بسمه تعالی
برای کسی همچون من که ده سالی را در این دانشگاه گذراندهام، خاطرات تلخ و شیرین زیادی هست که بشود بهانهشان کنم و با برگزاری رژه آنها جلوی چشمانم، به هر گروه و مسلک و مرامی، رنگ و برچسبی نسبت بدهم. اما چه کسی گفته که رنگ و برچسب می تواند نشانه خاطراتمان، نشانه تلخ و شیرین زندگی مان، و نشانه خیر و شر بودن دیگران باشد؟ پس به جای برچسب زدن و هشتگ کردن برخی چیزها درباره هیئت، بگذارید دو کلامی ساده با شما حرف بزنم.
آشناییام با هیئت خیلی ساده بود. مستمع عادی بعضی برنامههای هیئت! آن هم در زمانی که دانشجوی پر شر و شوری بودم و نمیگذاشتم چیزهای به ظاهر مهم در دوران دانشجویی از زیر دستم فرار کنند. اما گذشت زمان و تلون روزگار و تغییرات نسلها و خوب و بدِ گاه و بیگاه دوستان و نادوستان، چرخ فلک را جوری گرداند که...
شما که غریبه نیستید! چرخ فلک جوری چرخیده که الان می فهمم جمع پرتعداد دانشجویان فعال در هیئت، چه جمع شیرینی بوده که سال های اول دانشجویی ام آن را نادیده گرفته بودم! جمع هیئت هم پرتعداد است، هم شوخ و شنگ. هیئت دانشگاه از نظر سیاسی و اجتماعی و حتی دینی، شاید متکثرترین جمع دانشجویی دانشگاه باشد. تعجب کردید؟ پس باید آن را از نزدیک ببینید. در عین حال، مدارا و دوستیهایی هم که ذیل پرچم اهل بیت شکل گرفته، در دانشگاه نظیر دیگری ندارد. هواداران مسلکهای سیاسی و دینی مختلف، با همه تفاوت دیدگاهشان (حتی در مورد مدیریت خود هیئت)، باز هم به راحتی میتوانند دور هم کار کنند و نگذارند این علم زمین بماند.
جمع هیئت، هدفش اهتزاز پرچمی است که اهتزازش آرزوی هر دیندار آزادهای است! پرچم رهایی از طاغوتها و وحدت کلمه و نادیده گرفتن تکثرات غیر اساسی، و صد البته بندگی حضرت دوست و خادمی اهل بیت. گرچه همه هم میدانند که ممکن نیست همه نظرات در برنامهها پیاده شود، ولی همدلی هیئت از جای دیگری نشأت می گیرد.
به نظرم، هیئت شریف به خاطر همین پاکی بدنه و مدارای در راه اهل بیتش، شاید مهمترین گروهی باشد که می تواند اتحاد را در دانشجویان رقم بزند. به حرمت هدف هیئت و پاکی دانشجویان فعال هیئت، با افتخار، آرزوی خادمیاش در مسیر پاک اهل بیت را همیشه در دل خود حفظ می کنم.