ویرگول
ورودثبت نام
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شهید شریف
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شهید شریف
خواندن ۲۹ دقیقه·۵ ماه پیش

بیانیه‌های برنامه 16 آذر 1402



بیانیه مجمع انجمن های علمی دانشگاه صنعتی شریف

بِسْمِ اللََّهِ الرََّحْمَنِ الرََّحِیمِ
آقایان و خانم ها، سالم!
ضمن خیرمقدم به جناب آقای زلفی گل، وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناور بنده محمدرضا ابوالحسنی هستم، نائب دبیر مجمع انجمنهای علمی دانشگاه صنعتی شریف و به نمایندگی از دبیران علمی این بیانیه را قرائت میکنم.
ناظر به انجمن های علمی؛
جناب وزیر! همانطور که مستحضرید بزرگترین گروه دانشجویی در دانشگاه صنعتی شریف انجمن های علمی این دانشگاه هستند که بیشترین عضو فعال را دارند اما متأسفانه این گروه ها زیر نظر معاونت فرهنگی فعالیت میکنند. از سر نابخردی مسئولان این حوزه، معاونت فرهنگی از نقش خود به عنوان تنظیم گر فاصله گرفته و در جایگاه تصدیگری نشسته است. قوانین، آییننام هها و شیوهنام هها را گزینشی اجرا میکند و به علت عدم شفافسازی و تعیین حدود و اختیارات، عدم وجود شیوه نامه مناسب و سازوکار مشخص بعضی تشکلها، از حل مسائل بین گروهها ناتوانند. نمونه آن فعالیت علمی بعضی از تشکلهای سیاسی است که باعث دخالت بی مورد آنها در کار انجمن های علمی میگردد.
پرواضح است که نتیجه چنین کارهایی آسیب مستقیم به انجمن های علمی و بدنه فعالیت دانشجویی است.
البته خود وزارتخانه نیز از این مشکالت مبرا نیست!
جای تعجب دارد که تعویض محقرانه رئیس دانشگاه در اولویت قرار میگیرد، اخراج اساتید محبوب در پشت پرده در اولویت قرار میگیرد و هزار و یک دستور برای بستن دهان دانشجویان در اولویت قرار میگیرد و اجرا میشود در حالی که نظارت بر کیفیت عملکرد معاون و مدیران فرهنگی دانشگاه هیچگاه در اولویت نبوده و نیست. حتی براجرای مفاد آییننامه ها هم نظارتی نیست! نظارت براجرای کوچکترین دستورات خودتان نیز در اولویت قرار نمیگیرد. مگر دستور شما نبود که بودجه انجمنهای علمی در اختیارشان قرار گیرد و امکانات دانشگاه برای گروههای دانشجویی رایگان باشد! آیا این موارد به اندازه سایر موارد شایان توجه نمیباشد؟! پس چرا مؤاخذه نمیکنید عدم اجرای آن را ؟! این هاست که دانشجویانی که عاشقانه، داوطلبانه و بدون هیچ چشم داشتی فعالیت میکنند، ناامید میشوند! البته شباهت قابل توجه بین معاونت فرهنگی دانشگاه ما و وزارتخانه، وجود سوگولیهاست! بعضی از گروهها با بودجههای نجومی و بدون هیچ شفافیتی فعالیت میکنند درحالی که برنامه های انجمن های علمی همواره با مشکل مالی مواجه بوده و هست! البته ما از معاونت فرهنگی دانشگاه آنچنان ناراحت نمیشویم چون بیچاره چیزی ندارد که بدهد
اما وزارت
درحالی که یکی از رسالتهای انجمن علمی، فعالیتهای فناورانه و آشنایی دانشجویان با دستاوردهای صنعتی کشور است، شاهد واگذاری طرح راهیان پیشرفت توسط وزارتخانه به گروههایی که ارتباط چندانی به این موضوع ندارند هستیم. خواسته ما از معاونت فرهنگی و شما واضح و کوتاه است، حداقل به وظایف و حرفهای خودتان عمل کنید.
ناظر به دانشگاه
آقای وزیر! ما که متوجه نشدیم، جایگاه صنعت در کجای دانشگاه هست؟ آیا خود شما از این جایگاه درک و فهمی دارید؟ بالاخره جایگاه حل مسائل صنعتی دانشگاه هست یا خیر؟ جایگاه حل مسائل و نیازهای کشور دانشگاه هست یا خیر؟ اگر اینها نیست هدف دانشگاه پس چیست؟ اگر هدف دانشگاه حل نیاز کشور است، پس چرا اساتید را با آیین نامه و شیوهنامهها در دوراهی ارتقا یا فعالیت صنعتی میگذارید؟ استادی که میخواهد فعالیت صنعتی داشته باشد و علمش را به عملش نزدیک کند نه تنها حمایت نمیشود بلکه با این رویکرد عطای فعالیت صنعتی را به لقایش میبخشد و میرود پی کارش. جای دارد که بازبینی در این آییننامههای دست و پاگیر در اولویت قرار گیرد و به جای مقاله محوری، مسأله محور گردد.
در رفتن جان از بدن گویند هرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
اساتید و دانشجویان، جان این کشورند. مهاجرت اساتید و دانشجویان مرگ تدریجی این کشور است. جناب وزیر! افزایش هزینه آزادسازی مدرک، ممنوع الخروج کردن و افزایش موانع درمان این زخم نیستند! باید به دنبال رفع علت ها باشید. بگذارید شریف، شریف بمانند نه سکوی پرتاب! و همچنین به گوش سایر اعضای دولت برسانید که بفهمند ما وطنمان را دوست داریم و هرجایی که باشیم ایران پارهای از تن ماست. این تنها مشکالت اقتصادی کمرشکن نیست که ما را از دامن مام میهن جدا میکند، بلکه هزاران هزار مشکل و سنگ اندازی های مختلف در کار جوانان فعال و باانگیزه است که انگیزه آنان را کور میکند و نتیجه آن مهاجرت گسترده نخبگان از میهن است.
آقای وزیر به کجا چنین شتابان؟!
از مسئولین میخواهیم که فقط برای عکس یادگاری به دانشگاهها نیایند، اگر می آیند قدمشان بر روی چشم ولی بشنوند، اجرا کنند و خروجی ارائه کنند! نگذارید کار به جایی برسد که بگوییم هیچ حرفی با شما نداریم اال نه...

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان شریف در روز دانشجو در مقابل وزیر علوم

جناب آقای دکتر زلفی‌گل سلام علیکم
امروز در شرایطی با شما صحبت می‌کنیم که کشور درگیر ابربحران‌های اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و فرهنگی‌ بسیاری‌ست، و مرجعیت دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی برای حل این مشکلات، به دلیل عملکرد دستوری و امنیتی اجرا شده توسط وزارت متبوع جنابعالی به قهقرا رفته است.
با آنچه در یک سال گذشته بر دانشجویان و اساتید آزاده روا داشتید باری دیگر ثابت کردید که برای اجرای تفکرات تاریخ مصرف گذشته خود از هیچ ظلمی فروگذار نخواهید کرد و به گمانتان شیوه‌نامه جدید انضباطی که توسط دولت فعلی و با مشورت دستگاه‌های امنیتی نوشته شده است، می‌تواند صدای آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی را از دانشگاه و جامعه حذف کند.
این اولین حضور شما در اینجا نیست و اثرات هر رفت و آمد شما، متاسفانه در این دو سال، بلایی بر سر شریف آورده است که اسلاف شما، روسپیدند. دو سال پیش، خطاب به رییس‌تان گفتیم که باید رفتاری عقلانی داشت وگرنه خشم‌های فروخفته مردم جان‌به‌لب رسیده، روزی به شکل پاسخی قاطع بر صورت‌تان فرود خواهد آمد و این پیش‌بینی که نه از رمل و اسطرلاب که از تحلیل و بررسی وقایع برمی‌آمد، به وقوع پیوست. ابربحران‌های کشور، همچنان باقی است و تفکر شما و همفکرانتان، ناتوان از حل مسائل کشور است. تَشَبُّث به خرافه‌پرستی و علم بومی و طب سنتی جای پرداختن به مسائل واقعی کشور به شیوه‌ای علمی را گرفته است و امروز، دانشگاه با نگاه بدبینانه‌ای که بدان دارید و بر آن زخم می‌زنید، در احتضار است. علم را در نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی ذبح کردید و در وزارتتان دانشگاهی را.
جناب وزیر،
امروز در دانشگاهی قدم گذاشته‌اید که پائیز گذشته تا مرز تعطیلی هدایتش کردید. در تلخ‌ترین روز تاریخ شریف در آن حاضر شدید و به جای حمایت از دانشجویان و اساتید صدمه دیده به آن‌ها توهین کردید. زمانی که نیروهای حراست در دانشگاه جولان می‌دادند و حتی رییس و هیئت رییسه دانشگاه که از قضا امین نظام و از حلقه مقربان حاکم بودند نیز توان اعمال اراده خود را در مقابل این نیروها از دست داده بودند، به آنها می‌گفتید که شدت عمل ندارند و باید قاطع‌تر برخورد کرد. وای، وای بر روزگاری که شما را در گردش ایام در این جایگاه قرار داده است. حرمت دانشگاه شکسته شد، نیروهای جدید حراست در دانشگاه رژه می‌رفتند، جای گلوله‌های پینت‌بال بر تن دانشجویان ماند و شما از لزوم قاطع بودن می‌گفتید. دانشجویان را اخراج و تبعید و از حقوقی مثل خوابگاه محروم می‌کنید. آنقدر اداره امور در دستان نهادی امنیتی است که برای ورود ۱۵ هزار استاد همسو فردی دیگر دستور می‌دهد و شما اجرا می‌کنید. ما از این امر تعجب نمی‌کنیم، زیرا قبل‌تر دیدیم که بر اساس دستور امنیتی‌ها شیوه‌نامه‌ای انضباطی را امضا کردید که ناقض حقوق اساسی و شهروندی ما بود، اصل برائت و حق داشتن وکیل و دادرسی عادلانه را نقض می‌کرد و اجازه می‌داد که در حریم خصوصی افراد تجسس شود. نهایتا هم که همراه با روسای منصوبتان بود که دانشجویان معترض را به زندان و پاسگاه فرستادید. همین شیوه‌نامه‌تان هم ممنوع‌الورودی را محدود کرده بود اما حراست‌ها را مبسوط‌الید کردید و هر کس را می‌خواستند ممنوع‌الورود می‌کردند.
ما هنوز یادمان نرفته است که ۱۰ مهر با استاد شریف ما چگونه صحبت کردید و چگونه با پرونده‌سازی و بهانه‌تراشی سعی در اخراجش داشتید. آن شب به دانشجویان متحصن در دانشگاه بی‌احترامی کردید و به آنها گفتید که بابت هدر دادن بیت‌المال باید پاسخگو باشند. خوشحال باشید. بسیاری از این دانشجویان دیگر مزاحم نمی‌شوند و برای ادامه تحصیل مهاجرت خواهند کرد. می‌روند تا ذره‌ای احترام دریافت کنند نه آنکه بابت پوشش از جلوی در دانشگاه به خانه بازگردانده شوند. آنها از دست رفتار و افکار پوسیده‌تان فرار می‌کنند در حالی که دل در گروی ایران عزیز دارند.
حالا دیگر می‌توانید پول بیشتری برای دوربین و گیت و مأمور چک کردن دانشجویان در مجازی هزینه کنید. می‌توانید دانشگاه‌ها را پولی‌تر کنید و به جای اختصاص بودجه برای آموزش و پژوهش و خوابگاه دانشجو، آن را صرف طرح‌های آقازاده‌ها و دیگر نورچشمی‌ها کنید.
در دانشگاه، با دانشجویان می‌جنگید و می‌خواهید آنها را از خانه‌شان بیرون کنید و احتمالا با بازگرداندن بورسیه‌ای‌های دولت احمدی‌نژاد و نورچشمی‌ها و آقازاده‌هایتان آن را اشغال کنید، تا مبادا این سنگر آزادی‌خواهی و عدالت طلبی همچنان ایستاده باقی بماند. اما سخت در اشتباهید و بدانید که روز مظلوم سخت‌تر است از زور ظالم.
مطیع بودن مطلق وزارت متبوع شما در مقابل اراده امنیتی حاکم بر کشور در وقایع سال گذشته، به نهادینه شدن روندهای غیرقانونی در دانشگاه ها منجر شده است. روندهایی از جمله ممنوع الورودی بدون برگزاری کمیته انضباطی و صدور حکم و با اراده مستقیم حراست، احضارهای پیاپی به حراست و بازجویی و اخذ تعهد از دانشجو بر سر فعالیت مجازی و حجاب و پرونده سازی برای دانشجویان معترض و صدور احکام سنگین انضباطی و قضایی، که شما در مقابل همه آنها سکوت کردید. هیچگاه فراموش نخواهیم کرد که دوره مسئولیت شما بر وزارت علوم به قدری سیاه بود که در آن استاد از دانشگاه کنار گذاشته شد، دانشجو از حضور در دانشگاه محروم شد، از خوابگاه اخراج شد و از شهر محل تحصیل خود تبعید شد. بدانید که دوره وزارت شما یکی از تاریک‌ترین دوره‌ها برای فعالیت دانشجویی و حیات تشکل‌ها بوده است. امروز در شرایطی در مقابل شما صحبت می کنیم که انجمن شریف مانند اکثر تشکل‌های غیرهمسو در دانشگاه‌های تهران حکم تعلیق مشروط دریافت کرده و عمده فعالیت‌های آن با محدودیت و دخالت‌های داخلی و خارجی مواجه شده است. اما آیا از کیفیت خوابگاه‌ها خبر دارید؟ آیا از وضعیت رفاهی دانشگاه‌های کشور باخبرید؟ از فشارهای روانی وارد شده بر دانشجویان و خودکشی‌های آنان چطور؟ اگر احضار و پرونده‌سازی برای دانشجویان بر سر حجاب و صدور حکم تعلیق برای تشکل‌ها تمام شد، سری به بدنه دانشگاه هم بزنید و این موارد را هم ببینید. امروز دیگر نه فقط احضار به حراست و کمیته انضباطی، امری عادی شده است که احضار به نهادهای امنیتی خارج دانشگاه هم غیر معمول نیست.
و اما کلام آخر
در دو سالی که از وزارت‌تان می گذرد، شما و همفکرانتان از هیچ اقدامی برای از بین بردن استقلال و اثرگذاری دانشگاه فروگذار نکردید، اما بدانید هیچ دولت و حکومتی در تاریخ معاصر ایران نتوانسته جنبش دانشجویی را از همراهی با اراده ملت بازدارد. تاریخ گواهی رفتار قهری با افرادیست که در برابر اراده همگانی برای آزادی، مقابله کردند و از دانشگاه هیچگاه ندایی جز صدای آزادی‌خواهی ملت بلند نخواهد شد. بدانید پشت کردن به اراده صاحبان اصلی دانشگاه و اجرای اوامر صاحبان قدرت ضامن بقای شما نخواهد بود و همان‌طور که چند روز پس از انتشار یک عکس، رئیس دانشگاه منصوب خودتان که زمانی در دایره مقربان بود را برکنار کردید، روزی شما هم از این دایره بیرون خواهید افتاد و کسی هم حکم برکناری شما را امضا خواهد کرد تا دریابید خودکامه در ازای طعمه‌ای که پیش پایتان می‌اندازد همه چیزتان را مطالبه می‌کند.
سخن کوتاه کنیم. تا زمانی هست علاج مشکلات نمایید و در نظر خود یا مشاورانتان تجدید نظر کنید. حرف دلسوزان این مرز و بوم را بپذیرید و بدانید جامعه دانشگاهی یقین دارد حل مسائل کشور، از مسیر فکر و برگزیدن نظرات نخبگانی عبور خواهد کرد.

بیانیۀ قرائت شده توسط دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در مراسم گرامی‌داشت روز دانشجو و در حضور دکتر زلفی‌گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری

سلام آقای وزیر.
دانشجو نماد بیداری و آگاهی در جامعه است. مسئولیت دانشجو در پیشبرد علم، آنچنان عظیم است که لزوم احترام به این جایگاه و مقام را به همراه دارد.
دانشگاه صنعتی شریف به تنهایی صلاحیت تصمیم‌گیری‌های درون خود را دارد. به‌طور مثال، انتخاب ریاست دانشگاه کمافی‌السابق باید به دست خود دانشگاهیان سپرده شده و شان دانشگاه حفظ گردد. و این سوال مطرح است که آیا وزارت‌خانه علوم به اراده خود دست به این تغییر زده و یا این یک تصمیم تحمیلی‌ست؟ این بدعت رویه در انتخاب رییس در دولت شما اتفاق افتاده‌است.
آقای وزیر! حفظ حریم و امنیت دانشگاه، از وظایف وزارت‌خانه علوم است. حریم دانشگاه نباید مورد صدمه قرار بگیرد. تعرض نیروهای امنیتی به دانشگاه، از جمله این آسیب‌هاست.
در پاییز سال گذشته، قبح ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه شکسته شد و امنیت دانشجویان و اساتید دانشگاه مورد هجمه قرار گرفت. مسئولیت این آسیب جدی به شخصیت دانشگاه، به عهده شما می‌باشد. با وجود آرام بودن شرایط، هنوز هم حضور این افراد در روزهای خاصی در دانشگاه حس می‌شود.
از دیگر مواردی که موجب سلب آرامش دانشجویان می‌گردد، موضوعات پیش‌پا افتاده‌ای همچون ایراد گرفتن‌های بی‌جا درمورد پوشش دانشجویان است. این اتفاقات، دانشگاه را با وجود اینکه یک محیط فرهنگی‌ست، گه‌گاه به یک میدان حجاب‌بانی تبدیل کرده‌است؛ گویی تمام دغدغه مسئولین به‌جای پیشرفت علمی و اهمیت به دانشجو، حجاب و پوشش ایشان است. چرا تمرکز آقایان فقط روی این موضوع است و از موضوعات دیگر غافلند؟
از فرایند خالص‌سازی که دانشگاه را نیز آلوده ساخته دوری کنید. بگذارید همه نظرات باشد. شنیدن افکار مختلف و به کارگیری تمامی نیروها مایه پیشرفت است.
چرا باید دانشگاه همواره در تلاطم تصمیم‌های گاه و بی‌گاه وزارت‌خانه دست‌وپا بزند؟ آقای وزیر، آیا شما خود را نسبت به قانون متعهد می‌دانید؟ اگر می‌دانید چرا باید اصل صریح عطف بما سبق نادیده گرفته شود؟ دانشجویان ورودی 1400 به قبل، اکثر دوران تحصیل خود را با قانون سابق سنوات گذرانده و در انتهای دوران تحصیل خود با قانون جدیدی روبه‌رو شده‌اند. همچنین دانشگاه ما استثنائاتی چون دو‌رشته‌ای، ماینور و کوواپ را نیز دارد. آیا این ستم به دانشجو محسوب نمی‌شود؟ چرا باید در خوابگاه‌های ما، چیزی به عنوان زمین‌خوابی مطرح باشد؟ آیا شان دانشجو را اینگونه حفظ می‌کنید؟ نمی‌خواهید خوابگاه شهید رجایی که قولش در چندین دولت به دانشگاه شریف داده‌شده‌است را به دانشگاه بدهید و از این حجم مشکلات خوابگاه ما بکاهید؟ امنیت اطراف دانشگاه شریف متزلزل است و گویی آقای وزیر اهمیتی برای این موضوع قائل نیستند. انگار نیروهای امنیتی فقط برای ایجاد ناامنی می‌آیند و زمانی که نیاز به حافظین امنیت داریم، خبری از کسی نیست.
چرا باید دانشگاه تا این حد در مضیقه مالی باشد؟ آیا اهمیت و جایگاه علم اینقدر در کشور ما تنزل یافته که هیچ اهمیتی برای پیشرفت آن و سردمداران این پیشبرد -یعنی دانشجویان- قائل نیستیم؟ آقای وزیر! آیا شما سهم واقعی دانشگاه را از بودجه دولت گرفته‌اید؟ چرا اساتید ما به خصوص اساتید جوان باید اوضاع مالی مناسبی نداشته و اینچنین رغبت به تدریس در دانشگاه تضعیف شده‌باشد‌.  وای بر دوران شما که حرمت اساتید در آن شکسته شد؛ کسانی که زندگی خود را وقف علم کرده و موی در مسیر دانش سفید کرده‌اند. امان از این بدعت‌ها. هر روز خبر جدید مهاجرت یکی دیگر از اساتیدمان را می‌شنویم و هنوز حمایتی از ایشان دیده‌ نمی‌شود.
اوضاع مالی مرکز مشاوره ما وخیم است که نتایج آن را می‌توان در افزایش افسردگی‌های شدید و بیماری‌های روحی یافت و خدای ناکرده نکند که به خودکشی برسد. مشکلاتی که برشمردیم و هزاران مشکل دیگر، ذهن دانشجو را در فرایند تحصیل مخدوش کرده و آرامش روانی را از او می‌گیرد
آقای وزیر! جو حاکم بر دانشگاه شریف به‌گونه‌ایست که گمان می‌رود وزارت علوم و یا حتی شخص شما با دانشگاه شریف عناد دارد و بر سر دشمنی‌ست. از گوشه کنار می‌شنویم که می‌گویند چرا باید به دانشگاه شریف اهمیت دهیم باوجود اینکه دانشجویانش به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند؟ مایه تاسف است که مسئولین کشوری، حل مسئله نیاموخته‌اند. نمی‌پرسند که چرا دانشجو به مرحله‌ای رسیده که خاک وطن و تمامی عزیزانش را ترک کرده و انگیزه و امید در او مرده است.
چگونه می‌شود که کسی گمان کند که ترک خانواده و میهنی که شیره جانش مایه دوام ما بوده، سهل و اسان است! و از خود نمی‌پرسید که چرا دانشجو، ایران عزیز را که روزی روزگاری شب چراغ روزگاران بود، بهاران در بهاران بود را ترک می‌کند. از چه می‌گریزد. آقای وزیر! جواب این سوال را می‌توان در دل‌های زخم‌خورده یافت. در ویرانه‌های امید و انگیزه.
قلب تپنده کشور بجای تپیدن خون نشیط به رگ‌های این پیکر، هر لحظه با تیری از دلمردگی و سرخوردگی در پیکار است. بر دانشجو بیدار به جرم دلسوزی برای وطنش که هم‌اندازه شما در خاک‌ آن سهم دارد، پیکان تهمت گرفتید. حرمت دانشگاه در یکشنبه خونین شکسته‌شد. نشانه تفنگ بر قلب دشمن نبود. خنجر بر قلب کشور زدند و شما دم نزدید.
تنها دغدغه و خط قرمز شورای صنفی دانشجویان این دانشگاه، فقط و فقط، دانشجو‌ است. آقای وزیر! ما از دردی سخن می‌گوییم که با تازیانه بی‌احترامی، بی حرمتی و بی اعتمادی چنان بر گرده‌ ما فرود آمده است که دیگر نمی‌توانیم کمر راست کنیم. در آن شب کمر مملکت شکست. و مردم، نگران از آسیب به دانشجو در پشت در دانشگاه، بر کمر شکسته خود می‌نگریستند. بر قلب شکسته شان.
آری. این است حکایت سوالی که از خود نمی‌پرسید. بر سوال نپرسیده شما جواب می‌دهیم، دانشجو مهاجرت می‌کند چون عده‌ای خود را صاحب وطن پنداشته و اتفاقا دوست دارند که دانشجو مهاجرت کند. و مسئول این مهاجرت را باید در بین خود و افکارتان جست‌و‌جو کنید.
دانشجو‌ می‌رود با دردی که تا آخر عمر در قلب خود نگاه داشته و سوالی که هیچگاه ذهنش را رها نمی‌کند، که چرا نمی‌توانم کشور ویرانم را، ایران کنم.
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چقدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض می‌کنم خدمت حضار محترم و جناب آقای دکتر زلفی گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری.
آیین‌نامه ارتقای اعضای هیئت علمی به عنوان یکی از مهمترین آیین‌نامه‌های آموزش عالی نه تنها بر پایه اصول و مبانی اسلامی تدوین نشده بلکه نیازهای بومی و اصیل کشور نیز در آن نادیده گرفته شده است. باتوجه به تاکیدات مقام معظم
رهبری در سالهای اخیر، متاسفانه هنوز آیین‌نامه ارتقا نتوانسته بستر مناسبی را برای ورود جدی اساتید به حوزه پژوهش مسئله محور ایجاد کند. آقای دکتر تکیه بیش از اندازه بر شاخص‌های علم‌سنجی مبتنی بر مقالات علمی_پژوهشی سد بزرگی بر سر استفاده از توان پژوهشی اعضای هی ئت علمی و دانشجویان تحصیالت تکمیلی در پرداختن به مسائل روز صنعت پدید آورده است. البته انتشار مقالات علمی برای کشور ضروری است اما اساساً تولید مقاله به تنهایی نمیتواند بازنمایی درستی از پیشرفت علمی کشور داشته باشد و صرفاً گام ابتدایی از سلسله گامهای پیشرفت علمی به شمار میرود. بررسی کلی فعالیتها و اقدامات وزارت علوم در این دو سال نشان میدهد که اقدامات این وزارتخانه از جنس اقدامات تحولی نیست. یکی از برنامه‌های اساسی برای ایجاد تحول در حکمرانی عالمانه و عادلانه از جمله کیفیت بخشی به تولیدات علمی کشور، استقرار آمایش آموزش عالی و ابتنای حکمرانی و سیاست بر آن است. نظام اعطای امتیازات علمی باید بر عواملی مانند پژوهشهای مورد نیاز بخشهای مختلف کشور منطبق شده و ضوابط ارتقای مرتبه علمی اساتید متناسب با آمایش آموزش عالی از پژوهشهای مقاله محور به پژوهشهای کاربردی، مسئله محور و فناورانه تغییر کرده و متناسب با آن امتیاز ویژهای برای این نوع پژوهشها در نظر گرفته شود. در صورتی که آمایش آموزش عالی مورد توجه جدی‌تری قرار بگیرد، بسیاری از مسائل نظام آموزش عالی از جمله مهاجرت نخبگان، ضعف در مرجعیت علمی، بیکاری دانش آموختگان، کاربردی نبودن پژوهشها، ضعف ارتباط بین دانشگاه و صنعت و چالش‌های ناشی از آنها کمتر خواهد شد و همچنین زمینه برای اصالح هدفمند چالش‌های امروز در نظام آموزش عالی فراهم میشود.
در سالهای اخیر هر چند رتبه تولید علم و کمیت تولید علم کشورهای منطقه از ایران پایینتر بوده است اما رتبه استنادات آنها در واحد انتشار از کشورمان بالاتر است. این امر حاکی از تمرکز آنها بر کیفیت مداری علمی خود به جای تکیه بر تعداد آنهاست.
مرجعیت فرهنگی اساتید و اعضای هیئت علمی در دانشگاه‌ها موضوع مهم دیگری است که متاسفانه وزارتخانه در این دو سال از آن غفلت کرده است. اهمیت دانشگاه در شکلگیری فرهنگ صحیح جامعه آنقدر زیاد است که امام (ره) جایگاه ارزشمند و والایی برای این مفاد قائل بوده و دانشگاه را مبدأ همه تحولات میدانستند. دانشگاه در درجه اول مأمور تربیت انسانی والا بوده و این رسالت بدون تاکید بر بعد تزکیه نفسانی محقق نمیشود. خداباوری، سلامت اخالقی و اعتقادی اساتید و حاکمیت فرهنگی دانشگاه از لوازم اجتناب ناپذیری است که برای تحقق این امر باید مورد تاکید قرار بگیرد. تربیت ایرانی دانشجویان از وظایف مهم اساتید دانشگاه به شمار میرود. در صورتی شاهد تحولات دینی و تقویت هویت اسلامی و تربیت انسان کامل در دانشگاه خواهیم بود که علم و دانش اساتید آغشته به تذهیب و معنویت باشد. منظور از انسان کامل، انسانی است که دغدغه‌اش نقش ابزاری برای رسیدن به منافع مادی نبوده و دنبال اهداف والاتری است. در این امر مهم وظیفه سنگینی بر دوش اساتید است و اگر اساتید به خوبی و به نحو احسن این مهم را به انجام برسانند، سعادتی که ملت را بیمه میکنند.
متأسفانه دانشگاههای دولتی در چند سال اخیر خیز بلندی برای جذب دانشجویان شهریه پرداز از طریق پذیرش آنها در پردیسهای خودگردان برداشته اند. این نکته حائز اهمیت است که دانشگاه های دولتی سالانه مقدار قابل توجهی از بودجه عمومی کشور را به خود اختصاص میدهند و در مقابل، هزینه تحصیل این دانشجویان هم به نرخ واقعی محاسبه نمیشود و عموما بخش قابل توجهی از آن، از همان بودجه دولتی هزینه میشود. اما بدلیل آوردهی قابل توجهی که این دانشجویان در طول یک سال تحصیلی برای دانشگاه‌های دولتی دارند، رقابت قابل توجهی میان دانشگاههای دولتی برای جذب هرچه بیشتر به راه افتاده به طوری‌که امسال شاهد افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت پردیس خودگردان دانشگاه صنعتی شریف بوده‌ایم. قضیه پردیس دانشگاه های دولتی و نقش آن در فضای آموزش عالی نیازمند بازنگری مجدد است.
متاسفانه وزارت علوم در فراهم سازی بستر مناسب برای جذب دانشجویان بین الملل آنطور که باید موفق عمل نکرده است. در دنیای فعلی ضرورت جهانی شدن آرمانهای انقالب اسالمی بیش از گذشته احساس میشود. دانشگاه در زمینه صدور فرهنگ ایرانی-اسلامی به جهان باید به گونه‌ای عمل کند که بتوانیم شاهد گفتمان غالب فرهنگ اسالمی در عرصه فرهنگ ایرانی بین‌المللی باشیم.
پذیرش دانشجو از سراسر کشورهای جهان و تربیت کادرهای متعهد برای تحقق رسالت جهانی شدن فرهنگ اسلامی زمینه را برای این امر مهیا میسازد. ورود دانشجویان بین المللی به کشور نه تنها باعث ارزآوری خواهد شد بلکه به توسعه دامنه فرهنگی، ترویج زبان فارسی از طریق دانشجویان سایر کشورها، پرورش نسل آینده سیاستگذاران کشورهای دیگر، معرفی توانمندی‌های کشور میزبان در حوزه علم و فناوری و جذب اقشار نخبه سایر ملل کمک شایانی خواهد کرد و میتواند ایران را در حوزه‍‌های مختلف برای سالهای آینده بیمه کند.
متاسفانه کشورهای متقابل با نظام مقدس جمهوری اسالمی مصداق این آیه در عملکرد خود بوده اند که "وَدََّ الََّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً وَاحِدَة" که دشمن میخواهد شما غافل شوید تا از سلاحتان و دارایی هایتان استفاده کند.
اصلی ترین دارایی‌های این کشور نیروهای انسانی و جوان متخصص است که متاسفانه دشمنان چه داخلی و چه خارجی در امر جداسازی بسیاری از تربیت یافتگان دانشگاه‌های این کشور موفق بوده اند. انتظاری از دیگری نمیرود که دلسوز سرمایه انسانی ما باشد، اما از مسئولین متعهد انتظار میرود برنامه جدی و کارآمد برای به کارگیری نخبگان در داخل کشور داشته باشند و در جهت اشتغالزایی و حفظ این سرمایه‌ها تلاش بیشتری انجام شود.
انشاءالله با یاری خداوند و تلاش روزافزون بزرگوران، شاهد بهبود در وضعیت فعلی وزارت علوم و ارتقای آن در جهت رشد و تعالی کشور باشیم.

بخش‌هایی از بیانیه جامعه اسلامی دانشگاه صنعتی شریف

شما باید محاکمه بشوید! چون در دادگاه حقیقت متهمید. متهم به دسیسه علیه خدا به اسم خدا!
جایی بین ۱۳۵۷ و امروز عده‌ای نشستند و تصمیم گرفتند که «مردم» خیلی خطرناک شده‌اند، اگر بخواهند چنین در حکمرانی کشور داستان درست کنند که نمی‌شود. چه کار کنیم؟ توده‌های مردم را تضعیف کنیم؛ از دانشجوها زهرچشم بگیریم؛ از دانشگاه سیاست‌زدایی کنیم...
بله. علیه خدا دسیسه کردید چون «ید اللّه مع الجماعه» و شما تصمیم گرفتید جماعت را کنار بگذارید و ای بسا مردم را سرکوب کنید و جایشان تصمیم بگیرید. در سال 1400 تصمیم گرفتید که جای مردم رأی دهید و رئیس جمهور تعیین کنید. ولی یادتان رفت خدا با مردم است. آقای وزیر شما نماینده دولتی هستید که یادش رفته خدا با مردم است.
با قطع ارتباط سیاست و دانشگاه، مهم‌ترین نهاد متولی حقیقت دیگر ارتباطی با واقعیت‌های کشور نخواهد داشت؛ آن‌گاه عرصه سیاست جولانگاه مسئولین رانتی و تصمیمات نمایشی می‌شود. و همچنین دانشگاه هم دیگر نخواهد توانست دانشجویانی تربیت کند که برای اصلاح جامعه کوشا باشند. شما دوست دارید از یک سو «دانشگاه کارخانه انسان‌سازی باشد» و چپ و راست نخبه دغدغه‌مند تحویل دهد و از سوی دیگر هیچ شأنی برای دانشجو و دانشگاه قائل نباشید. این قطع ارتباط اکنون به جایی رسیده که کمتر دانشجویی حتی اسم شما را می‌داند.
البته غافل بودید از اینکه بزرگ‌ترین قربانی سیاست سرکوب نهاد علم، حقیقت است. و کشتن حقیقت در حکومتی بنیاد‌گرا عین خودکشی است.
می‌خواهم یک داستان بگویم، روزی فرعون خواب دید که قرار است کسی از بنی اسرائیل حکومتش را سرنگون کند، برای همین یک تصمیم سیاسی گرفت: کشتن تمام نوزادان بنی‌اسرائیل. در خاک و خون، موسی بن عمران به دنیا آمد و از دست قضا در خانۀ فرعون بزرگ شد و شد رسول خدا و منجی بنی‌اسرائیل و این چنین فرعون و لشکریانش غرق شدند.
خطاب به تمام سیاست‌گذاران امنیتی کشور می‌گویم: از داستان‌های تاریخ عبرت بگیرید!
مگر نه این بود که اول انقلاب، بنیان‌گزاران آن «آزادی» را حق الهی مردم می‌خواندند و از آن دفاع می‌کردند. پس شما که امروز در دانشگاه‌های‌تان «آزادی» را به خاک و خون کشیدید، متهمید به دسیسه علیه خدا. تعین دستوری رئیس دانشگاه، لشگر کشی به دانشگاه، اخراج اساتید برجسته مثل اباذری و زارچی به دلایل سیاسی، سنگ‌اندازی در برگزاری انتخابات تشکل‌ها، توقیف نشریات دانشجویی، کمیته‌ای کردن دانشجویان؛ مصادیقی از نقض آزادی در دانشگاه هستند.
حقیقت در زمین آزاد می‌روید. دست از سر دانشگاه بردارید.

بیانیه تحصیلات تکمیلی دانشگاه شریف



بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه شریف

بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدالله لله رب العالمین
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
ما انسان دانشگاهی می‌خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش... . انسان حاضر نمی‌شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمی‌شود که تحت ذلت برود و اسارت. آن‌ها هم از انسان می‌ترسند. (امام روح الـ... رحمه الله علیه)
وقتی به دانشگاه امروز ایرانی می‌نگریم، بیش از هرچیزی، بحران زدگی آن را مشاهده می‌کنیم. جایگاه دانشگاه، در حال حاضر، از دست رفته است. در اخلاق، در مسیر انحطاط قرار دارد، در علم و پژوهش، به رکود و یکنواختی دچار شده، در سیاست، رفتارهای سطحی از خود بروز میدهد، در ساحت اجتماعی در توهم اثرگذاری به سر می‌برد، در فرهنگ سر خودرا زیر برف کرده و در تعریف معنای خود، دچار شک و تردید است. نقطه اوج این بی‌هویتی را در رفتارهای به شدت رادیکال و بی‌منطق سال گذشته دانشگاه‌ها می‌توان مشاهده کرد. باید خاستگاه تاریخی بحرانهایی که امروز در دانشگاه با آن روبرو هستیم را، علاوه بر مدیریت ضعیف آموزش عالی در کشور، در ایده‌ای که از علم و نهاد آن داریم و نیز معنا و جهت آن بجوییم. اگر بخواهیم از اصلاح این فضا سخن بگوییم، در دولایه ایده‌های بنیادی و سیاست‌گذاری کاربردی باید فکرکنیم. و نیز این را می‌دانیم که بدون اصلاح در لایه‌های بنیادین، سیاستگذاری‌ها در نقطه اثرگذاری مطلوب خود قرار نمی‌گیرند. شاید اگر اکنون به این مسئله پرداخته نشود، فرصت‌ها از دست بروند و دیگر مجالی برای اصلاح نباشد. قطعا، ادامه وضعیت کنونی، به فروپاشی بدون بازگشت قریب الوقوع پایه‌های نظام آموزش عالی در کشور منجر خواهد شد. برای اصلاح این رویه، ابتدا به وضعیت وزارتخانه متبوع‌تان به عنوان نهاد مسئول آموزش عالی در کشور پرداخته، و سپس به مسئله نهاد علم در معنای نظری آن می‌پردازیم.
وزارت علوم تحقیقات و فناوری
باتوجه به عملکرد شما در دوسال و اندی مدیریت وزارت عتف، آنچه بیش از هرچیزی به چشم می‌آید، این است که تصمیمات وزارتخانه هم جهت نبوده، هدف یکسان و مشخصی نداشته و در تضاد با یکدیگر قرار دارد به تعبیری، کلان برنامه و پروژه مشخصی برای مدیریت نهاد علم وجود ندارد و در بعضی از موارد در همان مدیریت روزمره خود نیز دچار ضعف شده است. حتی بعضا رویه‌های صحیح دوره‌های گذشته که مورد تأیید مقام معظم رهبری نیز واقع بود، به همان حال خود رها شده است. به طور مثال قانون ساماندهی واحدهای آموزش عالی! طبق این قانون، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به منظور ساماندهی به واحدهای آموزش عالی، می تواند مؤسسات آموزش عالی را تجمیع و ادغام کند، به نحوی که پاسخ گوی نیازهای منطقه ای و منجر به کاهش هزینه های سربار و ارتقای کیفی خدمات شود. به رغم اینکه این قانون مصوبه هجدهم اسفندماه 1394 شورای عالی انقلاب فرهنگی است و در دولت گذشته تا حدود خوبی پیش رفته بود، به علت فشار برخی نمایندگان و ائمه جمعه در شهرستانها توسط شما کنار گذاشته شدچرا باید در یک کشور 85 میلیونی، 2640 دانشگاه و حتی بیشتر از چین1. 5 میلیاردی کارخانه صدور مدرک داشته باشیم؟ از سوی دیگر بدیهی است که برای اقتدارزایی علمی در جهان ما نیاز به دانشگاه‌های پرچمدار و پیشرو داریم و این مهم نیز، بدون انحلال بخش قابل توجهی از همین قریب به 150 دانشگاه کم بازده دولتی ممکن نیست. موضوع مهم دیگر، مقاله محوری در حوزه جذب و ارتقای اساتید است که موجب کاهش کیفیت مقالات، عدم پرداخت به مسائل و نیازهای کشور و کنار گذاشته شدن آن دسته از نخبگانیست که دستاوردهایشان تبدیل به مقاله نشده. به گفته دکتر شهشهانی: وقتی مریم میرزاخانی در استنفورد استاد شد، اگر به ایران برمی‌گشت نمی‌توانست استاد شود و به عنوان نخبه شناخته نمیشد، چون مقاله نداشت! خوب است که جناب وزیر به جامعه دانشگاهی پاسخ دهند که برنامه‌شان برای حل این معضل چیست؟!
همه این‌ها در شرایطی است که دانشگاه‌های برتر کشور با معضل کمبود بودجه روبرو هستند. مانند همین دانشگاه که بهانه کمبود بودجه لقلقه زبان مدیران آن است. سوال واضح است جناب وزیر، علت عقب نشینی حضرتعالی از انجام این کار آنهم با وجود کمبود بودجه حال حاضر چیست؟
کمبود بودجه‌ای که در وضعیت بحرانی درامد دانشگاه‌ها و از سوی دیگر نبود عزم جدی و ایده‌های نو در جهت گسترش منابع مالی توسط مسئولین آن‌ها به ویژه در همین شریف، کار را به پولی کردن نهاد علم و گسترش پردیس‌های تهران و کیش آن قیمت افزایش ضریب حضور دهک‌های پر درامد و پر از چالش‌های علمی و فرهنگی و کاهش دانشجویان روزانه رسانده است
معتقدیم واضح‌ترین راه حل نیز از دریچه ارتباط با صنعت میگذرد که در وخامت به سر میبرد. مشوق‌های کافی برای سوق دادن اساتید و دانشگاه به این امر وجود ندارد. برای مثال می‌توان با طراحی سازوکاری ایجاد این ارتباط توسط اساتید را امتیاز خوبی در جذب و ارتقای آنان در نظر گرفت. در کشوری که حاشیه سود صنعت 37 درصد و سود خرید و فروش املاک 210 درصد نباید توقع داشت رابطه بین دانشگاه و صنعت رابطه دوستانه‌ای باشد. پرکاربردترین مسیرهای ارتباط صنعت و دانشگاه را می‌توان در 6 مورد شامل «راهنمایی و انجام پایان‌نامه‌های دانشجویی هدفمند»، «انتقال موقت دانشگاهیان به صنعت (فرصت‌مطالعاتی)»، «ایجاد مراکز تحقیقاتی مشترک»، «ایجاد شرکت‌های دانش بنیان»، «کارآموزی هدفمند در صنعت و مهارت‌آموزی صنعت‌گران در دانشگاه» و «ایجاد رشته‌های جدید یا تغییر مواد آموزشی رشته‌ها بر اساس نیازهای صنعت»، توضیح داد و به آن‌ها پرداخت.
مسئله بعد
دانشگاه سیاسی است این را نه کسی میتواند انکار کند و نه اراده‌ای میتواند آن را به دست فراموشی بسپارد. چنانچه فرمود: خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش می‌کنند دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. اما انچه از دولت‌های مختلف انتظار میرفته تسهیل‌گیری و تلاش برای ترویج این روحیه در قشر بیشتری از دانشجویان بوده است.
مسئله‌ای که متاسفانه با حرمت شکنی از دانشگاه توسط عده‌ای معدود در سال گذشته و ترس از تکرار آن اتفاقات، احتیاط افراطی آن وزارت و مقامات دانشگاهی متبوع آن را گسترش داد و کار را به جایی رساند که امروز مقابل برگزاری برنامه‌های علمی، فرهنگی و سیاسی تشکل‌های انقلابی سنگ اندازی و باعث شده برخی تشکل‌ها در همین جلسه نیز مقابل شما وقیحانه دم از محدود کردن بسیج دانشجویی میزنند و ما هم با صراحت اعلام میکنیم بسیج دانشجویی به اذن خدا درگیر این حواشی و جیغ و دادها نخواهد شد و بر اساس قانون در ابعاد مختلف وظایف خود را انجام خواهد داد.
ایده دانشگاه
دانشگاه امروز ایرانی، دچار عقب ماندگی ایدئولوژیک در حوزه تعریف است. معلوم نیست ما با چه مواجه هستیم، دانشگاه آمریکایی که بنیان آن بر سرمایه بنا شده، دانشگاه آلمانی که به دنبال کشف حقیقت است، دانشگاه بریتانیایی که مهم‌ترین مسئله آن فرهنگ و هویت ملی است یا امری من‌درآوردی که قسمتی از هر سه را دارد و در عین حال هیچ یک نیست! چه کسی مسیولیت این موجود عجیب الخلقه را میپذیرد؟
چقدر به فکر پژوهش درباره ایده دانشگاه تراز ایرانی-اسلامی بوده‌ایم؟ هرجا که با مشکلی روبه رو شدیم از خطوط و آرمان‌های خود عبور کردیم. به خاطر مشکلات مالی نه چندان بزرگ، علم و آموزش را به کالایی کم ارزش تبدیل کرده و آن را در اختیار برخی سرمایه‌داران نالایق گذاشته‌ایم. چگونه است دانشگاهی که باید نمونه متوازنی از جامعه باشد، دانشجویان آن عمدتا منحصر در چند دهک بالای اقتصادی است؟ آن جوان روستایی نهبندانی هم در دانشگاه شریف سهم دارد. دانشگاه شریف باید به مردم ایران بازگردد و از انحصار اقلیت‌های سرمایه‌دار خارج شود. از سوی دیگر حرکت نکردن این ساختار عظیم به سمت حل مسائل کشور و تعالی ایران عزیز اسلامی از طریق راه‌هایی چون رشد ارتباط با صنعت، پرورش چهره‌های برجسته و مسئولیت پذیر، مهارت افزایی دانشجویان، ترویج فرهنگ اانقلابی و... تنها بخشی از نمونه‌های دیگری از خلا ایده در مسیر حرکت این نهاد است.
ما البته معتقدیم که اصلاح و بهبود این وضعیت و در نتیجه نیل به دانشگاه مطلوب، صرفا از مقامات و تصمیمات آن وزارتخانه خارج نمیشود و در دنیای پیچیده و نوین امروز نمیتوان با ساختارهای دست و پاگیر و ذهن‌های مصلحت اندیش نظیر فلان شورا و بهمان کانون که بعضا با دست بردن در متن قانون، ایجاد شده‌اند، پیش نمیرود و دانشگاه را به سوی هدف والای خود برد.
یک نکته پایانی. آقای وزیر حواستان به برخی جریان‌های داخل وزارت‌خانه‌تان باشد. برخی می‌خواهند مقابل پیشرفت بهترین دانشگاه کشور سنگ‌اندازی کنند و آن را تعطیل کنند یا حداقل نسبت به همین اوضاع تضعیف کنند. و متاسفانه بخشی از این ذهیت اطرافتان هست. وظیفه مدیریت آن به جهت کمک به پیشرفت شریف به عهده شخص شماست، چرا که معتقدیم این شریف انقلابی است که می‌تواند برای ایران عزیز بماند.
سعی کردیم آنچه در این بیانیه گفته می‌شود، نگاهی متعالی به نهاد علم و دانشگاه و رو به جلو و آینده باشد. سعی شد دغدغه‌های خود را از حرف‌های همیشگی و سطحی و و روزمره بالاتر ببریم. نه آنکه صرفاً با بیانیه‌های تند و تیز و انتقادهای واهی و بدون راه حل، بی‌ایده بودن خود را داد بزنیم. که لایه‌های بالای حاکمیت هم، متوجه این دغدغه‌های متعالی شده و در راستای پاسخگویی و برآورده کردن آن همت گمارند.
و الامر الیکم.


دانشگاه شریفدانشگاه صنعتی16 آذرروز دانشجووزیر علوم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید