به نام خداوند بخشنده مهربان
تشکیلات شاید از همان کلماتی باشد که در زندگی دانشجویی خود نام آن را زیاد شنیده باشیم ولی هرگز به طور دقیق با معنا و مفهوم آن آشنا نشده باشیم چه بسا حتی در برهههایی در تشکیلات فعالیت هم کرده باشیم امّا اگر از ما بپرسند تشکیلات به چه معناست نتوانیم آن را به راحتی تعریف کنیم ، این یاد داشت به شما کمک میکند تا با مفهوم تشکیلات به طور ابتدایی آشنا شوید آشنایی که بسیار بسیار ضروری است
مسائلی که در این یادداشت به آنها پرداخته شده است :
امام موسی صدر :
یه روزگاری صدها سال قبل همه چیز در دنیا به صورت فردی بود ، دولتش دیکتاتوری بود استبداد بود فردی بود تجارتش بر اساس تاجرهای فردی بود یک نفر یک نفر، تاجر بودند دخل و خرجش را هر کس خود تنظیم میکرد همه چیز در دنیا صورت فردی داشت زراعتش تجارتش درس خواندنش دولتش سیاستش روزنامهاش و همه چیز به شکل فردی بود در آن زمان اگر ما یعنی قوای دینی و راهنمایان اخلاقی بشر هم اگر فردی زندگی میکردیم تا حدودی معقول بود عیبی نداشت برای اینکه ما هم هماهنگ با همه بودیم یکی در مقابل یکی، آنها تنها بودند ما هم تنها بودیم ، اما امروز همه چیز به صورت دسته جمعی و منظم درآمده است . ما اگر امروز عمل دسته جمعی نداشته باشیم کلاهمان پس معرکه است. برای اینکه همه چیز منظم و تشکیلاتی و سازمانی است . شما جایی نشان دهید که تنها پیش بروند ، بی سازمان راه بروند ، بیتشکیلات پیش بروند یا تک روی کنند ، نمیتوانید پیدا کنید .
تشکیلات چیست ؟
اگر در جستوجوی معنای کلمه تشکیلات به لغتنامه دهخدا مراجعه کنیم با عبارت زیر رو به رو میشویم .
تشکیلات : سازمان (انگلیسی: «organisation»)
اما این تعریف مختصر شاید نتواند به طور تمام و کمال ذهن ما را روشن کند پس بیایید کمی بیشتر در این خصوص تأمّل کنیم .
در حقیقت ریشه این واژه ، کلمه شکل است که اشاره به ساختارمند بودن دارد ، به طور ساده اگر بخواهیم تشکیلات را تعریف کنیم باید بگوییم تشکیلات در حقیقت مجموعهای از افرادی است که دارای اعتقادات و آرمانهای مشترک هستند و برای رسیدن به یک یا چند هدف مشخص در قالب یک ساختار واحد و گسترده با یکدیگر همکاری میکنند .
درد دیدگاه شهید بهشتی که از پیشگامان و فعالین تشکّلهای اسلامی است چهار ویژگی برای کار تشکیلاتی ذکر شده است که جا دارددر اینجا به آنها اشاره کنیم :
۱- کار تشکیلاتی یک کارگروهی است، نه انفرادی.
۲- در آن فعالیت آگاهانه و خودجوش، انجام می شود نه از روی اجبار و دستور.
۳- کارها با برنامه ریزی قبلی انجام می شوند، نه با تصمیمات مقطعی.
۴- اهداف مشخصی برای گروه و تشکیلات وجود دارد که همه اعضاء دنبال دستیابی به همان اهداف هستند.
شاید برای اینکه درک عمیق تری نسبت به مفهوم تشکیلات داشته باشیم نیاز باشد به تفاوتهای تشکیلات با گروه بیاندیشیم و ببینیم تفاوتهای اصلی یک تشکّل با یک گروه در چیست ؟
تفاوتهای زیادی بین تشکیلات و گروه ذکره شده است که به برخی از آنها به طور مختصر اشاره میکنیم .
الف ) تشکیلات به طور کلی دارای ساختار پیچیدهتر و ظوابط محکم تری نسبت به گروه است شاید نهایت مجازات در یک گروه اخراج از آن باشد در حالی که در برخی تشکّلها مجازاتها حتی میتواند شامل زندان و جزای نقدی هم بشود .
ب ) معمولاً اعضای تشکیلات از یک گروه بسیار بیشتر هستند.
ج ) مدّت زمان فعالیت و طول عمر یک تشکیلات بسیار بیشتر از یک گروه است برخی از تشکیلاتهای منسجم برای قرنها سَرِپا بودهاند مانند تشکیلات سری فراماسونری
د ) معمولاً اهدافی که یک تشکّل دنبال میکند بسیار عمیق تر از اهدافی است که یک گروه سعی دارد به آن برسد به همین دلیل اعضای یک تشکّل از تخصص و عمق بیشتری نسبت به اعضای یک گروه برخوردار هستند .
تاریخچۀ فعّالیتهای تشکیلاتی
شاید ریشههای تشکیلات را باید در زندگی انسانهای نخستین دنبال کرد زمانی که انسانهای برای تأمین حیاتی ترین امکانات زندگی خود ، ناچار به زندگی گروهی و قبیلهای بودند هرچند ذکر کردیم نمیتوان تشکیلات و گروه را دو مفهوم یکسان فرض کرد امّا میتوان رد پایی از ریشههای این پدیده را در زندگی پیشینیان نخستین خود دنبال کنیم .
در طول تاریخ معمولاً نیاز به مبارزه پنهانی با دشمنی قدرتمندتر از مهمترین عامل شکل گیری و رشد تشکیلات بوده است . معمولاً هنگامی که گروهی توانایی لازم برای مبارزه رویاروی یا همه جانیه را با دشمنی نداشتند به مبارزه در قالب تشکیلات دست میزدند البته چنانچه اشاره خواهد شد الزاماً این مبارزه ، از نوع درگیریهای نظامی نبوده است چه بسا یک تفکر یا ایدئولوژی در بستر تاریخ به رشد و نمو خود از طریق مبارزه تشکیلاتی اقدام کرده باشد
یکی از نخستن تشکّلهای منسجم در تاریخ اسلام را بتوان در زندگی ائمه اطهار جستوجو کرد مخصوصاً امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام که در زمان هر دو بزرگوار تشکیلات شیعی بسط و گسترش فراوانی یافت و این تشکیلات باعث جذب و رشد مذهب تشیع در سراسر عالم اسلامی شد . کار تشکیلاتی ائمه اطهار بیگمان یکی از تاریک ترین ابعاد زندگی این بزرگواران است که متأسفانه آنطور که باید و شاید توسط محققین و علما مورد توجّه قرار نگرفته است .
شاید یکی از یکی از قوی ترین و اسرارآمیز ترین تشکّلهای تاریخ ایران ، تشکیلات منسجم اسماعیلیون ایران است که مؤسس آن حسن صباح بود این تشکیلات را با نام حشاشین نیز میشناسند قدرت و نفوذ این تشکیلات به حدی بالا بود که حتی پادشاهان پر قدرت سلجوقی را نیز به وحشت میاندخت ، معمولاً حشاشین را به ترورهای بسیار دقیقشان میشناختند .
در دوران معاصر امّا شاید هیچ تشکیلاتی به اندازه سازمان مجاهدین خلق ایران ( منافقین ) در کار تشکیلاتی موفّق عمل نکرده باشد . بدون شک جنایاتی مانند حادثه تلخ هفتم تیر ماه ( انفجار دفتر حزب جمهوری) یا انفجار دفتر نخست وزیری نیاز به سازماندهی فوقالعاده داشته که جز با یک تشکیلات قدرتمند ممکن نبود .
بدون تردید یکی از نوابغ تشکیلاتی در دوران انقلاب ، شهید دکتر بهشتی است ، این شهید بزرگوار که کارهای تشکیلاتی خود را با انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور آغاز کرد در ادامه مسیر با تأسیس حزب جمهوری اسلامی توانست کمک شایانی به تقویت نظام جمهوری اسلامی و مبارزه با دیگر گروههای ضد انقلاب از جمله لیبرالها و مارکسیستها و ... کند .
دسته بندی تشکیلات
تشکّل ها را میتوان از جهات مختلفی تقسیم کرد که به دو مورد از آنها اشاره میکنیم
1- تشکیلات حق و تشکیلات باطل
شاید اوّلین تقسیم بندی از انواع تشکّلها را قرآن کریم انجام داده است طبق آیات قرآن کریم ما دو حزب یا تشکّل داریم حزب الله و حزب الشیطان
لَّا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
هيچ قومي را كه واقعاً به خدا و آخرت ايمان داشته باشند نخواهي يافت كه با كساني [دوستي ميكنند] كه با خدا و فرستادهاش در حال ستيزه هستند؛ هر چند از پدران، فرزندان، برادران و خويشانشان باشند. خدا در دل آنان ايمان را تثبيت كرده و با روحي از جانب خويش نيرومند شان ساخته است.30 و [در آخرت نيز] در بوستانهايي كه از زير آن نهرها جاري است، آنها را براي هميشه داخل خواهد كرد. خدا از آنها راضي است و آنها [نيز] از خدا راضياند.31 اينها حزب خدا هستند، بدانيد كه حزب خدا همان رستگارانند. « سوره مجادله آیۀ ۲۲ »
در هیچکدام از سورههای قرآن به اندازه سوره مجادله به ویژگیهای حزبالله یا حزبالشیطان اشاره نشده است از جمله مهمترین ویژگیهای افراد حزبالله در قرآن کریم دوستی با اطاعت از خدا و رسولش عنوان شده و در مقابل دشمنی با آنها از مهمترین خصایص حزب الشیطان آورده شده است . ( اصل تولی و تبری )
اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ
شيطان بر آنها مسلط شده و به اين ترتيب ياد خدا را از دلشان برده است. آنها حزب شيطاناند، آگاه باشيد كه حزب شيطان همان زيانكارانند. «سوره مجادله آیۀ ۱۹»
در دیدگاه قرآن فراموشی از یاد خداوند از مهمترین ویژگیهای یک تشکّل باطل است .
پس در نگاه کلی هر تشکّلی بنا به هدف و راهی که برای رسیدن به آن هدف انتخاب میکند در یکی گروههای حق ( حزبالله ) یا باطل ( حزب الشیطان) قرار میگیرد . امّا در نگاه دیگر و از دید جایگاه تشکل و ساختار آن ما سه نوع تشکیلات داریم :
1- تشکّلهای در حال رشد
2- تشکّلهای آفت زده
3- تشکّلهای رشد یافته
تشکّلهای در حال رشد تشکلهایی هستند که مدّت زیادی از شکل گیری آنها نگذشته یا اگر هم مدّتی از شکل گیری آنها گذشته به تازگی با ایجاد تغییر و تحولاتی در حال رشد و پیشرفت هستند . ( از حالت سکون به حالت حرکت درآمدهاند )
تشکلهای آفتزده تشکلهایی هستند که با موانع جدی در ادامه فعالیت هایشان مواجه شدهاند این تشکّلها برای اینکه بتوانند به اهداف خود برسند نیاز به تغییر و تحول دارند تا از این مشکلات عبور کنند و در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیرند . ( از حالت حرکت به سکون یا حتّی عقبگرد رسیدهاند )
تشکلهای رشد یافته بالغ ترین تشکلها هستند این تشکل ها با سرعت در مسیر رسیدن به اهداف شان حرکت میکنند . ( حرکت با سرعت در راستای اهداف )
آنچه که اهمیت بسیار زیادی دارد در این مورد این است که باید توجه کنیم که هر لحظه امکان دارد یک تشکل با آفتی رو به رو شود که این تشکل را دچار مشکل و بحران کند . پس وضعیتتشکّلها به طور همیشگی در حال تغییر و دگرگونی است .
یک تشکیلات نمونه چه ویژگیهایی باید داشته باشد ؟
شاید یکی از بهترین و کامل ترین پاسخها به این سؤال را شهید بهشتی در سخنرانی که در جمع انجمن های اسلامی سازمان بهزیستی ایراد فرمودند دادهاند ، پاسخی که اگرچه سالها از آن میگذرد اما گویی حرفهایی است که همین امروز برای گفته شده است . ما در اینجا همان پاسخ را با اندکی اضافات استفاده میکنیم . ( متناضافه شده با فونت دیگری نوشته شده است)
امّا قبل از پرداختن به ده اصل اساسی داشتن یک تشکل موفق باید سه اصل بنیادین را سرلوحه کار خود قرار دهیم این اصول در واقع برای شکل گیری و ادامه حیات یک تشکّل ضروری هستند که عبارتند از :
۱ – تشکل باید پاسدار ارزشها باشد، نه پاسدار خود، نگهبان ارزشها باشد، نه نگهبان خود.
اگر به تعریفی که از تشکیلات در ابتدای این یادداشت نوشته بودیم تأمّل داشته باشیم متوجّه میشویم یکی از ارکان هر تشکیلاتی هدف آن تشکیلات است ، امّا گاهی در اثر انحراف رهبران تشکیلات اهمیت خود تشّکل از هدف آن بیشتر میشود ، یکی از اصلی ترین دلایل اختلافات میان گروههای انقلابی په در سطح کلان کشور چه در سطح دانشگاهها فراموش کردن این اصل مهم است که هدف برای ما از تشکلمان مهم تر است .
۲ – تشکل باید سازنده ما، آسان کنندۀ خودسازی برای ما و کمکی به «سِیر الی الله» برای شرکت کنندگان در این تشکل باشد.
اگر قرار باشد تشکیلات ما را از یاد خدا باز دارد یا اینکه خدای نکرده مقدّمات گناه را برای ما فراهم کند بهتر است اصلاً وجود نداشته باشد .
3- تشکیلات باید به درد مردم بخورد، نه این که یک باری باشد بر دوش این جامعه
اگر قرار باشد تشکیلات ما صرفاً وقت و بودجه بیتالمال را هدر دهد یا اینکه صرفاً برای رسیدن به اهداف انقلابی سرعت گیر باشد این تشکیلات اصلاً نباید وجود داشته باشد .
ده اصل اساسی داشتن یک تشکیلات موفّق
1- ایمان هرچه قوی تر به آرمانتان و به کارتان.
نگذارید این ایمان در شماها خدای ناکرده پژمرده و ضعیف شود. این ایمان باید روزبه روز تقویت گردد.
2- برنامه های عملی ای که در آن، تفوق و برتری کارکرد ساختار اسلامی و نیروهای مؤمن به چشم بخورد .
باید به گونه ای باشد که خواهر مسلمان و برادر مسلمان ما که از یک هم سنّ و هم کلاسی و همرتبه ی غیرمسلمانش در مقام عمل دینی صالح تر است، در مقام عمل اجتماعی نیز سودمندتر باشد. اگر عمل شما به حال مردم سودمند واقع شود، ماندنی خواهید بود. این بیان قرآن است . «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ»؛[کفر می رود و آن چه برای انسان سودمند است می ماند. رعد / آیه ۱۷] سودمندی بیشتر ما باعث پیروزی ماست. به همین جهت در خودسازی فردی و جمعی انجمن هایتان باید طوری برنامه ریزی کنید که در صحنه خدمت به مردم بدرخشید؛ نه برای تعریف مردم؛ بلکه برای خدا.
3- ارتباط خود را قوی کنید؛
وقتی یک عده در اقلیت هستند، باید بکوشند تا به کمک ارتباطات گسترده، یک جمع بزرگ تر شوند. وقتی که همه یک جا جمع هستید، احساس دلگرمی و قدرت بیشتر می کنید.
4- جذب عناصر جدید؛
گاهی دافعه خیلی قوی است؛ اما جاذبه چندان قوی نیست. مسلمان، هم دافعه دارد و هم جاذبه.شما باید جاذبه تان زیاد باشد، باید کلامتان و رفتارتان چنان باشد که اطرافیانتان را یکی یکی جذب کنید. اصلاً باید برنامه داشته باشید برای جذب آنها. مبادا فکر کنید که اینهایی که با ما مخالف هستند دیگر کارشان خراب است و درست شدنی نیستند. خیر، انسان تغییر می کند. خیلی ها آدم های خوبی هستند، می لغزند و بد می شوند. خیلی ها آدم های بدی هستند و در اثر ارشاد و معاشرت خوب می شوند. تعالیم اسلام یادتان نرود. اسلام می گوید تا آخرین لحظات حیات، در توبه باز است
5- انضباط
هر کار دسته جمعی ای که انجام می دهید باید همراه باشد با انضباط تشکیلاتی. بچه مسلمان ها به انضباط مقدار کمی بها می دهند. باید یک مقدار به انضباط بیشتر بها بدهیم. اما نظم فرعونی نه؛ زیرا نظم گاهی فرعونی و طاغوتی است. نظم ما باید الهی، سازنده و نورانی باشد.
6- شناسایی و کشف استعدادها
کشف عناصر مدیر و مفید که بتوانند پست های کلیدی و مؤثر را با لیاقت اداره کنند. گاه ما یک فرد متدین و خوبی را می گذاریم رأس کاری؛ ولی چون توانایی اش ضعیف است، اثر بدی می گذارد. شما باید مدیرهای مؤمن و متعهد ۱۰ سال آینده را هم کشف کنید و هم بسازید.
7- معلوماتتان را ببرید بالا با مطالعات اسلامی، مطالعاتتان باید اسلامی باشد؛ فنی هم باید باشد.
هرکدام از شما وظیفه ی شرعی تان است که در هفته یک مقدار روی رشته خاص خودتان مطالعه ی فنی کنید، طوری که کاردانی و کارایی فنی شما رو به افزایش پیگیر و مستمر باشد.
8- شیوه های صحیح برخورد با دشمن و مخالف را یاد بگیرید
گاهی برادرها و خواهرها با جریان های مختلف می خواهند برخورد کوبنده داشته باشند؛ اما طرز برخورد آنها طوری است که در جامعه محکوم می شوند. شیوه های برخورد باید صحیح باشد. باید درباره این شیوه های برخورد بنشینید و تبادل نظر کنید.
9- انتقاد از خویشتن
آیا هیچ وقت دور هم جمع می شوید بگویید این یک هفته نقایص و عیب کارم این بود. این کار را می کنید یا خیر؟ خوب، شروع کنید! هیچ اشکالی ندارد. «المؤمِنُ مِرآةُ المؤمنِ» یعنی چه؟ برادر و خواهر مسلمان باید آینه ی یکدیگر باشند. آینه یکی از کارهایش این است که عیب های آدم را می گوید، بنابراین هر هفته ای، دوهفته ای، یک ساعت دور هم بنشینیم با روی باز و گشاده رویی هرکسی اول عیب های خودش را بگوید بعد آنهایی که جا می ماند دیگران بگویند، بعد هم عیب جمعمان را بگوییم.
10- امید کامل به آینده؛
هیچ مسلمانی حق یأس و ناامیدی ندارد. آدم هایی که ایمان به خدا ندارند آنهایی هستند که از گشایش آفرینی خدا در تنگناها مأیوس می شوند. انسان های مؤمن همیشه باید امیدوار باشند. آن قدر قرآن و اسلام به ما تعلیم می دهد که نه با یک غوره سردی تان بشود و نه با یک مویز گرمی تان
در پایان این یاداداشت آرزومندم که این متن گامی کوچک برای شناخت و آشنایی شما با مفهوم تشکیلات باشد به امید آنکه تلاشهای مورد قبول شهدا و خدای شهدا باشد .
نویسنده : سید صالح حسینی خدمتگزار بسیج دانشجویی دانشگاه خوارزمی تهران