باشگاه کتاب
باشگاه کتاب
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

معرفی کتاب 1984

روحیه به تصویر کشیده شده در این کتاب, نومیدی نسبت به آینده انسان است و به همگان هشدار می‌دهد که اگر روند تاریخ تغییر نکند, انسان ها در سراسر دنیا, بی آنکه خود بدانند, خصوصیات انسانی خود را از دست می‌دهند و به آدم هایی ماشینی و بی روح تبدیل می‌گردند.

امید به کمال‌گرایی فردی و اجتماعی انسان, که هم از نظر فلسفی و هم از نظر انسان شناختی, به روشنی در آثار فلاسفه روشنگر قرن هجدهم و متفکران سوسیالیست قرن نوزدهم بیان شده بود, تا شروع جنگ جهانی اول پایدار ماند. بعد از بر باد رفتن امید به سوسیالیسم؛ بحران های شدید اقتصادی اواخر دهه بیست؛ پیروزی جاهلیت در یکی از کهن‌ترین مراکز فرهنگی جهان, یعنی آلمان؛ روی کار آمدن دولت استالین و در نهایت جنگ جهانی دوم بشریت را با یک خطر جدی رو به رو کرد. خطرنابودی تمدن بشری.

آیا ممکن است طبیعت انسان به گونه ای تغییر کند که آرزو هایش برای آزادی, شرافت, کمال و عشق را فراموش کند؟ یعنی ممکن است روزی فرارسد که او انسان بودن خود را فراموش کند؟

اورول در این کتاب آینده جنگ سردی را نشان می‌دهد که در آن دولت ها متقاعد شده اند که ادامه جنگ به معنی زوال تمدن و به تبع آن قدرت خودشان است.

آن ها دنبال راه هایی هستند که صد ها میلیون نفر را در چند ثانیه و بدون هشدار قبلی بکشند.

کسانی که رمان اورول را صرفا ردیه ای دیگر بر استالینیسم می‌بینند, عنصر اصلی تحلیل وی را نادیده گرفته اند. اورول در واقع, درباره تحولی صحبت می‌کند که همانند چین و روسیه, در کشور های غربی نیز درحال وقوع است منتها با گام های آهسته تر. پرسش اساسی اورول این است که اصولا آیا چیزی به نام حقیقت وجود دارد یا نه. واقعیت آن‌گونه که حزب حاکم به آن اعتقاد دارد بیرونی نیست. واقعیت فقط در ذهن است نه هیچ جای دیگر... هرچه که حزب آن را حقیقت بداند, حقیقت است. اگر چنین باشد, پس حزب با کنترل ذهن انسان ها, حقیقت را کنترل می‌کند. در گفت و گوی جالب میان مدافع حزب و شورشی تحت شکنجه, گفت و گویی ارزشمند که با مکالمه میان مامور تفتیش عقاید و مسیح, نوشته داستایفسکی, برابری می‌کند, اساسی‌ترین اصول حزب بیان میشود. البته رهبران حزب, برخلاف مامور تفتیش عقاید, حتی نمی‌خواهند وانمود کنند که نظام اجتماعی آنان سعی در شادی و خوشبختی انسان دارد, زیرا انسان را مخلوقی ترسو و ضعیف می‌دانند که خود از آزادی گریزان است و ناتوان از رویارویی با حقیقت.

حقیقت متغیر مفهومی است که اورول به خوبی آن را مجسم کرده است و دوگانه باوری را به این صورت توصیف میکند: فرد به طور همزمان, در یک مورد خاص, دو عقیده متضاد دارد و هر دو را می‌پذیرد. این فرایند باید آگاهانه باشد, در غیر این صورت نمی‌تواند با دقت کافی انجام شود. اما در عین حال باید ناآگاهانه وگرنه احساس خطا, احساس گناه به بار می‌آورد.

در این داستان اورول ماجرای تحریف سوسیالیسم به دست کمونیسم روسیه را نشان می‌دهد. تحریفی که حتی با تبدیل کردن سوسیالیسم به ضد خود باز هم اعتقاد مردم را حفظ کرده است.

اورول نیز مانند دیگر نویسندگان اتوپیا های منفی، پیام آور فاجعه نیست. قصد او هشدار دادن به ما و بیدار کردن ما ست. او هنوز امیدوار است...



کتابخوانیکتابجورج اورول1984
صفحه ویرگول باشگاه 9 و 3/4 مشهد. آدرس تلگرام: @booqclub
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید