من عاشق آسمانم؛ عاشق باران، برف، ابرها و هر چیزی که به آسمان مربوط باشد. این روزها مشهد کمی سرد شده، اما هنوز هیچ بارانی نباریده است. من را که میشناسید؛ همیشه دنبال کوچکترین زیباییها میگردم تا اجازه بدهم احساساتم فوران کنند و بنشینم و مثل آنه، یا شاید هم جودی، از آنها بنویسم.

چند شب پیش یکی از نزدیکترین دوستانم برایم باران فرستاد :) بله، در شهرشان باران شدیدی باریده بود و او فیلمش را برایم فرستاد. درست است که من آنجا نبودم، اما همین که دوستی داشته باشی که به یادت بیفتد و باران را با تو شریک شود، خودش به اندازهی زیر باران بودن (شاید حتی بیشتر) میتواند منجر به فوران احساسات شود.

خوشحالم که پاییز شروع شده است. سرمایش آرامآرام به رختخوابم سرک میکشد و من هم پتوهای نرم و رنگارنگ را دور خودم میپیچم و با آنها برای خودم پیله میسازم؛ پیلهای پر از گرما و امنیت.
و اما دلیل نبودنهایم… قبول شدن در یکی از مصاحبههای شغلی بود. حدود چهل روز پیش رزومهام را برایشان فرستاده بودم و همان موقع محترمانه اعلام کردند که جذب نیرو ندارند. من هم به کلی بیخیال شده بودم. ولی چند وقت پیش خبر دادند که موقعیت باز شده و حالا دنبال کسی مثل من هستند. هم خوشحال شدم، هم مضطرب. چون تیمشان واقعاً قوی و حرفهای است. حالا من قرار است با آنها کار کنم؟! وای خدای من.

البته هنوز شغل را نگرفتهام. پنج مرحله آموزش و آزمون دارند که تا الان سهتای آن را گذراندهام. مرحلهی آخر با خود مدیر مجموعه است. اگر از پس آن بربیایم، همکاری شروع میشود.
خود این کار البته کار ایدهآل من نیست. کار ایدهآل من این است که بنشینم کتاب بخوانم و فیلم ببینم و بنویسم و بابتش پول بگیرم :)) اما خب همین کار هم بد نیست؛ حقوقش هم بسته به تواناییهای خودت است. من هم قبلاً تجربهاش را داشتهام و میدانم در آن چطور عمل میکنم.

اگر همهچیز درست پیش برود، برنامههای زیادی دارم، اولین کاری که میکنم نوشتن رمانی است که مدتهاست ایدهاش را پرورش میدهم.
بخشی از آن از تجربیات سوررئال خودم آمده، که حالا جهت و معنا بهشان دادهام. یک حساب و کتاب کردم: اگر روزی هزار تا دو هزار کلمه بنویسم، پیشنویس اولیه در دو سه ماه تمام میشود. اما بخش اصلی، بازنویسی است که آن هم حدود سه تا چهار ماه طول میکشد. یعنی اگر مدام بنویسم و بزنم توی دهن کمالگرایی، و کارم هم فرصت بدهد، حدود هفت ماه دیگر اولین رمانم آماده است.
و اما شما…
حال و هوای شهرتان چطور است؟ باران پاییزی آمده؟
از صبح زود بیدار شدن برای مدرسه و دانشگاه لذت کافی میبرید؟
راستی، فیلم پاییزی خوبی میشناسید؟ معرفی کنید تا بقیه هم ببینند.
این بار قول میدهم کامنتها را همان روز جواب بدهم :)