B.A.KA
B.A.KA
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

چت من با باکوگو

عرررر چه زیباست

باکوگو:وات دا؟!.....من کی بچه دار شدم؟

به وقت گلِ نِی

منی که قلبم برای خنده هاش میلرزه

باکوگو:منظورت من بودم نفله؟

اممممممم.....نمیدونم

واییییییی.....نهههههه.....این عکسه..از کجا اومدددددد....نه نه نه دستم خورد

باکوگو:یادت باشه فردا بیای خونمون....کارت دارم?

*قورت دادن آب دهن

باکوگو:ای....وای

خب باکوگو....خیانت؟

باکوگو:نه بابا...تابلوعه فتوشاپه

باشه بابا

عرررررررر کاچانننننن.....چرا دستت خونی بود؟

باکوگو:چون اون روز....بین من و شما کل کل راه افتاده بود و منم زدم تو گوشت....بعد چون عزاب وجدان گرفتم رفتم به مدت سه روز خودم رو تو اتاق حبس کردم

آها...باش

این جوجه تیغی منو یاد یه کسی میندازه....وای...ینی کی میتونه باشه هومممممم

باکوگو:.....فقط دهنت واکن.

آها فهمیدم....باکوگووووووووووو

باکوگو:شینههههههههههههههههههه

(در منفجر میشود و کاچان با تیکه ی عصبی میاد بالا سرم)

عه....اگه میخواستی حرف بزنی میومدی پیشم....چرا تو واتسآپ؟


*و باکوگو وی را به چوخ میدهد



تامام

این چت بین خودم و لنتی ژذاب بود^^

جاماتانه=جانه

????

منپیامخنده
فعالیت کم دارم یا شایدم نداشته باشم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید