شاید نام گروه فرقان که در ۱۳۵۸ با ترورهایش در اولین سال بعد از انقلاب اسلامی ایران شناخته شده بود،به گوش شما هم خورده باشد اما واقعا این گروهک تروریستی چه کسانی بودند؟
گروهک فرقان بر گرفته از نام سوره مبارکه فرقان قرآن کریم است که توسط اکبر گودرزی تشکیل شده بود
اکبر گودرزی در لرستان، و در نزدیکی شهر الیگودرز متولد شد و از آنجا که پدرش چوپان بود، فرقانیها از وی با عنوان «چوپان زاده آزاده» یاد میکردند. وی در سال ۱۳۳۵ متولد شده (در شناسنامه ۱۳۳۸ قید شده)، در سال ۱۳۵۱ یا ۱۳۵۲ عازم، خوانسار شده و مدتی در مدرسه علمیّه آنجا تحصیل کرد و سپس یک سال در تهران ساکن شد. پس از آن به تهران آمده و مدتی را در مدرسه چهلستون و سپس در مدرسهٔ حاج شیخ عبدالحسین ماندگار شد و در سال ۱۳۵۶ آنجا را نیز ترک کرده و از لباس طلبگی هم خارج شد. او علاوه بر درس طلبگی، درس جدید را هم تا کلاس یازده خواندهبود.گودرزی در سال ۱۳۵۶، کلاسهای تفسیر در مناطق مختلف تهران (نازیآباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه و خزانه) برپا و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب میکرد. البته برخی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سالها در خانههای افراد علاقهمند تشکیل میشد. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار میکرد، عبارت بود از مسجد «الهادی»، (خیابان شوش)، مسجد «فاطمیه خزانه»، مسجد «رضوان» (خیابان اتابک)، مسجد «شیخ هادی» و مسجد «خمسه قلهک». مسجد «اعظم» هم که کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفتوآمد داشتند، در اختیار علی حاتمی (که در زندان خودکشی کرد)، یکی از فرقانیها بود و افرادی را در همانجا جذب این گروه کرد.گودرزی با همراه داشتن شماری از جوانانی که همچنان روحیات انقلابی سالهای ۱۳۵۵–۱۳۵۷ را داشتند، آنان را بر اساس آموزههای قرآنی نشأت گرفته از برداشتهای خود، به شدت بر ضد روحانیت و آنچه آن را «آخوندیسم» مینامید، تربیت کرده بود. او همزمان با انتشار جزوات تفسیری، خود نیز در ترورهای سال ۱۳۵۸ درگیر شد و مستقیم در ترور محمدولی قرنی شرکت داشت.
اکبر گودرزی در لرستان، و در نزدیکی شهر الیگودرز متولد شد و از آنجا که پدرش چوپان بود، فرقانیها از وی با عنوان «چوپان زاده آزاده» یاد میکردند. وی در سال ۱۳۳۵ متولد شده (در شناسنامه ۱۳۳۸ قید شده)، در سال ۱۳۵۱ یا ۱۳۵۲ عازم، خوانسار شده و مدتی در مدرسه علمیّه آنجا تحصیل کرد و سپس یک سال در تهران ساکن شد. پس از آن به تهران آمده و مدتی را در مدرسه چهلستون و سپس در مدرسهٔ حاج شیخ عبدالحسین ماندگار شد و در سال ۱۳۵۶ آنجا را نیز ترک کرده و از لباس طلبگی هم خارج شد. او علاوه بر درس طلبگی، درس جدید را هم تا کلاس یازده خواندهبود.گودرزی در سال ۱۳۵۶، کلاسهای تفسیر در مناطق مختلف تهران (نازیآباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه و خزانه) برپا و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب میکرد. البته برخی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سالها در خانههای افراد علاقهمند تشکیل میشد. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار میکرد، عبارت بود از مسجد «الهادی»، (خیابان شوش)، مسجد «فاطمیه خزانه»، مسجد «رضوان» (خیابان اتابک)، مسجد «شیخ هادی» و مسجد «خمسه قلهک». مسجد «اعظم» هم که کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفتوآمد داشتند، در اختیار علی حاتمی (که در زندان خودکشی کرد)، یکی از فرقانیها بود و افرادی را در همانجا جذب این گروه کرد.در واقع می توان اکبر گودرزی و امثال او را نتیجه درگیر شدن در انحراف فکری و التقاط میان اسلامگرایی و اندیشه های چپ خواند که با همین دست فرمان به اسلام منهای روحانیت (!) اعتقاد داشتند
اکبر گودرزی در لرستان، و در نزدیکی شهر الیگودرز متولد شد و از آنجا که پدرش چوپان بود، فرقانیها از وی با عنوان «چوپان زاده آزاده» یاد میکردند. وی در سال ۱۳۳۵ متولد شده (در شناسنامه ۱۳۳۸ قید شده)، در سال ۱۳۵۱ یا ۱۳۵۲ عازم، خوانسار شده و مدتی در مدرسه علمیّه آنجا تحصیل کرد و سپس یک سال در تهران ساکن شد. پس از آن به تهران آمده و مدتی را در مدرسه چهلستون و سپس در مدرسهٔ حاج شیخ عبدالحسین ماندگار شد و در سال ۱۳۵۶ آنجا را نیز ترک کرده و از لباس طلبگی هم خارج شد. او علاوه بر درس طلبگی، درس جدید را هم تا کلاس یازده خواندهبود.گودرزی در سال ۱۳۵۶، کلاسهای تفسیر در مناطق مختلف تهران (نازیآباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه و خزانه) برپا و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب میکرد. البته برخی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سالها در خانههای افراد علاقهمند تشکیل میشد. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار میکرد، عبارت بود از مسجد «الهادی»، (خیابان شوش)، مسجد «فاطمیه خزانه»، مسجد «رضوان» (خیابان اتابک)، مسجد «شیخ هادی» و مسجد «خمسه قلهک». مسجد «اعظم» هم که کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفتوآمد داشتند، در اختیار علی حاتمی (که در زندان خودکشی کرد)، یکی از فرقانیها بود و افرادی را در همانجا جذب این گروه کرد..گودرزی با همراه داشتن شماری از جوانانی که همچنان روحیات انقلابی سالهای ۱۳۵۵–۱۳۵۷ را داشتند، آنان را بر اساس آموزههای قرآنی نشأت گرفته از برداشتهای خود، به شدت بر ضد روحانیت و آنچه آن را «آخوندیسم» مینامید، تربیت کرده بود. او همزمان با انتشار جزوات تفسیری، خود نیز در ترورهای سال ۱۳۵۸ درگیر شد و مستقیم در ترور سپهبد محمدولی قرنی شرکت داشت.در واقع گودرزی و امثالش حاصل انحراف فکری و التقاط بودند که افرادی نظیر آیت الله مطهری اقدام به مبارزه با آنها کرده بودند و اقدام به روشنگری در این زمینه کرده بودند فلذا گروهک فرقان کینه شدیدی از روحانیت انقلابی داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران،اولین گلوله های مسلح یک جریان تروریستی را بسوی نظام اسلامی شلیک کرده بود.
اکبر گودرزی سرکرده گروهک تروریستی فرقان سرانجام در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۵۸ وقتی به همراه حسن اقرلو در خانهای تیمی واقع در خیابان جمالزاده بود دستگیر شد و بدین ترتیب گروهک فرقان عملاً به نابودی رسید.
اکبر گودرزی در روز ۳ خرداد ۱۳۵۹ به همراه شش نفر از طرفدارانش که دیگر اعضای شاخص گروهک بودند،تیرباران شد و بدین سان شر گروهک فرقان از سر کشور ناپدید شد. بقیه اعضای گروهک فرقان هم یا اعدام شدند و یا برخی از آنها توبه کردند و حتی در جبهه های جنگ تحمیلی ۸ ساله شهید شدند.