متن:
نشستمو دارم مهره هامو میچینم
غم درد من از غصه های دیرینس
بعضی وقتا مشکلام شیرینن
راه سخته قدرت پشتکارو میبینم
آرزو دارم ک یه بار آرزو کنم
زمینو ول کنم برم سمت آسمون شدن
ترجیح نمیدم ک حرفای تازه گوش کنم
حال ک یه عده بی ثمر سایه بون شدن
ادبیاتم ب قلم جلا داد
برگه ها بی حرکت بودن ولی ورق زمان داشت
خوردم زمین از آسفالت بلند شدم رپ برا شمشیرم غلاف کاشت قرار داد بستم باش
هیچ وقت نکرد منو طرد از آواز سمت پناهگاه همه درا باز
طناب واره تراز حرفام نماد دار ب جا نبر رو کنده میزدم شبا داس
پس راز دار بمون از هر آزار
صدبار ب چشمم تصویر طلوعو دیدم
هربار بهتر توش دروغو بیشتر
درحال ضربدر زدم رو هرچی تا الان بودش
ب فردا نکشید نرسید باز نشد درها
صدبار ب چشمم تصویر طلوعو دیدم
هربار بهتر توش غروبو بیشتر
ب هرحال ضربدر زدم رو هرچی تا الان بودش
ب فردا نکشید نرسید باز نشد هربار
باز نمیشه ز شعبه یک در
بدون ک پاک بوده همیشه چشم و دل من
چفت نمیشن باهم عشق و زره بند
ولی میدم واسه عشق و زره قلب
حرکت دورانیمو دیدی ز حول محور
دیدی با آتیش هیپ هاپ چ گر گرفتم
نشد برام یهو دلت تنگ
خواستی ببینیم یه موقع جدا
به نوبه هی ترس هرچیو زدم
خریدارم حال زمینمو امشب
تو برو ببین قال قضیه رو بکن
رگ و ریشه سلیقتو بزن
وقتی گوش نمیدن حقیقتو یه خط
ولی انجام دادم وطیفمو ب قط
ناگفته ها لبریزن تابیخ از صنعت نفت بگیر تا پشت گوش تاریخ آری شاید تغییر بشه نصیب داستان فعلا سکوت کرده راوی شنود شروع شروط ورود بعد آیین
صدبار ب چشمم تصویر طلوعو دیدم
هربار بهتر توش دروغو بیشتر
درحال ضربدر زدم رو هرچی تا الان بودش
ب فردا نکشید نرسید باز نشد درها
صدبار ب چشمم تصویر طلوعو دیدم
هربار بهتر توش غروبو بیشتر
ب هرحال ضربدر زدم رو هرچی تا الان بودش
ب فردا نکشید نرسید باز نشد هربار
