در دانشکده پرونده ویژه ترم مجازی به قلم محمدحسن شهبازیان / ورودی 98 دانشکده برق
حدودا یک سال پیش همچین روزهایی بود که دانشگاه گفت : نخود نخود هر که رود خانه خود. یادش بخیر، بعد از ظهر شنبه سوم اسفند ماه که پای خود را از دانشگاه بیرون گذاشتیم، چه کسی فکرش را میکرد که دیگر حالا حالاها قرار نیست برگردیم.
وقتی تعطیلات و قرنطینه خانگی شروع شد، تکلیفِ درس و مشق معلوم نبود، چون معلوم نبود که این تعطیلات تا کِی قرار است ادامه داشته باشد، تا عید نوروز پیش رو؟ تا بعد از عید؟ یا تا شروع تابستان؟ تا انتهای تابستان؟.....
اما دانشگاه تکلیفِ درس و مشق را در همان روز های اول معلوم کرد، سیستمی برپا کرد که نامش شد : آموزش مجازی! میعادگاه عاشقان هم در ویکلس ها بود. ویکلس ها موجوداتی هستند که : ...... بگذریم، معرف حضور همهتان هست. برق ۳ و برق ۴ و طبقه اول اِبنِس و.... جای خود را به این ویکلسها دادند. لذت خواب روی صندلیهای دانشگاه، پشت یک دانشجوی قدبلند که در میز جلو نشسته است، جای خود را به رخوت خواب پشت لپتاپها داد، میز جلوی دفتر استاد که برای تحویل تمرینها، باید تمارین را روی آن میزها میگذاشتیم، جای خود را به صفحات آپلود دادند، برگههای امتحانی جای خود را به صفحههای گوشی و لپتاپ دادند که سوالات را نمایش میدادند. و البته بعضی چیزها جای خود را به هیچ چیز ندادند. مثل رزرو کردن غذا در ابتدای هر هفته که جای خود را به هیچ چیز نداد. لذت بازی کردن دو سه دست 4sp با بچهها در طبقه بالای شریف پلاس بعد از یک امتحان سخت که در حکم دَمی آب خوردن پس از بدسگال است هم جای خود را به هیچ چیز نداد، خواب بین دو کلاس در مسجد که دیگر حرفش را نزن.
اگر از سطح مادیات عبور کنیم و افق نگاهمان را در سطح بالاتری ببریم :)، چیزهای دیگری هم میبینیم که جای خود را به هیچ چیز ندادند، مثلا دیدن دوستان و رفقا و دورهمیهای حضوری، قدم زدن در گوشه و کنار دانشگاه در یک عصر زمستان با رفیق جان .... اینها مواردی بودند که جای خود را به هیچ چیز ندادند. خلاصه سبک زندگی جدیدی بر همه ما آغاز شد، با راحتیها و البته چالشهای جدید.
از آنجایی که این بیماری دست تغییر خود را بر سَر تمام گوشه و کنارهای زندگی کشیده است، بنابراین وجهی از زندگی نیست که تست کرونایش منفی باشد. اما ما فعلا قصد داریم درباره درس دادن، درس خواندن و درس پس دادن در دوران کرونا صحبت کنیم.
درس دادن:
اساتید برای درس دادن در آموزش مجازی هر کدام شیوههای مختلفی در پیش گرفتند. برخی سر کلاس از روی اسلاید درس میدهند، برخی روی اسلاید هایشان صدا ضبط میکنند و مطالب را توضیح میدهند، برخی دیگر روی تخته یا روی تبلت خود مینویسند. بماند که برخی دیگر از اساتید هم (به ویژه در دروس سرویس) هیچ روشی را در پیش نگرفتند و کلا کلاس تشکیل ندادند، یا مثلا بماند که در ابتدای ترم اعلام میکردند که کلاس تشکیل نمیشود و بروید فیلم های تدریس در فلان دانشگاه خارجی را ببینید، یا بماند که نیمه شبهای جمعه فیلم تدریس خود را برای دانشجويان میفرستادند، (اصلا اشاره به دانشکده خاصی در ناحیه شمال غربی دانشگاه نداریم) الحق و انصاف کیفیت ارائه دروس دانشکدهمان قابل مقایسه با دروس سرویس نبود . کلاسهای رفع اشکال هم در ترم زوج سال گذشته که اولین ترم کرونایی بود، کمی بلاتکلیف بود و بعد از گذشت مدتی کمکم راه افتاد، اما از ترم فرد سال جاری با برنامه مشخص و تقریبا قابل قبولی تشکیل میشد. برخی اساتید هم جهت ارتباط بیشتر با دانشجویان و رفع اشکال بهتر برای آنها، گروههایی در واتساپ یا تلگرام تشکیل میدادند و در ساعات مختلف پاسخگوی سوالات بچهها بودند. حتی مورد داشتیم که ساعت ۳ و ۴ بامداد هم دانشجو از استاد سوال پرسیده و استاد عزیز پس از چند دقیقه پاسخ داده است :) . در کل اساتید و دانشجویان متفق القول قبول دارند که کیفیت آموزش نسبت به وضعیت حضوری در سطح پایینتری است اما، اکثر اساتید تمام تلاششان بر این بوده و هست که از تمام ظرفیت آموزش مجازی استفاده کنند و از این بابت شايسته تقدیر و تشکر است.
درس خواندن:
اوضاع درس خواندن در شرایط کرونا، حکایت دیگری است. چراکه درس خواندن در خانه مثل سال کنکور، در ایامی که دانشگاه تعطیل است، بسیار فرق دارد با درس خواندن در خانه، در حالیکه قرنطينه هستیم. در هر دو حالت به دانشگاه نمیرویم و در خانهایم، اما این کجا و آن کجا! شاید اولین چالشی که متوجه درس خواندن در این شرایط است، کمبودها و نواقص آموزش مجازی است که در نهایت باعث میشود میزان یادگیری مطالب در کلاس مجازی افت کرده و برای رفع این کمبود، تلاش بیشتر و دو چندان دانشجو برای یادگیری مطالب لازم است. و اما موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار دیگر، روحیه دانشجویان در این ایام است! روحیهای که در این یک سال اخیر تحت تاثیر اتفاقات نهچندان مطلوب زیادی بوده است.
استرس اینکه هر لحظه ممکن است یکی از اعضای خانواده، فامیل، دوستان و اطرافیان به این بیماری مبتلا شود، و خدایی ناکرده اگر مبتلا شد، دوران سختی خواهد گذشت، و متاسفانه غم از دست دادن افرادی که با این بیماری از دنیا رفتند، تلویزیون را که هم روشن کنی، هر روز خبر ابتلای صدها هزار نفر و فوت دهها هزار نفر را میشنوی، بعضیها که به دلیل کرونا موقعیت شغلیشان را از دست دادهاند و ممکن است در شرایط مالی سختی باشند، دوری از دوستان و محروم شدن از نعمت روابط اجتماعی، اینکه باید صبح تا شب در خانه قرنطينه باشی و .....
همه اینها مواردی است که ممکن است در نگاه اول به درس خواندن ربطی نداشته باشد، اما اتفاقا بسیار موثر است، چرا که روحیه همه آدمها (من جمله دانشجويان) تحت تاثیر این اتفاقات تلخ، ضربه خورده است و همهمان از نقش یک روحیه شاداب و با طراوت در کیفیت روند تحصیلی مطلعیم! که اگر این انرژی و طراوتِ روحیه نباشد، شاید حوصلهای هم برای درس خواندن نباشد، و اگر درس خواندنی هم باشد، بازدهی زیادی ندارد! موضوع دیگر که شاید خیلی برایمان ملموس نباشد اما آن هم تاثیر زیادی در توانایی ذهن دارد، "آلودگی ذهنی" است که همین نمایشگرهای روحفرسا برایمان به ارمغان آورده است. در دوران آموزش مجازی به دلایل مختلف مجبور به استفاده از موبایل (و لپتاپ و ...) هستیم، برای دیدن فیلم ضبط شده کلاسها، مطالعه پیدیاف سورسها و کتابهای درسی، امتحان دادن و کوییز دادن، ارتباط با دوستان از طریق شبکههای اجتماعی و .... همه و همه ما را مجبور به استفاده بیشتر از موبایل کرده است. مراجعه بیشتر به موبایل همانا و اتلاف وقت بیشتر در توییتر و اینستاگرام و تلگرام و ..... همانا! هر چقدر هم که سعی کنیم در این شبکهها وقت کمتری تلف کنیم(تلاشی که معمولا با وعده "وقتی گوشی را کنار گذاشتم بیشتر درس میخوانم" به نتیجه نمیرسد) به هر حال باعث میشود همیشه درصدی از ذهن و تمرکز ما درگیر چتها، حرفها و اتفاقات فضای مجازی باشد و این، همان آلودگي ذهنی است که همهمان درگیرش هستیم. برای اینکه تاثیر این آلودگی را حس کنید، پیشنهاد میکنم حداقل یک هفته گوشی خود را خاموش کنید و آن را در جایی دور از دسترس بگذارید تا ببینید چقدر فکر و ذهن تان آرامتر است! مواردی که گفته شد شاید از مهم ترین و تاثیر گذار ترین عواملی بودند که درس خواندن مجازی را با چالش مواجه کرده است.
درس پسدادن:
و اما میرسیم به چالش برانگیزترین قسمت ماجرا، درس پس دادن یا همان ارزشیابی و امتحانات مجازی! تا پیش از این، اساتید در نحوه ارزشیابیشان تفاوت داشتند، اما نه به اندازه الان، برای ارزشیابی، معمولا همه اساتید بخشی از نمره را به کوییزها اختصاص میدادند بخشی دیگر به میانترم و قسمتی دیگر به پایانترم، اما دیگر همه با کاغذ امتحان میگرفتند و آن کاغذها را هم یکجا در ابتدای آزمون در اختیار دانشجویان قرار میدادند، یادش بخیر آن زمانها که حضوری بود برای امتحان دادن مینشستی پشت یک صندلی، در حالیکه با اطرافیانت هم از هر طرف به اندازه یک صندلی فاصله وجود داشت. برگه سوالات را بین دانشجویان پخش میکردند و شاید حداکثر ناعدالتی که میتوانست رخدهد این بود که چرا یک دانشجو که در شمال غربی سالن امتحان نشسته است از یک دانشجوی دیگر که در جنوب شرقی سالن نشسته است، برگه امتحانی را زودتر دریافت کرده؟ که این اعتراض هم خیلی بهجا نبود! چراکه در انتهای آزمون هم به همان ترتیب برگهها را جمع میکردند :) . خلاصه برگه امتحان را که میگرفتی همه سوالات در اختیارت بود! با قابلیت بازگشت به هر سوالی که بخواهی! در هر زمانی از آزمون! با خیال راحت میتوانستی در ابتدای آزمون به همه سوالات یک نگاه بیندازی و از هر کدام که دوست داری شروع کنی و با هر سوال که خواستی تمام کنی. تازه در طول آزمون هم استرس اینکه نکند برگه جوابهایم به دست استاد نرسد را هم نداشتی! واقعا یادش بخیر، چه آزادی عملی در امتحانات وجود داشت. اما از روزی که امتحانات مجازی شد، انگار دانشگاه شریف در حوزه ارزشیابی کیلومترها از میدان "آزادی" فاصله گرفت، دیگر حتی در بعضی از امتحانات از ابتدا نمیتوانیم بدانیم به چه سوالهایی قرار است پاسخ دهیم. بچههای دانشگاه شریف همهشان شاخ کنکور را شکسته اند، همهشان میدانند که بدیهیترین و شاید یکی از مهمترین تکنیکهای یک آزمون تستی مثل کنکور، آن است که سوالات را در چند دور پاسخ دهی، دور اول سوالاتی که جوابشان را قطعی میدانی، دور دوم سوالاتی که در دور اول کنارشان علامت زدی و ... ولی در آزمونهایی که در یک سال اخیر داده ایم، این حق از ما گرفته شده است. البته لزوم اطلاع از همه سوالات آزمون، مخصوص امتحانات تستی نیست و ارزشیابیهای تشریحی هم مستلزم این قابلیت هستند.
بُعد دیگر امتحانات مجازی که برای دانشجويان بسیار اذیت کننده هست، مساله زمان است.
سیاستی که غالب اساتید در یک سال اخیر به آن روی آوردهاند، کاهش بیش از حد زمان امتحان است، آن هم به بهانه کاهش تقلب!!!! جالب است که گاهی اساتید برای توجیه وقت کم آزمون به دانشجوها یادآور میشوند که شما به عنوان یک مهندس فارغ التحصیل از دانشگاه شریف، باید بتوانید در مدت زمان کم سوالات را حل کنید و این نشان دهنده مهارت شما است (و از آن مهمتر موجب حفظ اعتبار دانشگاه میشود :))) ). و باز جا دارد یادآوری کنیم که بچه های دانشگاه شریف همهشان شاخ کنکور را شکستهاند، همهشان اهل سرعتی امتحان دادن هستند، میدانند سرعت عمل در آزمون یعنی چه، اما آیا برای 91 سوال در یک درس، 59 دقیقه وقت کافی است؟؟ یا مثلا در امتحانی که صورت هر سوال آن نزدیک به نیم صفحه آ4 است و سوال چند بخش دارد و خواندن و فهمیدن آن حداقل ۵ دقیقه زمان میبرد، آیا برای هر سوال 02 دقیقه فرصت کافی است؟؟
جالب است بدانید پاسخ اساتید هم به این سوالات منفی است. سوالی که در اینجا پیش میآید این است که چرا با وجود اینکه هم اساتید و هم دانشجویان از این شیوه برگزاری آزمونهای مجازی رضایت ندارند، پس چرا اوضاع تغییری نمیکند و ارزشیابیها به شکل صحیحی انجام نمیشود؟ پیش از آنکه به جواب این سوال بپردازیم، که خود موضوع مفصلی است، جا دارد تاکید کنیم که اعتراضی که وجود دارد، نسبت به سطح سختی سوالات نیست، بلکه نسبت به شرایط آزمون گرفتن و میزان اعتبار آزمون است. و اما پاسخی که برای پرسش اخیر وجود دارد این است که اساتید با این شیوه آزمون گرفتن و ارزشیابی به دنبال کاهش تقلب و افزایش ضریب اطمینان آزمون هستند، هدفی که مطلوب همه اساتید و دانشجویان است، اما غافل از اینکه با این شیوه ارزشیابی، نه تنها به هدف مورد نظر نمیرسیم بلکه به وضوح از آن دور میشویم!
در موضوع تقلب شاید بتوان دانشجویان را به سه دسته تقسیم کرد :
دسته اول افرادی که هرگز و تحت هیچ شرایطی دست به تقلب نمیزنند، دسته دوم افرادی که برعکس دسته اول، در هر شرایطی(حضوری یا مجازی، تستی یا تشریحی و ...) مرتکب تقلب میشوند، و اما دسته مهم سوم، افرادی هستند که قشر خاکستری را تشکیل میدهند و بسته به اینکه چقدر شرایط آزمون آنان را به تقلب سوق دهد، به این امر متمایل میشوند.
سخت کردن و غیرمنطقی کردن شرایط آزمونهای مجازی، هیچ تاثیری در عملکرد دسته اول و دوم ندارد، ولی باعث میشود تا درصد بیشتری از دسته سوم، (شاید حتی بر خلاف میل خودشان) از قوانین سخت گیرانه آزمون تخطی کنند. داستان وقتی جالبتر میشود که توجه کنیم این افراد، لزوما درس نخوانها نیستند، بلکه وقتی یک دانشجوی قوی یا متوسط برای یک آزمون بسیار تلاش میکند تا بتواند نتیجه خوبی بگیرد، اما وقتی میبیند که به دلیل غیرمعقول بودن شرایط آزمون ممکن است حتی نتواند به یک نتیجه حداقلی برسد، طبیعی است که به فکر تقلب میافتد، تا زحمات و تلاشهایش پایمال نشود. در نهایت آنچه واضح است و تجربه آزمونهای یک سال اخیر آن را به ما ثابت کرده است این است که در آزمونهایی که با هدف کاهش تقلب، امکان بازگشت به سوالات قبلی سلب میشود، زمان آزمون به شدت کم میشود و یا سطح سوالات بیشاز حد سخت میشود و ...، بر خلاف هدف اولیه، اتفاقا درصد تقلب به دلیل دسته سوم از دانشجویان بسیار بیشتر میشود، و در مقابل تجربههای (متأسفانه) معدودی که از اعتماد اساتید به دانشجویان در آزمونها وجود دارد، نشان میدهد که هر زمان اساتید به دانشجویان اعتماد کردهاند و آزمونی گرفتهاند که دانشجو را تحت فشار قرار نداده است، درصد تقلب بسیار کمتر و درحد همان دسته دومی است که همیشه در صحنهاند :) .
سخت گیرانه کردن شرایط آزمون، نه تنها باعث افزایش تقلب میشود، بلکه باعث میشود تا دانشجويانی که پایبند به شرایط آزمون هستند، متضرر شوند، چرا که واضح است با سفت و سخت کردن شرایط، نمرهای که هرکس از امتحان میگیرد، متناسب با خودش افت میکند ولی درنهایت به دلیل اینکه احتمالا افرادی که تقلب کردهاند نمرهای بیش از حالت عادی گرفتهاند، در نهایت میانگین آنقدر هم پایین نبوده و خبری از نمودار نیست و این وسط آنهایی که سالم امتحان دادهاند و به خاطر وضعیت امتحان نتیجه مناسبی ندیدهاند، ضرر میکنند. هرچند اگر نمرهها در نهایت نمودار هم بخورد، مساله همچنان حل نشده باقی مانده است، مساله "ارزشیابی درست" است! وقتی ارزشیابی درست نباشد، هرچند که در انتها نمرات نمودار هم بخورد، تضمینی برای واقعی بودن نمرات نیست، چراکه اگر آزمون از ابتدا بر مبنای اعتماد و در نظر گرفتن واقعیتها بود، شاید نمرات خام و درنتیجه نمرات نمودار خورده هم متفاوت بود، اما با این شیوه ارزشیابی دانشجویی که سالم امتحان داده است متوجه سطح درک و تسلط خود نسبت به درس نمیشود.
البته این ضرر، صرفا به بحث نمره ختم نمیشود، بلکه آنچه واضح است این است که وقتی یک نفر به اندازهای بسیار کمتر از تلاشش نتیجه میبیند، آنچه برایش میماند چیزی نیست جز دلسردی و ناامیدی! آنچه به ذهن میرسد این است که به جای توسل به روشهایی که حلقه امتحان را بر دانشجو تنگتر میکند، میتوان اقداماتی انجام داد که ضمن رعایت حقوق دانشجویان، میزان تقلب را کاهش میدهد.
راهکار:
به عنوان مثال میتوان بلافاصله بعد از آزمون از دانشجویان تست دوپینگ گرفت! یعنی هنگامی که هنوز تنور داغ است و امتحان تازه تمام شده، به صورت رندوم و تصادفی از میان دانشجویان، در قالب سوالات شفاهی خواسته شود که روند حل خود را توضيح داده شود، البته اجرای این فرآیند باید به گونهای باشدکه بیش از حد برای دانشجويان استرسزا نباشد، چراکه در این حالت ممکن است آدم نام خود را هم فراموش کند، چه برسد به معادلات ریاضی! اما به هر حال با اجرای این کار میتوان تا حد بسیار خوبی صحت آزمون را سنجید.
راهکار دیگری که وجود دارد این است که در مقادیر دادههای یک سوال برای دانشجويان مختلف، تفاوتهای کوچک وجود داشته باشد، البته نه تفاوتهای از پیش تعیین شده! مثلا اینکه مقادیر یک سوال متناسب با شماره دانشجویی فرد در نظر گرفته شود، راهگشا نیست چرا که مشخص است که کدام پارامتر از سوال برای دانشجويان متفاوت بوده و با پارامتری حل کردن سوال و به اشتراک گذاشتن پاسخ، عملا موضوع حل میشود. بلکه پارامترهای مختلف یک سوال برای افراد متفاوت باشد و ترجیحا اعداد مختلف، به لحاظ رُند بودن در یک سطح باشند. با این ملاحظات اگر هم خدایی ناکرده تقلبی رخ دهد:) عملا هم فرستنده و هم گیرنده مشخص میشود! موضوع دیگر اینکه ممنوعیت استفاده از جزوه و کتاب در امتحانات مجازی، عملا سود خاصی ندارد. نکته قابل توجه این است که اساتید گاهاً برای طراحی شرایط امتحان، "آینده واقعی" دنیای مهندسی را در نظر میگیرند و تصمیم به برگزاری آزمونهای تستی میکنند، با این استدلال که در "آینده واقعی" شما به عنوان یک مهندس باید بتوانید به جواب آخر درست برسید، و لذا راهحل شما ارزشی نداشته و صرفا جواب آخر مهم است. اما اگر قرار است شرایط امتحان را ناظر به "آینده واقعی" طراحی کنیم، باید این نکته را هم در نظر بگیریم که آنچه از یک مهندس طلب میشود، جواب آخر درست است، ولی کسی شرط و شروط نمیگذارد که برای رسیدن به جواب نهایی حق استفاده از کتاب و جزوه و ... نیست. یک مهندس در دنیای واقعی میتواند برای حل یک مساله از منابع مختلف کمک بگیرد و در نهایت به پاسخ مطلوب برسد. البته بدیهی است که کسی هم هیچ علم و مهارتی نداشته باشد، حتی با در اختیار داشتن همه کتاب ها هم نمیتواند در زمان مطلوب به پاسخ برسد. لذا استفاده از جزوه و کتاب، برای کسی که مسلط بر درس نیست، هیچ فایدهای ندارد. بنابراین به نظر میرسد آزادی استفاده از جزوه و کتاب در امتحانات میتواند بیضرر باشد.بماند که هیچ خبری از برخورد با متقلبین نیست، که اگر بود، شاید تقلب هم کمتر میبود. پیداست که در قدم اول شرایط امتحان نباید به گونهای باشد که دانشجو را به تقلب سوق دهد،اما در گام بعد فارغ از نحوه برگزاری آزمون، تقلب مستلزم برخورد جدی است، برخوردی بازدارنده! به عنوان مثال برخی اساتید پس از محرز شدن تقلب، یک عدد دورقمی دلخواه انتخاب کرده و یک دهم آن را به عنوان نمره نهایی برای دانشجو وارد میکنند، کاملا جدی، بدون تعارف! البته گزینههای دیگری هم مانند D هم وجود دارد که میتواند برای سابقهدارهای این عرصه باشد.
حال که یک سال از مجازی شدن همه چیز میگذرد، چه درسها که مجازی دادهاند و خواندهایم و امتحانش را هم به هر شکلی که بوده دادهایم، اما این طور که پیداست لباس نه چندان زیبای کرونا، حداقل یک ترم دیگر بر تن دانشگاه است، به امید اینکه در ادامه این مسیر اعتماد متقابل را مبنای حرکت خود قرار دهیم تا اوضاع کمی قابل تحملتر شود.