ویرگول
ورودثبت نام
بابک شاعر حادثه
بابک شاعر حادثه
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

رنگین کمان



آنان که با شهامت ، ماندند زیرِ باران

شد سَهمشان طلوعِ ، رنگین کمان در آخر


سنگی که طاقت آورد در زیرِ بارِ تیشه

تندیس ناب گردید ، از زَر گرانبهاتر


آن کس که فصل گرما کوشید و کند و کاوید

در ظلمت زمستان گردید او توانگر


با سوختن نگردید پروانه مَظهر عشق

سَر زد زِ پیله تا شد ، کِرمی بدل به گوهر


ثروت نه بِه زِعلم است نه علم بِه زِ ثروت

باشد قیاس این دو نیرنگ ای برادر


شوقی به زندگانی گر در تو نیست بنگر

بر خاک مُردهٔ گور ، گل می دهد صنوبر


سروده بابک حادثه

علی احمدیبابک حادثهرنگین کمان
شاعر ، نویسنده و فیلمنامه نویس رسمی هستم بعضی آثار = آتش به دشت نیلوفر _منظومه مهتابی_حس خاموش_گیسوان ارغوانی_شراره خاموش عشق_برزخ_آوای دل و ....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید