الان می‌گویید هم در حرف‌هایشان بود. هجمه به پیامبر زیاد شد، قرآن و کلام الهی می‌فرماید:

"يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ " تعارف نداریم نباید می‌جنگیدند، نباید می‌زدند، نباید می‌کشتند، گناه کبیره اتفاق افتاد. پیامبر عبدالله را تخطئه کردند. اما آیه ادامه دارد، "وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ" این‌کار خطا بوده، ولی حواستان باشد در کدام زمانه دارید تنفس می‌کنید. بودند کسانی که سد عن سبیل‌الله کردند و درب مسجد را بستند. اهالی حق را اخراج کردند و دردسرهای بزرگ درست کردند، آن‌ گناه بزرگ‌تر است. ادامه آیه "وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ" تفسیر نمی‌خواهد، ترجمه نمی‌خواهد چون خیلی آمیخته با فارسی است. "وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ" . اگر فضا انقدر مشوش و شبهه‌آلود بشود و یقه هم را بگیریم وسط نبرد، جنگی که شخص اولشان نفر ارشد شما را می‌زند، آن سردار شهلایی را هم تلاش کردند بزنند گفتند ناکام ماندیم، دفعه بعد می‌زنیم. همین دوهفته‌ی قبل نام سردار حاجی زاده در لیست ترور های آنها بوده، که ناکام و ناموفق بوده و وسط همچین نزاعی، ابراز کردند که ناموفق بوده. این که ما داغداریم و غصه داریم سر جای خودش، باید بررسی بشود، سرجای خودش. حواسمان هست، یقه‌ی همدیگر را نمی‌گیریم. ولو بستر را مسلمانان فراهم کرده باشند، ادامه ی آیه این است: "وَالْفِتْنَةُ أَکبر مِنَ الْقَتْل" این گناه نابخشودنی است. اشتباه بزرگی رخ داده، اشتباهات بزرگ‌تری هم میتواند رخ دهد، این چیزی از غصه و عزاداری و تسلیت ما کم نمی‌کند، ما همه عزاداریم، همه داغداریم. با کسی هم که مقصر هست و مقصرین احتمالی حتما برخورد می‌شود. اما حواسمان هست، خطاهای بزرگ‌تر هم می‌تواند رخ بدهد. وقتی در منطقه بلوا شد این رهبر حکیم به دلسوزان منطقه در عراق و لبنان توصیه کردند که مراقب باشید فتنه نشود، امنیت شما را به هم بریزد. متانت و دقت به خرج بدهید و پای عدالت و حق هم بایستید.

جگر همه‌ی ما آتش گرفته ولی نمی‌گذاریم فتنه‌ی بزرگتری رخ بدهد. وسط دعوا هستیم اما یقه‌ی همدیگر را نابه‌جا نمی‌گیریم. هر کس خطا کرده و محرز شد با او برخورد می‌شود. تشویش و آشفتگی و پریشانی و غبارآلود کردن فضا و به حاشیه رفتن مسائل اصلی که "اخراج أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ" است، نمی‌گذاریم جای اصلی و فرعی عوض شود. عذرخواهی هم کردند و وظیفه‌شان بوده، من هم به عنوان مسئولی کوچک و خادمی کوچک، اگر تقصیری متوجه من باشد عذرخواهی می‌کنم. اگر در اطلاع رسانی خطاهایی بوده باید بررسی بشود، باید برخورد بشود، متوجه ما هم اگر هست، عذرخواهی می‌کنیم. اصل واقعه هم باید بررسی شود و برخورد شود. اما حواسمان هست این که داغ داریم و غصه داریم و بغض در گلوی ماست و اینکه با همه‌ی وجود جگرمان سوخته است این منافاتی با این که حواسمان به مملکتمان هست ندارد. اگر مجال بود از نهج‌البلاغه میگفتم که در همچین شرایطی، توصیه‌ی امیرالمؤمنین چیست و از شاهنامه و به قول فاضل نظری، از رستم پیروز همین بس که بپرسند از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟

داغ کسانی که برای این انقلاب برای این وطن و مردم رفتند و جان خود را مکرر فدایی کردند و اصرارشان این است که دعا کنید شهید بشوم، پیش مرگ مردم بشوم حالا متواضعانه می‌گوید که گردن من از مو باریک‌تر است و با هر کس خطا کرده برخورد بشود.

اما به جای شاهنامه و نهج‌البلاغه، قرآن را ادامه بدهیم. می‌فرماید: "فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا". با کسی که "عَدُوٌّ مُبِينٌ" است و ابلیس است، دست به یقه باش. و قرآن می‌فرماید "فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْر"،ِ ما که سر جنگ نداشتیم، ما که داعش را نساختیم. چه کسی صلاح هسته‌ای به اسراییل داد تا برای ما رجز بخواند. ما رفتیم از خودمان دفاع کنیم، یه عده از همین مردم، از نخبه‌های همین مملکت رفتند بجنگند. در نزاع‌های پیچیده‌ی امروزه، چندلایه و تو در تو و هیبریدی، تمدنی قرار است بجنگند. قرار است دیگر مثل زمان طاغوت توسری‌خور نباشیم، که تکه تکه مملکتمان را جدا کنند. این تکه بحرین، آن تکه از آذربایجان، آن تکه از خراسان، همینطور جدا کنند و ما هم بایستیم و نگاه کنیم، توسری‌خور باشیم. قرار است سرمان را بالا بگیریم. قرار است مرزمان را فراتر از مرز خودمان محافظت کنیم، که امیرالمومنین می‌فرمایند: "من کفتار نیستم در لانه‌ام بنشینم، بیایند لانه‌ام را آتش بزنند، می‌روم و بیرون از مرزم می‌جنگم." قطعا اگر با داعش در سوریه و عراق نمی‌جنگیدیم، در کرمانشاه و همدان باید می‌جنگیدیم. یک نفر رفته اینطور جانش را گذاشته، قدرت حمله‌ی به آن شیطانی که هفتاد و پنج سال است کسی جرات نکرده به سمتش حمله کند را به خود داده، غصه‌مان این است، همه‌ی این شجاعت‌ها و رشادت‌ها هنگامی اتفاق افتاده که عزیزان دلمان، جلوی چشممان به اشتباه پرپر شدند. ادامه‌ی آیه؛ ماهیت طراحان این جنگ رسانه‌ای را باید دریافت. طرف حسابمان را گم نمی‌کنیم، وسط جنگ است، حواسمان هست. "وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا"، آیه قرآن. ماهیت اینها این است، انقدر با شما می‌جنگند، تا از حرف حقتان برنگردانند، تا از اعتقادتان برنگردانند، این نزاع را با شما ادامه می‌دهند. هرچقدر بتوانند به شما صدمه می‌زنند. هرچقدر بتوانند لطمه می‌زنند. شک داریم؟ امروز دیگر چه شکی داریم؟ تحریم‌های عجیبی که کردند، ظلم‌های عجیبی که کردند، همه‌اش را که ندید بگیریم، اینکه به دستور آن مردک مزلف حاج قاسم سلیمانی را زدند، دیگر نمی‌توانیم خودمان را در یک نزاع نبینیم. از یک جنگ بزرگ گسترده و اینها هم نگران نیستیم، اتفاق نخواهد افتاد. هم آنقدری می‌ترسند که این اتفاق نیفتد، هم ما انقدر عاقلیم که این اتفاق نیفتد. ولی فرمانده‌مان را، قهرمان ملی‌مان را زدند. خطای انسانی تلخ است، خیلی تلخ است، جا دارد غصه بخوریم، از هر کسی هم خطا کرده، نمی‌گذریم. ولی این را مقابل یک دشمن قسم‌ خورده‌ای که تصمیم گرفته ریشه‌ات را بزند، نمی‌گذاریم. حالا مردک توییت فارسی هم می‌کند که کنار مردم ایران هستیم. کنار مردم ایران بودنش را چه کسی باور می‌کند؟ همان‌هایی که ناراضی‌اند، شاکی‌اند، معترض‌اند از وضعیت، صدایشان هم بلند شده، چه کسی باور می‌کند که ترامپ کنارشان است؟ چندشش نمی‌شود این کنارش باشد. چند روز گذشته؟ گفت تروریست‌ترین مردم تاریخ، به ما، به شما، به همین بچه‌های دردانه شریفی که در آسمان زمین‌ خوردند و پرپر شدند، اینها به زبان ایشان تروریست‌ترین مردم تاریخ‌اند؟ اماکن فرهنگی ایران را بمب‌باران می‌کنم، یعنی چی؟ مثلا حرم امام رضا را می‌خواهی بزنی؟ چه می‌گویی؟ چه تصوری از مردم ایرانی که می‌خواهی کنارشان بایستی، داری؟ حواسمان هست. کاری که ترامپ برایش توییت می‌زند و پای آن می‌ایستد و سفیر انگلستان از آن می‌ترسد، ما پای آن نیستیم، ما یک جور دیگر بلدیم مسائلمان را حل کنیم، راهمان را پیش ببریم. روند عملیات‌های روانی عجیب و غریب اینها روی مردم ایران، دارد تند می‌شود. سرعت اتفاقات پیاپی است. هرکسی یک مقدار مرور می‌کند، می‌فهمد، انگار خیلی هوشمند جلو می‌روند. این صحبت سال هفتاد و دو آقاست: "امروز استکبار پاره‌های وجودش را هوشمندانه و اندیشمندانه می‌کند" قبول. ماییم که در نبرد و نزاعیم، هوشمندی و اندیشمندی جوان‌های این مملکت مثل همین دانشگاه، غصه‌ای نداریم، نگرانی‌ای نداریم، مشتمان پر است که بتوانیم برگ برنده را رو کنیم. نه به مردم ایراد می‌گیریم، نه گلایه‌ای داریم، از اینکه چرا کسی صدایش بلند می‌شود، حریم‌ها هم سر جایش است، مردم حریم‌ها را می‌شناسند، مردمی که برای حاج قاسم به خیابان آمدند، چه اطلاع‌رسانی، خطا و دیر انجام شد، چه بخشی‌اش واقعا قصه‌ی هواپیما را بررسی می‌کردند، سر جای خودش است. مردم آن جمعیتی هستند که آمدند حاج قاسم را تشییع کردند، آن‌وقت عکس حاج قاسم را پاره می‌کنی می‌خواهی پای مردم بنویسی؟ چه کسی باورش شود؟ اینکه دشمن روی زخم می‌نشیند عجیب نیست، جراحت هست، باید التیامش داد، باید مداوایش کرد. حرف‌های قرآن هم باید جدی گرفت، تذکر‌ها و تلنگرهای قرآن را باید جدی گرفت، که "وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ" جانباز جبهه‌های جنگ، اگر الان از حق روبرگرداند، همه اعمالش از بین می‌رود. غفلت و کوتاهی خطرات جبران ناپذیر دارد، راه سخت‌تر می‌شود. بچه‌ها امروز همه‌مان مطمئن هستیم، قدم به قدم، راه دارد سخت‌تر می‌شود. چون به سمت قله حرکت می‌کنیم، محکم و استوار هم ایستادیم. الان اگر نفسمان بند نیاید، که الحمدلله بند نمی‌آید، غصه داریم، ما در عقبه تاریخی خودمان بلدیم غصه‌دار بجنگیم. شهدای کربلا، جوانان بنی هاشم، به میدان رفتند، غصه شهدای پیش از خودشان را داشتند. سیدالشهدا از همه بیشتر غصه داشت، علمدارش را، همه کس و کارش را داده، مردانه جنگید. از رشادت سیدالشهدا در عاشورا باید گفت. ما فقط عزاداری کردیم، سینه زدیم، برای سیدالشهدا غصه خوردیم، از رشادت‌ها، عزت و افتخار سیدالشهدا با هم کم گفتیم. زینب این خاندان و این زینب‌های خانواده‌های شهدا، شجاعانه می‌جنگند، حالا او که سیدالشهدا بود. او که مردی بود، ابرمرد تاریخ. یک جنایت وحشیانه، در یک نبرد تلخ، وحشیانه، نماد عزت و افتخار و قهرمان من و شما را زدند، ما را در حالت جنگی قرار دادند، برای دفاع از مملکت خطای انسانی رخ داد، جگر همه‌مان هم سوخت، غصه به غصه قبلی و داغ‌داریمان اضافه کرد. اویی که من می‌شناسمش، شرعا و اخلاقا موظفم آنچه که از او می‌دانم را بگویم، وقتی می‌آید و می‌گوید آرزوی مرگ کردم، صداقت و شجاعت و خادم مردم بودن همه‌ی وجودش است، تکلیف ما را با خودش یکسره کرده. برای مردم نه قلدری کرده، نه پررویی کرده، زیرمجموعه‌اش خطایی رخ داده، بو تقصیر احتمالی‌اش هم برخورد می‌شود، هرچه بگویند قبول دارد و تابع است. حسابش از این کثافت‌هایی که می‌خواهند کنار مردم ایران بایستند جداست.

مساله اصلی، برای ما عزادارها، برای اینکه رفیق‌هایمان را از دست داده‌ایم، نبردی‌ست که آنها شروع کردند. ولی ما اجازه نمی‌دهیم توی سرمان بزنند و بروند. زدی ضربتی، ضربتی نوش کن. نبرد ادامه دارد. حواسمان هم به اینکه ما خادم و نوکر مردمیم، هست. به حکم قرآن، به فضل خداوند عالم، محکم و استوار، جلوی دشمنی دشمن، می‌ایستیم، غصه و عزاداریمان هم سرجای خودش، ان‌شاالله به صف شهدا و مجاهدین ما را هم می‌رسانند و پیوند می‌زنند و حسابمان می‌کنند. به همه‌ی این خانواده‌ها هم تسلیت می‌گوییم، خیلی برایشان غصه می‌خوریم. غصه، مال دل امیرالمومنین است، ثوابش برسد به روح همه‌ی اینهایی که در این سانحه هواپیما شهید شدند. رابطه‌ی پیامبر و امیرالمومنین را در نهج‌البلاغه بخوانید، در کلمات بقیه، در کلمات اهل سنت بخوانید. این رابطه عاطفی‌ست. مردان بزرگ، عاطفه‌شان هم بزرگ‌تر است. به یک اعتبار همه‌ی کس و کارش است. امیرالمومنین همه کس و کار پیامبر است. فرمود: "تاج براس" تاج سر پیامبر است. این تعبیری‌ست که پیامبر درمورد امیرالمومنین به کار برده. پیامبرش را از دست داده، برادرش را از دست داده، غصه مضاعفی در زندگی‌اش آمده، هجمه و صدمه‌ای شده. همه کس و کارش، فاطمه صدیقه را از دست بدهد. این تشییع باشکوه حاج قاسم را که ما دیدیم، در ایام فاطمیه غصه به دلمان بود. این حاج قاسم را با این عظمت، با آن علاقه به صدیقه طاهره را اینجوری تشییعش کردند. خود فاطمه زهرا سلام الله علیها را شبانه، یک جمع نمی‌دانم چند نفری، برای تشییع بردند، یک مرحم مرد بزرگسال بیشتر نیست، برای اینکه این پیکر ناجان و ضعیف را روی خاک بتوانند بگذارند. یکی باید این جنازه را تحویل بدهد، یکی داخل قبل تحویلش بگیرد. علی مرتضی نگاهی می‌کند به این بچه‌های کوچک قد و نیم‌قدش، این تشییع فاطمه صدیقه‌ست.

[در پاسخ به فردی که سوال می‌کند] دشمن ما داخلی است، و کسانی هستند که اسلام را بدجلوه دادند، حجت‌الاسلام قمی می‌فرماید، دروغ حتما دشمن بزرگ است، دروغ از هر زبانی در بیاید جامعه را بیچاره می‌کند، خصوصا اگر از زبان دین‌داران و مدعیان دین‌داری و حکومت دینی بیرون بیاید، این درست است. حتما صدمه می‌زند و ریشه را می‌خورد.

ناکارآمدی‌های مسئولین در جایگاه‌های حاکمیتی صدمه‌های اجتماعی به وضع مردم می‌زند، این هم درست است و شکی نداریم. هر چقدر اینجا محکم‌تر فریاد بزنید سرِ من مسئول و بقیه مسئولین که پایشان را کج گذاشته و کوتاهی و اشتباه کردند، حتما درست دارید عمل می‌کنید، ذره‌ای تردید نکنید، این سر جای خودش محترم است، باید جدی گرفته بشود، ناکارمدی‌های قوه‌قضاییه، دولت، مجلس، سازمان تبلیغات، یقه باید بگیرید و محکم هم باید برخورد کنید، مطالبه هم حق شماست هم وظیفه شماست، نکنید کوتاهی کردید، این درست است. جمله‌ی دیگر من این است، اینکه این دشمنی‌ها از درون به کشور آسیب میزند، و به انقلاب و به مردم آسیب می‌زند، منافاتی ندارد با اینکه دشمنی غدّاره بند هم دارد صدمه‌اش را می‌زند، همین امروز شما مطمئنید به شما حمله نمی‌کنند، مطمئن نیستید، من هم مطمئن نیستم، لذا پدافند باید کار بکند، من عرض‌ام این است، می‌گویید دوتا دشمن است، یکی در داخل است، ای کاش فرصت بود قرآن را بیشتر باهم می‌خواندیم، ما از دشمنان داخلی باید بترسیم، کمااینکه از دشمن بیرونی میترسیم، نهج‌البلاغه را ببینید، قطعا این‌دو احکامشان متفاوت است، ولی دشمن دشمن است.

هر دو دارند صدمه می‌زنند، اگر منظورتان این است که تزویر ناکارامدی و دروغ به جمهوری اسلامی صدمه میزند به مردم صدمه میزند، به تشییع حاج قاسم صدمه می‌زند، حتما دقیق می‌گویید من باشما هم‌ نظر هستم.

اللهم‌عجل لولیک‌الفرج

اللهم‌عجل لولیک‌الفرج

اللهم‌عجل لولیک‌الفرج

خدایا ما را جزو خادمین مردم قرار بده.

مسائل مردم را چنان حل کن که به زودی به آقایی و عزت برسند.

روح تک تک عزیزانی که در کرمان و خصوصا در سقوط هواپیما از دست دادیم را ان‌شالله همنشین اولیای خدا قرار بگیرند و متنعم از بهترین نعمات الهی باشند و مورد غفران و رحمت خاصه الهی قرار بگیرند، صلواتی بر محمد و آل محمد

آیدی در تلگرام، اینستاگرام، توئیتر، بله و سروش: @AzzahraaSharif & آدرس سایت: Azzahraa.Sharif.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید