زندگى دو قرن و نیمى ائمه را به چهار دوره تقسیم میكنیم:
1. دوره ى 25 ساله امیرالمؤمنین (ع) در زمان سه خلیفه ى نخستین؛
2. دوره ى 5 سـاله شـروع حكومت اهل بیت یعنى زمان خلافت امیرالمؤمنین (ع) و سپس خلافت شـش ماهه امام حسن (ع)؛
۳. دوره ى 20 سـاله فعالیت زیرزمینـى و تشـكیلاتى ائمه ، یعنـی از صلـح بـا معاویـه تـا روز عاشورا
4. دوره ی 200 سـاله مبارزه ی تشـکیلاتی ائمه با قدرتها و گسـترش اسلام حقیقی، از شـروع امامت امام سـجاد (ع) تا شـهادت امام حسـن عسـکری (ع).
دو اقدام ائمه در دوره ی چهارم امامت:
1. احیـاء مبانى فكرى اسلام و مبـارزه با تحریـف؛ از طرفى اصول اسلام فراموش شـده بود و از طـرف دیگر اصول ضداسلامى تزریق میشـد؛
2. تشكیل و اداره ى یك حزب مذهبی سیاسی مخفى برای بدست گرفتن حکومت.
حدیثی از امـام صادق (ع) اسـت:« ارتدالنـاس بعد الحسـین الا ثلاثه » یعنی بعـد از واقعه عاشـورا، فقـط سـه نفـر
ماندنـد؛ البته بـه ایـن معنی نیسـت کـه مـردم از دیـن برگشـتند؛ بلکه مردم دچار دو آفت شدند:
1. آفـت تـرس: عـده ای از شـکنجه، زنـدان و کشـته شـدن بـه وسـیله حکومـت طاغـوت میترسـیدند، ایـن آفـت بیشـتر در عامـه مـردم بـود.
2. آفت دلبستگی به دنیا؛ عده ای برای از دست ندادن زندگی راحت و مزایای دستگاه خلافت امام سجاد (ع) را حمایت نکردند، این آفت بیشتر در طبقات بالاتر بود.
اكثـر گفته هـاى امـام سـجاد (ع) دربـاره ى زهد اسـت. زهـد یعنـی بی رغبتى بـه دنیا و چشـم بسـتن از جلوه هـاى فریبنـده ى مـادّى و دنیـوى. زهـد اسلامى معنایش این اسـت كه انسـان خـودش را از جاذبه هـای مـادی خلاص کنـد و به سـوی هـدف بدود.
امـام سـجاد (ع) بـرای افزایـش جمعیـت شـیعه تلاش میکـرد و بـا کمـک یارانـش جمعیت شـیعه سر و سـامانی گرفـت.
امام باقـر (ع) بخاطر ضعف دسـتگاه امـوی و کثرت جمعیت شـیعه، فرصتـی بـزرگ در اختیار داشت، و مسائل تشکیلاتی خاص شـیعه را دنبال میکرد، لذا توسط هشام ابن عبدالملك به شام احضار شـد. هشـام میفهمید كه امام دنبال گرفتن قدرت و ایجاد یك جامعه ى اسلامى اسـت.
هشـام گفـت:« شـما فرزنـدان علی ابن ابی طالـب، هركـدام از شـماها كه بعـد از پدرتان سـر كار آمدیـد، مردم را بـه خودتان دعـوت کردید. خودتـان را امام میدانسـتید » و امـام باقر (ع) در جواب هشـام، ایـن ادعـا را رد نکرد.
امام باقر (ع) و امام صادق (ع) با هم در شـام، پایتخت خلافت، زندانى شدند.
زندگی امام صادق (ع) به دو دوره تقسیم میشود:
1. دوره ی هم عصری با بنی امیه: مبارزات امام صادق (ع) بسیار صریح، حاد و روشن بود.
در ملاِ عــام به مردم میفرمودنــد:« ای مردم! آن كســى كه از طرف خدا شایســته ى حكومــت و خلافــت بــود، على بــود، بعد حســن، بعــد از او حســین (ع) بعــد از او علی ابن حسین (ع) بود بعد از او محمد ابن علی و بعد از او منم »
۲. دوره ی هم عصری با بنی عباس: مبـارزات امـام صـادق (ع) در پوششـى از تقیه ادامه داشـت زیـرا:
چون حکومت بنی عبّاس تازه نفس است بر اوضاع كاملا ناظر و مراقب است؛
حکومت بنی عبّاس، امام صادق (ع) اطرافیانش و شیعیان را میشناسد چون قبلا با هم علیه حکومت بنی امیه تلاش میکردند.
مبـارزات این سـه بزرگـوار از مبارزات كربلا میروید، ایـن نیمروز بسـیار حسـاس - از صبح تاعصر عاشـورا - اگرچه كوتـاه بود، اما مادر تمـام مبارزات شـیعه بود.
ایـن، نصـف روز مایـه داد به تمـام نهضت هـاى شـیعه در طول تاریـخ؛ و اگـر حمل بـر مبالغه نشـود، مایه داد بـه تمـام نهضت هاى انسـانى طـول تاریخ. ...