من اصولا از اون آدمهایی هستم که زیاد تشکر می کنند.
از صبح تا شب با هر کی صحبت میکنم معمولا در انتهای مکالمه ازش تشکر میکنم، چه اون یک کاری واسه من انجام داده باشه چه من یک کاری رو واسه اون، در هر صورت این منم که تشکر میکنم.
یادمه زمانی که موبایل فروشی داشتم یک نفر یک گوشی موبایلم رو از مغازهام دزدید و من با چه آرسن لوپن بازی و حرکات محیرالعقولی شماره موبایل و آدرسش رو پیدا کردم، بعد وقتی باهاش تلفنی صحبت میکردم و ازش میخواستم یا گوشی رو پس بده یا حداقل پولش رو بده حتما در انتهای مکالمه ازش تشکر می کردم???.
ولی خب حسرت بزرگ زندگیم اینه که چرا اونجوری که باید و شاید هیچوقت از پدرم بابت تموم کارهایی که در طول زندگیم برام انجام داده بود و الان هم هنوز دارم از بعضی از اونها بهره میبرم تشکر کنم و همیشه عمرم مخصوصا در نوجوانی ازش طلبکار بودم.
کاش که الان بود و میتونستم این حرفا رو به خودش بزنم و هزار بار ازش تشکر کنم.???
در انتها از اون عزیز دوست داشتنی که باعث شد من این متن رو اینجا بنویسم بدون اینکه اسمی ازش بیارم ممنونم و تشکر می کنم.