اگر میخواهید فقط یک کتاب درباره بورس بخوانید، این کتاب شما را کفایت میکند.مارک کریسپ
بسیاری از افراد معتقدند که تنها راه موفقیت در بورس،حمایت شدن از طرف بازیگران این بازار می باشد.درحالیکه این کتاب زندگینامه مردی مجارستانی را به تصویر میکشد که در کلوپ های شبانه در نیویورک به شغل رقاصی مشغول بوده است و بطور خیلی اتفاقی پا به بازار بورس میگذارد.او در ابتدا با مشاوره گرفتن از مردم عادی،سپس کارگزاران و مشاوران مالی معاملات خود را شروع میکند و پس از مدتی متوجه اشتباهات خود میشود وتصمیم به انجام کار درست میکند.«نیکلاس دارواس» در این کتاب به این نتیجه میرسد که هرچقدر از حواشی و اخبار بازار به دور باشد معاملات پرسودتری دارد و این گواهی است بر موفقیت بدون نیاز به اشخاص یا به اصطلاح بازیگران بورس!
یک سوال همیشه ورد زبانم بود. «آیا سهم خوبی را میشناسید؟» و آن را دائما از افراد میپرسیدم.به نحو عجیبی به نظر میرسید که هرکس لااقل یکی را میشناخت. ظاهرا در آمریکا من تنها مردی بودم که اطلاعات دست اول خودم را درباره بورس نداشتم. با اشتیاق به چیزهایی که میگفتند گوش میدادم و نصیحتهایشان را خیلی با علاقه و اعتقاد دنبال میکردم. سپس شروع کردم به خریدن هر چه که به من توصیه میکردند و به این گونه بود زمان زیادی را از دست دادم تا فهمیدم این روشی است که هرگز جواب نمیدهد.
کتاب پیش رو یکی از مناسب ترین کتاب ها برای کسانی است که به تازگی وارد بازارهای مالی،خصوصاً بورس میشوند.اشتباهات رایجی که برای نویسنده درطول مسیر رخ میدهد،ممکن است در زمان هایی برای هرمعامله گرچه مبتدی و چه حرفه ای پیش بیاید و منجر به بروز خطا و انحرافات از بازار شود.لذا خواندن این کتاب به همه افراد توصیه میشود تا بتوانند در تمامی رویدادهای زندگی خود از اشتباهاتشان درس بگیرند وبه سوی موفقیت قدم بردارند.
این تجربه از نگاه خودم نکات بسیار مهمی را در حرفه سهامداری به من آموخت. در این زمان بود که سرانجام فهمیدم:-در بورس از هیچ چیز نمیتوان مطمئن بود. به سادگی امکان دارد که در پنجاه درصد مواقع اشتباه کنم.-باید بپذیرم که غرور و اعتماد به نفس بیجا، مانع موفقیتم میشوند و باید بتوانم آنها را کنترل کنم.-باید بتوانم یک تحلیلگر بیطرف باشم نه اینکه فقط نظریه خودم را بشناسم و بس.-هرگز نمیتوانم به شانس تکیه کنم. باید تا آنجا که امکان دارد ریسک معاملاتم را پایین بیاورم.
از ویژگی های منحصربه فرد بودن کتاب میتوان به حالت داستانی بودن متن کتاب اشاره کرد.بطوریکه به آسانی میتوان با نویسنده که راوی زندگینامه خودش میباشد ارتباط برقرار کرده وهمراه شد.