(با ارائه آقای محمدصادق شهبازی)
- سال ۵۸ به یک روایت آقایان بهشتی و خامنهای و رفسنجانی و به روایت دیگر آقای بهشتی با چند نفر دیگر، کتاب مواضع ما (https://t.me/jomhouri/457) را نوشتند. (آقای شهبازی توصیه کردند این کتاب که در مورد رویکردها و مواضع افراد اصلی انقلاب است مطالعه شود)
- پاپ سابق مسیحیت که بسیار به اسلام حمله میکرد، میگوید مسیحیت و یهودیت شخص محور است اما اسلام متن محور است.
- هیچ حکومت دینی به اندازه جمهوری اسلامی دوام نداشته؛ طولانیترین حکومتها شامل ۴۰ سال حضرت داوود و ۴۰ سال حضرت سلیمان ۱۶ سال و اندی دوره پیامبر خاتم (ص) و امیرالمومنین (ع) و امام حسن (ع) در مجموع بوده! این انقلاب اسلامی ۴۴ سال از آن میگذرد. (دوره صفویه از منظر ما حکومت دینی نیست، در واقع دین برای آنها را دستاویزی برای حکومت بود مثل عثمانیها)
- انقلاب اسلامی یک انفعال را شکست که عبارت از انفعال در برابر تمدن جدید غرب بود و از دوره رنسانس کلید خورد. انقلاب اسلامی یک رویای جدید برای به حرکت درآوردن جامعه ایجاد کرد؛ اولویتها را جابهجا کرد. مرزبندیهای جدیدی ایجاد کرد.
- اتفاق مهمی که در ۱۵ خرداد افتاد این بود که تصویر از دین را تغییر داد، در واقع قیام للّه بود در برابر قیام لِنفس؛ این قیام در همه جوانب است، مثلاً آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی کارش این است که اعتقادات را طوری بازخوانی کند که تکلیف هرکس تکلیفش را در زندگی روزمره پیدا کند. مثلاً انسان ۲۵۰ ساله تاریخ اهل بیت می گوید؛ همه این صحبتهایی که میکردند مثل کارها و صحبتهایی بود که بقیه آخوندها میکنند اما فرقش این است که بعد از خواندن آن حس میکنی باید حکومت دینی تشکیل بدهیم!
- در همین راستا تفکر انقلاب اسلامی دوگانه اسلام آمریکایی و اسلام ناب را بیان می کند. اسلام آمریکایی پوسته دین را دارد اما هسته دین که عدالت و مقابله با استکبار است را ندارد. ضمناً اسلام ناب یک جامعیتی دارد، برای مثال هم استقلال دارد، هم ازادی، هم عدالت و... . همه را با هم میخواهد اگر هم تعارضی در عرصه عمل ایجاد شد اولویت بندی بین اینها انجام میدهد که عدالت اولویت بیشتری دارد یا غیره اما چیزی را حذف نمیکند.
- اسلام ناب، اسلام عارفانِ مبارزهجو است؛ اسلامی که هم تحول درونی میخواهد هم تحول بیرونی میخواهد، هم خودسازی هم جامعهسازی!
- برخورد با مظاهر تمدن جدید سه نوع است؛ اول پذیرش حداکثری که میشود سرتا پا غربی شدن، دوم نفی حداکثری که میشود تحجر و حالت سوم گزینش اجتهادی است که روش مطلوب استفاده در ایده جمهوری اسلامی است.