بالاخره بعد از مدتها کش و قوس و درگیری بین شورای شهر امیدیه و شخص محمدرضا آقاجری با مجموعهی دادستانی و مجموعهی قوه قضائیه امیدیه، حکم جلب محمدرضا آقاجری رئیس شورای شهر امیدیه صادر شد.
این حکم که تیری بود بر پیکره همه عدالتخواهان و معتقدان انقلاب، ما را بر آن داشت تا از ساختمان ابن سینای دانشگاه شریف به همراه جمعی دیگر از دانشجویان تهرانی، راهی کوچه پس کوچههای امیدیه شویم.
قصهی امیدیه قصهی سرسختی ظلم و فساد و نبرد بیپایان عدالتخواهی با باندهای فاسد قدرت است و علم داری این مطالبهگری و نبرد، در مبارزه با بیعدالتی و فساد، با دلسوزان واقعی جمهوی اسلامی است.
قصه، قصهی درگیری جمهوری اسلامی با جمهوری اسلامی است. این نزاع همه جانبه میان دو تفکر از یک نام واحد است. یکی کارآمد، عدل گستر و برآمده از انتخاب و اعتماد مردم است و بخش دیگر که نه تنها ظلم ستیز نیست، بلکه معبری امن را برای مفسد و مجرم فراهم کرده است. امیدیه از این رو محل توجهها و درگیریهاست که نمونهی مطلوب عدالتخواهی و اصلاح درونساختاری است و شکست خوردن ایدهی این گروه انقلابی در این شهر کوچک، مساوی است با وقیحتر شدن باندهای فاسد قدرت که تا چندی پیش در حال عقب نشینی بودند و اکنون با پرونده سازیهای پیاپی برای پاکدستان، خیال میکنند آنها از ادامه مسیر انقلاب منصرف خواهند شد.
ما در این مسیر بدنبال حمایت از این نهال نوپای فسادستیزی هستیم و تا تبدیل شدن آن به درخت تنومند عدالتخواهی، عقبنشینی نخواهیم کرد.
قصهی امیدیه، نمونهی کوچک و مختصر اما درس آموز و عبرتانگیز از مشکلات و مصائبی است که گریبانگیر نظام اسلامی شده است و نیروهای انقلاب تا بازگرداندن امید و عدالت به «امیدیهها» کوتاه نخواهند آمد.
جزئیات پیگیریهای دانشجویان به مرور اطلاع رسانی خواهد شد.