داستان قلعه حیوانات از این قرار است که روزی حیواناتِ مظلوم و ستمدیدۀ مزرعه، در اقدامی از پیش طراحی شده، آقای جونز صاحب مزرعه را سرنگون کرده و خود ادارۀ امور آنجا را برعهده میگیرند. قوانین جدیدی وضع میکنند که مهمترینشان اینهاست(همۀ حیوانات با هم برابرند، هیچ حیوانی دیگری را نمیکشد و چهارپا خوب است و دوپا بد). همچنین با توجه به تواناییهایی که دارند، پستهای مختلف را میانِ خود تقسیم میکنند اما پس از آن تنها اندکزمانی آرامش بر مزرعه سایه میاندازد و طولی نمیکشد که آتش اختلاف و زیادهخواهی میانِ آنها شعلهور شده و اوضاع بار دیگر به بدی سابق میشود تا جایی که شعارهای فوقالذکر به «همۀ حیوانها با هم برابرند اما بعضی برابرترند، هیچ حیوانی بیدلیل دیگری را نمیکشد و چهارپا خوب و دوپا بهتر» تبدیل میشود.
اتفاقها و شخصیتهای داستان مزرعه حیوانات همگی اشاره به اتفاقها و شخصیتهایی در خارج از داستان دارند. به طور خاص خیلیها اعتقاد دارند این داستان اشارهای به انقلاب روسیه و مشکلات بعد از آن دارند. اورول میخواست داستان انقلاب روسیه را جوری بنویسد که همه بتوانند بفهمند، حتی اگر جزئیات دقیق تاریخی را ندانند. برای همین این داستان را نوشت. مزرعه حیوانات تنها داستان تمثیلی تاریخ روسیه نیست. علاوهبراین این رمان بحث بزرگتری دربارهی قدرت سیاسی و ظلم را به طور کلی باز میکند.
کتاب قلعه حیوانات با عنوان اصلی (Animal Farm) نخستین بار در سال 1945 منتشر شد. جورج اورول این کتاب را در طول جنگ جهانی دوم نوشت و در آن از استبداد طبقهی حاکم شوروی انتقاد کرد. پرچمی که اورول در داستان برای مزرعهی حیوانات ترسیم میکند شبیه به پرچم شوروی است. این کتاب درواقع نقدی به نظام سرمایهداری است.
کتاب قلعه حیوانات که با نام مزرعهی حیوانات هم ترجمه شده است، مشهورترین کتاب جورج اورول است. تاکنون افراد زیادی خواندن این کتاب را پیشنهاد کردهاند و اقتباسهای زیادی هم از این کتاب صورت گرفته است. این کتاب تاکنون دو بار به صورت فیلم درآمده است. نسخهی انیمیشن این کتاب در سال 1954 توسط «جوی بچلُر» و «جان هالاس» ساخته شد. این انیمیشن اقتباس مستقیمی از خود کتاب بود. «جان اسفنسون» هم در سال 1999 تلهفیلمی بر اساس این کتاب ساخت که «آلن جانس» نویسندهی فیلمنامه آن بود.