ویرگول
ورودثبت نام
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شهید شریف
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شهید شریف
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

فرهنگ؛ عرصهٔ تدریج

محمدرضا ضیائی؛ ورودی 95 مهندسی مکانیک
بازار تجریش تهران (1)
بازار تجریش تهران (1)


ادوارد تایلور، انسان‌شناس انگلیسی، فرهنگ را مجموعهٔ پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعهٔ خویش فرامی‌گیرد، تعریف می‌کند. این مجموعه، متأثر از پدیده‌های گوناگونی همچون دین و آداب‌ورسوم تاریخی ملت‌ها می‌باشد. این پدیده در طول نسل‌ها از طریق آموزش و تأثیرپذیری محیطی، منتقل شده و می‌شود. (2)

اساساً در هر فرهنگ، حساسیت‌ها و خطوط قرمز مجموعهٔ انسان‌های دارای آن فرهنگ، مانند قوانینی نامرئی حدود و ثغور رفتارهای مبتنی بر آن فرهنگ را شکل می‌دهند. البته شاید مهم‌ترین تفاوت این حساسیت‌ها - که به نوعی تعیین کنندهٔ هنجارها و نابه‌هنجاری‌های جامعه هستند- با قوانین، در نوع اعمال آن‌هاست. گویی پیرامون این حد و مرزها نظارتی والاتر از نظارت بالا به پایین حاکمان، جاری است و آن، نظارت یکایک اعضای جامعه‌ای است که به آن فرهنگ خو گرفته‌اند. از دیگر سو، شاید وجه بسیار مهم و جلوه‌ای اصلی از هر فرهنگ را می‌توان در محل اعمال این حساسیت‌ها، میزان و شدت بروز و میزان همه‌گیری آن‌ها یافت.

حال که با تعریفی مختصر از فرهنگ و مشخصه‌ای مهم از ظهور و بروز آن آشنا شدیم، شاید پرداختن به مقولهٔ اصلاح فرهنگی قدری میسرتر باشد. عرصهٔ اصلاح فرهنگی، متفاوت با عرصه‌های اصلاحی در اقتصاد و یا صنعت و ... است، به نوعی پایهٔ ‌آن‌هاست. پیچیدگی‌های بیشتری دارد و هرگونه ورود نابه‌جا و بدون دقت‌های لازم ممکن است تا مدت‌ها آثار مخربی را در جامعه به جای بگذارد. در ذیل می‌خواهم به بعضی از ملاحظات مهم ایجاد اصلاحات فرهنگی بپردازیم.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که برای اصلاح فرهنگی بایستی مدنظر قرار بگیرد، احترام به اصل وجود همین خطوط قرمز فوق الذکر است. در واقع نباید فراموش کرد که حضور چارچوب‌هایی ولو ناقص و دارای اشکالات، خود چندین مرتبه بهتر از شلختگی و بلبشوی فرهنگی است. در جامعه‌ای که اعضای آن حدود و ثغوری مشخص و تقریباً همه‌پذیر، برای ارزیابی رفتارهای انسان‌ها در ذهن ندارند، اساساً چیزی برای اصلاح یا بنای پایه‌های صحیح فرهنگی بر آن وجود ندارد.

مسئلهٔ بسیار مهم دیگر در این عرصه، رعایت اصل تدریج در اعمال اصلاحات فرهنگی است. باید توجه داشت رویکردهای دفعی و حملهٔ بی‌محابا به چارچوب‌های فعلی در هر جامعه و فرهنگی، ممکن است زمینهٔ اصلاحات فرهنگی را گاهی تا دهه‌ها عقب بیاندازد. چه بسا اگر در عرصهٔ اصلاح فرهنگی، با روند چکشی و ضربتی ورود کنیم، با در هم شکستن ساختارهای موجود، بنیان‌های لازم برای استوار ساختن هنجارهای صحیح را نیز از بین ببریم و به برزخ بی‌حد و مرزی نیز بکشانیم.

در آخر باید توجه داشت، فرهنگ و هنجارهای آن شامل همهٔ افراد یک جامعه می‌باشد. در واقع حین اصلاح و ایجاد هنجارها باید توجه داشت حالتی را می‌توان بهینه در نظر گرفت که برآیند وجود یا عدم وجود هنجارها برای همهٔ افراد جامعه را در نظر گرفت. باید در نظر داشت جامعه هیچ‌گاه از انسان‌های سوءاستفاده‌گر خالی نخواهد شد و هنجارهای فرهنگی، ابزارهایی برای کم‌کردن برآیند آسیب‌ها هستند ولو این‌که خود از برخی امتیازات و آزادی‌ها، برای برخی اقشار جلوگیری کنند. توجه به این نکته نیز ضروری است که این‌ هنجارها، ابزار کاربردی همه انسان‌های جامعه است و بدون هیچ پی‌نوشت و پیوستی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد لذا باید به اندازهٔ کافی جامع و مانع باشند.

(1) تصویر از Farzad Mohsenvand
(2) کتاب فرهنگ ابتدائی (Primitive Culture)، ادوارد تایلور



مقاله؛ ویژه‌نامه مشترک نشریات ثمین، ریحانه و طلوع
فایل کامل این نشریه را در اینجا ببینید.


فرهنگتغییرات تدریجی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید