هیچکس را نمیشناسم که در عالم اندیشه، به اندازهی فیثاغورث تاثیرگذار بودهباشد. [1]
اشتباه نکنید قرار نیست اینجا از روابط حاکم بر مثلث قائمالزاویه صحبت کنیم، قرار هست از نیمهی پنهان اندیشهی فیلسوفان یونان و شاید هم همهی افرادی که در نگاه جامعه به زن دخیل بودند صحبت کنیم.
چرا فیثاغورث؟ به استناد راسل، فیثاغورث ازجمله تاثیرگذارترینها بوده است. شاید تاثیرگذارترین نظر او از این لحظه به بعد برای شما این صحبت باشد که، اصلی مطلوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفریده است؛ و اصلی نامطلوب که آشوب و تیرگی و زن را آفریده است.[2] این تاثیرگذاری همینجا به اتمام نمیرسد؛ عجله نکنید، از جمله افرادی که استاد بر آنها تاثیرگذار بودهاست، جناب افلاطون میباشد که در رسالهی جمهوری خود، زنان و مردان را دارای استعدادهای یکسان دانسته و تنها تفاوت آنها را در قدرت جسمانی آن ها میداند.[3]با این حال وی در طبقهبندی خود زنان را در ردیف کودکان، بیماران، ضعیفان و حیوانات قرار میدهد.[4] در رساله تیمائوس، زن را تنزلیافته و مسخشدهی مرد دانسته و میگوید بعد از آنکه مردان پای به مرحله وجود نهادند، آن عده از ایشان که بزدل و ترسو بودند و زندگی را با بیدادگری به سر بردند، هنگام تولد دوم به صورت زنان درآمدند![5] به دلیل تناقضات موجود در صحبتهایش هدف اصلی او را از ذکر مساوات بین زن و مرد، محو وجود زن و تبدیل او به مرد دانستهاند. [6]
بعد از جناب افلاطون بهتر است به سراغ معلم اول یعنی ارسطو برویم؛ که در دیدگاه او نژاد انسان دارای سلسله مراتبی است، و لازمهی دستیابی به خوشبختی، بهرهبرداری از دیگران و زیر پا گذاشتن حقوق آنهاست. [7] در نتیجه زنان، بردگان و کارگران ابزارهای کمکی انسان هستند.[8] به عقیدهی او، طبیعت آنجا که از آفریدن مرد ناتوان است، زن را میآفریند و زنان بنا بر طبیعت محکوم به اسارت هستند. [9] بر خلاف افلاطون او معتقد است، زنان و مردان از لحاظ کیفی و کمی متفاوتند؛ [10]در نتیجه وظایفی که خلقت برای آنها تعیین کرده، متفاوت است. به همین دلیل خانهداری و تولید مثل را وظیفهای میداند که، طبیعت بر عهدهی زن گذاشته و برای زن نقش انفعالی، و برای مرد نقش فاعلی قائل است.
اینها فقط بخشی از نظرات تاریک و گم شده در مورد زنان است، که هیچ وقت نشنیدیم و سراغشان نرفتیم، و برای تحلیل جریانهای به وجود آمده در مورد زنان، نیاز به دانستن آنها داریم.
ادامه دارد...
[1] راسل
[2] Random House – p31
[3] Plato and Aristotle on the nature of woman
[4] افلاطون، قوانین، ص،17
[5] افلاطون، محاوره تیمایوس
[6] عبدالفتاح امام، افلاطون و المراه
[7] زن از دیدگاه فلسفی غرب، مولیر آکین
[8] ارسطو ، سیاست
[9] زن از دیدگاه فلسفی غرب، مولیر آکین
[10] زن از دیدگاه فلسفی غرب، مولیر آکین
نویسنده: زینب بینات؛ ورودی 97 رشته شیمی