ویرگول
ورودثبت نام
بشیر صابر
بشیر صابر
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

نقدی بر فیلم «خفتان آبی» The Blue Caftan

بعضی وقت ها ما دچار احساساتی میشیم که قابل توصیف نیست، حتی اگه بشه توصیفش کرد هم قابل گفتن نیست! فقط میذاریم توی قلب مون بمونه و باهاش زندگی میکنیم. فیلم خفتان آبی در مورد این احساساته!

یه درام و عاشقانه ی عربی، اما داستان این عشق با هر داستان عاشقانه دیگه ای که شنیدین فرق میکنه! و کلا از جنس دیگه ای هست. حقیقتش رو بگم فکر نمیکردم یه فیلم با حال و هوای عربی بتونه انقدر خوب و قشنگ عمل کنه. (حتی خیلی بهتر از بعضی فیلم های خودمون.)

داستان در مورد مرد میانسال و همسرش هست که مغازه خیاطی دارن و با هم اداره اش میکنن، تا اینکه یه شاگرد قبول میکنن و روند مغازه و زندگی شون دستخوش تغییراتی میشه.

فیلم برداری، صحنه ها و جزئیات واقعا قابل ستایشه. رنگ ها و المان های قشنگی توی فیلم دیده میشه. فیلم کم دیالوگی هست و بیشتر دیدنی و حس کردنیه. در کمال شگفتی، عربی بودن فیلم هیچ تاثیر منفی و محدودیتی روی فیلم نذاشته و شما موقع دیدن فیلم حس میکنین دارین یه داستان واقعی رو میبینین.

آیا به همه توصیه میکنم ببیننش؟ قطعا نه! فقط کسایی میتونن از دیدن این فیلم لذت ببرن که حقیقت عشق رو فهمیده باشن و بدون قضاوت و تعصب بتونن بعضی مسائل رو بپذیرن. و از من داشته باشن که قراره با این فیلم حسابی احساساتی بشن و ممکنه یکم هنجارشکنی ببینن.

راستش خودمم مردد بودم تجربه ام رو در مورد تماشای این فیلم بنویسم یا نه، ولی من کلا درام های احساسی رو دوست دارم. این فیلم رو هم تایید یا رد نمیکنم ولی از دیدنش خوشحال شدم.

فیلماحساستجربهعشقزیبایی
عاشق خوندن نوشتن و فکر کردنم اینجا از حرف های درونی می نویسم و تجربیاتم از فیلم ها و کتاب ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید