دانشگاه ما، مثل خیلی اصناف و محلات سراسر کشور، برای خودش هیأت دارد. از بیش از 20 سال پیش تا امروز؛ این یعنی سنّ هیأت از بیشتر دانشجوییهای کارشناسی بیشتر است! هیأت الزّهراء(س) در این سالها ذرّهذرّه رشدکرده و قد کشیده. اگر حال و هوای امروز هیأت را به شهری گرم و بزرگ تشبیه کنیم، بیراه نگفتهایم! متن زیر عکس هوایی این شهر است؛ برای آن دسته شریفیها که میخواهند در یک نگاه ببینند در شهر چه خبر است...
تولد
شبهای قدر و محرّم 1376 نقطه شروع هیأت دانشگاه است. ماجرای تولّدش اینگونه بود که تعدادی از دانشجوها که بیشترشان خوابگاهی اند، تجربه هیأتداری در خوابگاه را به مسجد دانشگاه میآورند. مسجدی که پیش از این، بیشتر از سوی کارمندان دانشگاه اداره میشد و برنامههایش هم تنها حولوحوش نماز ظهر مسجد تعریف میشد. هستهی اوّلیّهی هیأت، اوّل مراسم شبهای قدر را برگزار کرد تا هیأت سروشکل پیدا کند. امروز اما کار به جایی رسیده که هیأت دانشجویی دانشگاه در مسجد بهطور میانگین در شبهای محرّم پذیرای 5000 ارادتمند به سیّدالشّهداء(ع) است.
دانشجوها آشپز میشوند
طعم و عطر غذای هیأتی و تفاوتش با هرنوع غذای دیگر چیزی نیست که ایرانی-ها با آن بیگانه باشند. رازش شاید تلاشی است از جان و دل، برای تحویل بهترین چیز به عزیزان حاضر در مراسم. هیأتیهای دانشگاه تقریباً ده سال پیش آستینشان را بالا زدند و تصمیم گرفتند خودشان پختوپز کنند. حالا اگر در ایام محرّم یا برنامههای دیگر مسجد دانشگاه به آشپزخانه دانشگاه سر بزنید، گوشهای را میبینید که در تسخیر دانشجوهاست! همه همکاری میکنند، از پاک کردن گوشت و خردکردن پیاز، تا دم کردن برنج و جا انداختن خورشت فسنجان و به هم زدن شلهزرد. یکیدوتا آشپز حرفهای هیأتی دانشجوها را مدیریت میکنند. البته بعد از چندسال حالا هیأت برای خودش یکی دوتا آشپز درست و حسابی هم دارد.
کمک به مخارج هیأت
این عبارت برای آنهایی که در مراسمهای شبانهی مسجد دانشگاه شرکت میکنند، خیلی آشناست. صدای رسای یک ورودی 74 دانشگاه که حالا در جمع دانشجوها ریشسفید حساب میشود، سالهاست شرکتکنندگان را به سهمداشتن در هزینههای هیأت تشویق میکند. البته این تنها محل جمعآوری هزینههای هیأت دانشگاه نیست. اینجا هم همه دوست دارند هزینهی پذیراییها و مراسم از کمکهای مردمی باشد. از همان سالهای اول استادهای دانشگاه مشارکت خوبی در تامین هزینه داشتند. حالا شبکهی فارغالتحصیلان هیأت و شرکتهایشان آنقدر بزرگ شده است که تمام هزینههای محرم و صفر دانشگاه را تأمین کنند.
بدنه وسیع
افزایش حجم کارها نیاز به نیروی انسانی در هیأت را افزایش داده است. نکتهای که البته جای نگرانی ندارد. در برنامهی بزرگی مثل محرم، تعداد افراد اجرایی درگیر از 200نفر میگذرد. آشپزخانه، کشیدن غذا، توزیع، انتظامات برنامه، غرفههای کتاب، خرید، هماهنگی اجرایی، نشریه و رسانه و... همهی این کارها را دانشجو و فارغالتحصیل میکنند. این را اضافه کنید به تعداد پرشمار برنامهها در سال. از فاطمیّه و صفر گرفته تا اعتکاف و اربعین و موکب. این یعنی بدنهی دانشجویی باید آنقدر بزرگ باشد که توان مدیریت همهی این پروژهها را در طول سال داشته باشد. به همین دلیل است که باید گفت هیأت، بزرگترین گروه دانشجویی از نظر اعضای فعّال و درگیر است.
المومنون و المومنات...
امور هیات با هماهنگی دو واحد خواهران و برادران برنامهریزی و انجام می شود. برای رعایت بحث عدم اختلاط، واحد خواهران هم شامل تیم رسانه، نشریه و... است. که البته هماهنگی بین گروهها به شکل مطلوبی انجام میشود. از انتظامات و اجراییات مراسم در قسمت خواهران گرفته تا مهد کودک که میکوشد میزبان خوبی باشد برای میهمانان ِکوچک ِحضرت ِمادر(س) از نمونه های خادمی خواهران هیاتی است.
در سالهای اخیر این واحد برنامههایی با تمرکز بر زندگی دختران دانشگاه برگزار میکند. کنگره فاطمی(س) دوسالی است با برنامههای سالنی و نمایشگاه حجاب ایرانی¬-اسلامی مهمان دانشگاه شده تا نگاه اسلامی به زن و خانواده را ترویج کند: ایفای نقش در اجتماع، تشکیل خانواده و نقش مادری و...
دسته عزاداری به همان سبک همیشگی!
دستهی عزاداری در دانشگاه از همان سال اوّل، بخش جداییناپذیر برنامههای هیأت بوده است. دستهی عزاداری دانشگاه شریف به همان سبک و سیاق سنّتهای اصیل ایران برگزارشده است. تنها در این سالها مسیرش از ساختمان ابنسینا به مسجد و بالعکس عوض شدهاست. مراسم در دهه 70 پیش از اذان ظهر با سخنرانی در ابنسینا شروع میشد و به نماز در مسجد ختم میشد. اما در نیمهی دوّم سال و با بازگشت ساعت رسمی به روال معمول، بعد از نماز عصر از مسجد دانشگاه شروع میشود و پایانش سینهزنی در ابنسینا است. هیأت در این سالها برای ایّام محرّم و فاطمیّه دستهی عزا به راه انداخته است.
بنویسیم
تنها تفاوت دانشجویی بودن هیأت سنوسال آدمها نیست. سال 81 برای مراسم محرّم، نشریهای به شکل روزانه منتشر شد و بعد از محرّم هیأتیها صاحب نشریه شدند، ماهنامهای به اسم «کلمه». مثل همهی کارهای دانشحویی نشریه هم افتوخیز داشت و سال 87 انتشارش متوقف شد. سال 96 هیأتیها دوباره دست به کار انتشار شدند و اینبار «حیات» را روی پیشخوانهای دانشگاه آوردند. در سال 97 نوبت به «ریحانه» رسید؛ گاهنامهای که بهطور خاص مسألهی زنان و خانواده را پیگیری میکند. «منبر» هم از رمضان 97 حسابش را از «حیات» جدا کرد و شد گاهنامهی مذهبی هیأتیها که معمولاً در حاشیهی مراسمات پخش میشود. از سخنرانیهای هیأت هم تا امروز دوجلد کتاب چاپ شدهاست. تفسیر زیارت عاشورا را کتاب دانشجو منتشر کرده است. از سخنرانیهای تفسیر زیارت جامعه هفتگی مسجد هم یک جلد به نام شیخ کاظم صدیقی منتشر شده است.
بلند بگو یاحسین!
از حدود پنج سال پیش، بهطور رسمی در هیات الزهرا(س) واحد رسانه شروع به کار کرد. تامین صوت مراسمها، پوشش تصویری و زنده مراسمها، تهیه کلیپهای گزیده صوتی و تصویری و تولید محتوا برای انتشار در خبرگزاریها از کارویژههای واحد رسانه است. البته رسانهچیهای هیات یکی دوسالی است پا را فراتر گذاشته و سراغ تهیه مستند کوتاه و تیزر برنامه و مصاحبه میدانی رفتهاند. #کلیپ_ویژه های کانال هیات را دنبال کنید تا دستگیرتان شود. @AzzahraaSharif را تقریبا هرجا بخواهید میتوانید دنبال کنید! تلگرام و بله و سروش و اینستاگرام و توییتر حتی آپاراتش را ما میدانیم!
رفیق هیأتی من
مراسمهای هیأت که تمام میشود و میهمانها میروند و خادمان دور هم جمع میشوند، پدیدهای را میتوانید ببینید که به این سادگیها در جایی از دانشگاه پیدایش نمیکنید. از ورودیهای جدید تا قدیمیهایی که حالا بچههای دبیرستانیشان را به هیأت آوردهاند، همه دور هماند. بازار گپ و خنده و قهقهه هم حسابی به راه است. شاید چندجایی در دانشگاه باشد که تکوتوک فارغالتّحصیلهای قدیمی با دانشجوهای امروز دور هم بنشینند، اما گستردگی، رونق و عمق این ارتباط در هیأت را جای دیگری نخواهید یافت. قدیمیترها تنها به شرکت در مراسم بسنده نمیکنند و تا جایی که بتوانند در کارها سهیم میشوند. رفاقتهای وسط کار هم برای خیلیها بساط شغل و زندگی را فراهم کردهاست.
کار باید هیأتی باشد!
هیأت مذهبی شاید سنّتیترین نهاد ایرانی باشد که در میان شتاب توسعه و مدرنشدن ایران هنوز زنده و کاراست. حضور این نهاد سنّتی در مدرنترین نهاد جامعهی ایرانی، یعنی دانشگاه، پدیدهای جذّاب است. شتاب توسعه در ایران به گونهای بود که بیشتر ساختارهای اجتماعی گذشته از هم گسستند و تلاش چندانی در جهت اصلاح و ویرایش آنها صورت نگرفت. هیأت دانشجویی امّا روی دیگر ماجراست. تلاش برای رشد و حیات نهادی سنّتی، البته با ویرایش متناسب با زندگی جوان امروز.
داشتن هیأت امنا، شورای مرکزی، اساسنامه، حسابداری منظّم، روال گردش نیرو، مستندسازی، سازوکار ارزیابی داخلی و خیلی چیزهای دیگر نمودهای همین تلاشاند که کار هیأتی را به کاری منظّم و متقن و محکم معنا می کنند.
پابوس عشق
اردوی بین دو ترم، آن هم به مقصد مشهد بزرگترین اردوی دانشگاه است که سالهاست بیوقفه و منظم برگزارشده است. اردویی که با برپایی در فضای حسینیّه و زندگی چندروزهی دستهجمعی، نشاط منحصر بهفردی در میان گروههای دانشجویی به راه میاندازد. هم زیارت است و هم تفریح. هم فال است و هم تماشا...
خلوتگزیده
اواخر دههی هفتاد، کمکم پدیدهای به نام اعتکاف در مساجد کشور رونق گرفت. پدیدهای که با همهی قدمتش در سنّتهای مذهبی اسلامی چندان عمومی وگسترده نبود. رجب و رمضان 1380 دانشگاه و مسجدش شاهد اوّلین برنامهی اعتکاف دانشگاهی بعد از دانشگاه تهران بودند. چندسال بعد، برگزاری اعتکاف آنچنان رونقی در کشور پیدا کرد که سختترین بخشش ثبت نام و پاسخگویی به خیل متقاضیان بود. محدود بودن ظرفیّت ثبتنام و درخواستهای مصرّانه و مکرّر برای شرکت در برنامه، بخش بزرگی از توان تیم اجرایی را به خودش مشغول میکرد. حالا اعتکاف هرسال دو نوبت در رجب و رمضان برگزار میشود و فرآیند ثبتنام هم مکانیزه و همراه با قرعهکشی است.