پاسخ به چند پرسش کلیدی درمورد مسئلهی فلسطین
• چرا ما به محور مقاومت کمک میکنیم؟
واضحترین علت قبل از هر نوع دیدگاه دینی و یا سیاسی، وجود واکنشهای طبیعی و فطری در انسانهای آزاده است؛ ما نمیتوانیم ببینیم و تنها نظارهگر باشیم در جایی این چنین به زن و فرزند و مردم یک کشور ظلم میشود و آنها را تکه پاره میکنند، به اسارت میبرند، خانههایشان را روی سرشان خراب میکنند و آنها را مجبور به ترک وطنشان میکنند، بعد هم با انواع مکر و دروغ و مظلومنمایی خودشان را تبرئه میکنند و کسی هم صدایش در نمیآید. هرچند ثمرهی این همه خون الان این شده است که خیلی از ملتها بیدار شدهاند و صدای فریاد دفاع از مظلوم حتی از قلب استکبار جهانی نیز به گوش میرسد. به عنوان یک مسلمان نیز باید بدانیم که در این زمینه نمیتوان بیتفاوت بود. همانطورکه حضرت آیتالله خامنهای فرمودهاند: «حکم اسلامی این قضیه، واضح است. احدی از مسلمین، دربارهی حکم منطبق بر قضیهی فلسطین، تردیدی ندارد. این، همان مسألهای است که در تمام کتب فقهی - که بحث جهاد در آن مطرح شده – آمده است. اگر کفّار بیایند و بلد مسلمین را تصرف یا احاطه کنند، هیچیک از فقهای مسلمین - قدیم و جدید - در وجوب عینی جهاد در این مورد، تردید نکرده است.
همهی مذاهب اسلامی، در این معنا همعقیده هستند. جهاد ابتدایی، واجب کفایی است؛ امّا در غیر این مورد. جهاد دفاعی که اظهر مصادیق دفاع هم هست، واجب عینی است.» (۱)
دراینمیان باید به این مهم نیز اشاره کنیم که امنیت کشور ما در منطقه و حفظ تمامیت ارضی آن نیز کاملاً به این مسئله مربوط است و این طور نیست که گمان کنیم صهیونیستها در صورت موفقیت در مسئلهی غزه و فلسطین به آن راضی شده و کاری به سایر نقاط منطقه ندارند. در این راستا بهتر است ابتدا هدف استعمار را از تشکیل دولت صهیونیستی بررسی کرده تا بهتر متوجه ضرورت و فوریت همدلی و کمک به محور مقاومت و مبارزه با رژیم جعلی بشویم.
• هدف استعمار از تشکیل دولت صهیونیست
«اساساً تشکیل دولت یهودی - یا به تعبیر درستتر، دولت صهیونیست - در این نقطه از دنیای اسلام، با یک هدفِ بلندمدتِ استکباری بهوجود آمد. اصلاً بهوجود آوردن این دولت در این نقطه حساس که تقریباً قلب دنیای اسلام است - یعنی قسمت غرب اسلامی را که آفریقاست، به قسمت شرق اسلامی که همین خاورمیانه و آسیا و مشرق است، متّصل میکند و یک سهراهی است بین آسیا و آفریقا و اروپا - برای خاطر این بود که در بلندمدت، تداوم سلطه استعمارگرانِ آن روز - که در رأسشان دولت انگلیس بود - بر دنیای اسلام باقی بماند و اینطور نباشد که اگر یک وقت دولت اسلامی مقتدری - مثل دورانهایی از حکومت عثمانی – بهوجود آمد، بتواند جلوِ نفوذ استعمارگران و انگلیس و فرانسه و دیگران را در این منطقه بگیرد.
لذا یک پایگاه برای خودشان درست کردند. بنا بر این طبق اسناد تاریخی، تشکیل حکومت صهیونیستی در آنجا، بیش از آنچه که آرزوی مردم یهود باشد، یک خواست استعماری دولت انگلیس بود. شواهدی وجود دارد که در همان زمان بسیاری از یهودیها اعتقادشان این بود که احتیاجی به این دولت نیست؛ این دولت به نفعشان نیست؛ لذا گریزان بودند. بنابراین، این یک آرزو و ایدهی یهودی نبود؛ بیشتر یک ایدهی استعماری و یک ایدهی انگلیسی بود. البته بعد که بهوسیلهی امریکا گوی سیاست دنیا و گوی استکبار از دست انگلیس ربوده شد، این هم جزو همان ابواب جمع مواریث استعماری بود که به امریکا رسید و امریکاییها حداکثر استفاده را کردند و الان هم استفاده میکنند. بنابراین نجات فلسطین و محو دولت غاصب صهیونیستی، مسألهای است که با مصالح ملتهای این منطقه - ازجمله با مصالح کشور عزیز ما ایران – سروکار دارد. کسانی که از روز اوّلِ انقلاب، یکی از برنامهها را مقابله و معارضه با نفوذ و اقتدار صهيونيستها قرار دادند، با محاسبه این کار را کردند.» (۲)
• راه حل مسئله فلسطین چیست؟
حضرت آیتالله خامنهای دراینباره فرمودند: «فلسطین در پنجاه سال اخیر یک مسألهی مهم دنیا و خاورمیانه بودهاست. برای اینکه این مسألهی مهم و این مشکل بغرنج حل شود دو نوع راهحل همیشه پیشنهاد شده است: یک راهحل غلط، یک راهحل درست. راهحل غلط، این است که با همین غاصبی که نه به ارزشها انسانی پایبند است و نه به قوانین بینالمللی و به قطعنامههای سازمانهای بینالمللی گردن نمینهد، مذاکره کنند و با او به یک نقطه توافق برسند. این راهحل، راهحل غلطی است؛ این به هر شکلش ظاهر شود غلط است. اسرائیل نشان داده است که به هیچ امضای خود پایبند نیست؛ اگر توافق هم بکنند، امضا هم بکنند، پایبند نمیماند.» (۳)
«این راهحل که طعمهای در دهن این متجاوز بیندازند و او را فربهتر کنند تا قادر شود قدم بعدی را بردارد، راهحل نیست. این تجربهی چندینسالهی فلسطین است. قطعنامهها در سازمان ملل صادر شد. هر چند امریکا هم که مدافع صهیونیستها بوده بهظاهر پای آن قطعنامهها را امضا کرد؛ امّا این غاصب به این قطعنامهها عمل نکرد و کسی هم نگفت بالای چشمت ابروست! با چنین دولتی و با چنین طرفی، انسان چه مذاکرهای بکند؟! این راهحل، راهحل غلطی است؛ این راهحل درستی نیست.» (3)
در این خصوص قرآن کریم نیز راه درست مقابله با فشارها و هجمههای دشمن را در آیات متعددی متذکر شده است:
• راه درست در برابر فشارها و هجمههای دشمن
خداوند در آیات زیادی اینگونه پاسخ میدهد که تصمیم صحیح، مقاومت است و سیرهی مردان مبارز را اینگونه معرفی میکند که همیشه دربرابر دشمن بهدنبال مقاومت بودهاند. یکی از نمونههای مهم آن داستان مبارزه طالوت (فرماندهی بنىاسرائیل) با جالوت (ابرقدرت ستمگر) است:
هنگامی که سپاه طالوت با لشکر جالوت روبهرو شدند، گفتند: پروردگارا، «مقاومت» در برابر دشمن را بر ما سرازیر کن و گامهایمان را استوار دار، و ما را بر این دشمنان کافر پیروز بگردان.
خداوند در دوران مبارزهی پیامبر اسلام نیز همین راهکار را توصیه میفرماید و هشدار میدهد که از مقاومت کردن کوتاه نیایید:
همانگونه که به تو فرمان دادهایم، بر این دین، پایداری کن. کسانى هم که از شرک، توبه کرده و همراه تو ایمان آوردهاند باید در این مسیر پایدارى کنند. مبادا دست از مقاومت بردارید و طغیان کنید و از بندگى خدا منحرف شوید، که او به کارهای شما بیناست و درصورت عقبنشینی، شما را مؤاخذه خواهد کرد.
راز سخن پیامبر که فرمود «شیبتنی هود و أخواتها»(۴) «سوره هود و مانندهای آن مرا پیر کرد.» نیز همین دستور به «مقاومت» است. در مقابل، آیات متعددی جامعهی اسلامی را بهشدت از «سازش» منع میکنند و «سازشکاران» را توبیخ کردهاند.
رهبر معظم انقلاب نیز در بیاناتشان دراینباره فرمودهاند: الگوی مقاومت و مبارزه پیشروی ماست؛ یعنی میتوان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال الگوی شکست نیز پیشروی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسهی گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذِلَّت کشاندن و درنهایت تحمیل یکطرفهی خواستههای اسرائیل است. (۵)
«راهحل مسألهی فلسطین، راهحلهای تحمیلی و دروغین نیست. تنها راهحل مسألهی فلسطین، این است که مردم واقعی فلسطین - نه مهاجران غاصب و اشغالگر - چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند. اگر اتّکاء به آراء یک ملت از نظر مدّعیان دمکراسی در دنیا حرف راستی است، ملت فلسطین هم یک ملت است و باید تصمیم بگیرد.
رژیم غاصبی که امروز در سرزمین فلسطین بر سرِ کار است، هیچ حقّی بر این سرزمین ندارد؛ یک رژیم جعلی، دروغین و ساختهی دست قدرتهای ظالم است. بنابراین از مردم فلسطین نباید بخواهند این رژیم را به رسمیت بشناسند. اگر کسی در دنیای اسلام این اشتباه را بکند و این رژیم ظالم را به رسمیت بشناسد، علاوهبر اینکه برای خود روسیاهی و ننگ بهوجود خواهد آورد، کار بیفایدهای هم کردهاست؛ چون این رژیم قابل دوام نیست. صهیونیستها خیال میکنند توانستهاند بر فلسطین مسلّط شوند و تا ابد فلسطین متعلِّق به آنهاست. نخیر! اینطور نیست. سرنوشت فلسطین، این است که قطعاً یک روز کشور فلسطین خواهد شد. ملت فلسطین در این راه قیام کردهاست. وظیفه ملتها و دولتهای مسلمان، این است که این فاصله را هرچه بیشتر کم کنند و کاری کنند که ملت فلسطین به آن روز برسد.» (۶)
«آنها که در این منطقه صلح میخواهند، اگر خانهی فلسطینیها را به خودشان برگردانند، صلح ایجاد خواهد شد. چرا شما افرادی را با ملیتهای مختلف روسی، انگلیسی، امریکایی، آفریقایی، آسیایی، از هند و از مناطق دیگر دنیا در اینجا جمع کردهاید، تا مردمی را از خانهی خودشان بیرون کنید؟ اگر شما صلح میخواهید، صلح به این است که افرادی که متعلق به کشورهایِ دیگرند، به خانههای خودشان برگردند و فلسطین را به فلسطینیها بدهند. فلسطین متعلق به فلسطینیهاست. اگر مردم سرزمین فلسطین در داخل فلسطین - یعنی در همهی فلسطین، بدون تجزیه - دولتی تشکیل بدهند، صلح خواهد شد. اگر شما راست میگویید و اگر توطئهای علیه ملت فلسطین و ملتهایِ اسلامی و علیه اسلام در نظر ندارید، راهحل این است؛ امّا اگر نخواهید این راهحل را عمل کنید، اردوگاه استکبار بداند که با این نشستوبرخاستهایی که ترتیب میدهند و با این تصمیمگیریها، مسألهی فلسطین حل نخواهد شد؛ مبارزات فلسطین خاموش نخواهد شد و نباید بشود.» (۷)
حضرت آیتالله خامنهای: «نظر ما نسبت به مسائل فلسطین روشن و واضح است. ما راهحل فلسطین را نابودی رژیم اسرائیل میدانیم. نگویند: نمیشود؛ نمیشود در دنیا نیست. همه چیز شدنی است. همهی کوههای عظیمی که مانع راه حرکت انسانها باشد، برداشتنی است. چهل سال گذشته است؛ اگر چهل سال دیگر هم بگذرد، عاقبت دولت اسرائیل نابودشدنی است و باید نابود بشود. تا چند صباح قبل از این، هیچکس فکر نمیکرد که ابرقدرت شرق این گونه متلاشی بشود.
اگر دو سال قبل کسی میگفت که: »ابرقدرت شرق از بین خواهد رفت«، عدّهای فیلسوفانه ریش میجنباندند که بله، شما ساده هستید! آن روزی که امام در نامه به گورباچف نوشتند که بعد از این مارکسیسم را باید در موزهها پیدا کرد، عدّهای پوزخند زدند! دو سال یا سه سال نگذشته بود که آن پیشگویی تحقُّق پیدا کرد. بعد از درگذشت امام، به یک سال نرسید که همه چیز دگرگون شد؛ چطور نمیشود؟
قدرت استکباری امریکا هم از بین خواهد رفت، او هم متلاشی خواهد شد، این قدرت جهنَّمی ماندنی نیست، اسرائیل هم ماندنی نیست. این، حرف دولت و ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است و همین خواهد شد. این، در سایهی هوشیاری شما ملت و هوشیاری ملتهای مسلمان عملی خواهد شد. ما باید تلاش کنیم. وظیفه ما تلاش کردن است.» (۸)
خداوند برنامهها و اهداف دشمنان کافر را و کسانی که در مسیر خدا سنگاندازی میکنند، بیاثر میسازد و آنها را با شکست مواجه میکند.
تعبیر «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» بهصراحت بیان میکند که تمام نقشههای دشمنان با شکست مواجه میشود و راه به جایی نمیبرند. همچنین خداوند در آیهی دیگری ضمن سرزنش کافران، به پیامبر اطمینان میدهد که توطئههای دشمنانش بر ضد ایشان، اثر نخواهد گذاشت.
«اَم یُریدونَ کَیدًا فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون» (طور، ۴۲)
آیا آنان میخواهند با طرح این گفتارها و پندارهای باطل بر ضدّ تو مکر کنند تا دعوت تو را خاموش کنند؟ ولی کافران خود گرفتار نیرنگ خویش شدهاند.
خداوند در آیهی دیگری میفرماید:
«إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ... أُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ» (آل عمران، ۲۱و۲۲)
خدا برنامهها و رفتارهای دشمنان کافر را همیشه بیاثر میکند. نه در دنیا نتیجهای دارد و نه در آخرت. هیچکس هم نیست که آنها را کمک کند تا نقشههای خود را عملی کنند.
«حبط» یعنی باطل و بىاثر شدن عمل. در زبان عرب به چهار پایی که زیاد علف میخورد و به تدریج شکمش باد میکند و میمیرد، «حبط» میگویند.(۹) تعبیر «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» در آیه، این حقیقت را میفهماند که شکست دشمنان، یک افول تدریجی است. آنان به گمان اینکه درحال پیشرفت هستند، دشمنی میکنند اما در حقیقت مانند چهارپایی که تنها همّوغمش خوردن است، به نابودی تدریجی خود کمک میکنند.
• آیا قبلاً تجربهی چنین شکستهایی که در نظر عدهای ناممکن بوده است وجود دارد؟
قرآن کریم به این پرسش پاسخ میدهد:
نمونههای شکست دشمنان ابرقدرت
خداوند در آیات متعددی به مطالعهی تاریخ و نگاه به تجربهی دیگر ملتها توصیه کردهاست. در آیهای میفرماید:
«أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لِلْکافِرینَ أَمْثالُها» (محمد، ۱۰)
چرا در زمین و تاریخ ملتها نمیگردند و مطالعه نمیکنند تا با نگاه عبرتآموز ببینند عاقبت ملتهای ظالم گذشته چگونه رقم خورد؟ خداوند آنها را با هرچه به آنان وابسته بود نابود ساخت. اى پیامبر، نظیر این عقوبتها براى کافران و دشمنان عصر تو هم هست.
• دلائل شکست دشمنان و پیروزی مؤمنان چیست؟
دلائل شکست دشمنان و پیروزی مؤمنان
«ذلِکَ بِأَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ» (محمد، ۳)
دلیل شکست آنها این است که کافران از باطل پیروى میکنند و مؤمنان از حق پیروی میکنند.
دشمنان، پیرو باطل و به دنبال گسترش باطلاند و مؤمنان پیرو حق و بهدنبال گسترش حقاند؛ لذا دشمنان شکست میخورند و مؤمنان پیروز میشوند. خداوند در این آیه میفرماید اگر جامعهای مسیر حق را انتخاب کند، به نتیجه رساندن کارهای آن جامعه نیز، به عهدهی خداست. روشن است وقتی کارها در دست خدا باشد قطعاً به نتیجه میرسد و آنجا جامعه به پیروزی میرسد. اما اگر جامعهای مسیر باطل را انتخاب کند، به نتیجه رساندن کارهای آن جامعهی باطل، دیگر به عهدهی خدا نیست، چون باطل است و خدا حق محض است و چطور میتواند کار باطل انجام دهد؟ لذا وقتی خدا برنامههای جامعهای را به پیروزی نرساند، چه کسی میخواهد برساند؟ لذا نتیجه روشن است و آن جامعه قطعاً با شکست مواجه میشود.
• رمز پیروزی مؤمنان چیست؟ مؤمنان با چه قدرت و تواناییای در برابر دشمنان قدرتمند مقاومت کنند؟ خداوند در پاسخ به این سؤال، حجت را تمام میکند و میفرماید خدا با شماست و قدرت شما، با شما بودن «خدا» است.
همراهی خدا و کمک به جامعهی اسلامی
خداوند در اولین آیه میفرماید:
«فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ» (محمد، ۳۵)
مبادا در مبارزه کوتاهی کنید و به دشمن پیشنهاد سازش دهید. شما بالاترید چون خدا با شماست و مطمئن باشید نتیجهی مقاومت را بیکموکاست به شما میدهد.
شما «أعلون» و بالاترید چون خدا «الاعلی» و بالاتر است، «سبحان ربی الأعلی و بحمده». منظور از اینکه خدا با مؤمنان است این است که آنها را یاری میکند، کمکشان میکند. لذا نباید احساس تنهایی و ناتوانی کنند. خداوند در آیهی دیگری اینچنین میفرماید:
«قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنا أَوْ أَنْ یَطْغى، قالَ لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى» (طه، ۴۵)
وقتی خدا به حضرت موسی و هارون(ع) دستور داد به سوى ابرقدرت دوران خود، یعنی فرعون بروند و پیام خدا را با زبان نرم به او ابلاغ کنند، حضرت موسی و هارون به خداوند عرض کردند: پروردگارا، مىترسیم قبل از آنکه پیام تو را ابلاغ کنیم ما را کیفر کند یا سر به طغیان بردارد و بیش از پیش بر بنىاسرائیل ستم کند و علیه تو آشفتهگویی کند. خداوند در پاسخ فرمود: نگران نباشید، من با شما هستم. به همه چیز احاطه دارم. هرچه گفته شود، میشنوم و هر کاری انجام بگیرد، مىبینم. شما به مصاف فرعون بروید و از هیچ قدرتی نترسید؛ چون قدرت برتر یعنی خدا، با شماست.
• آیا حقیقتاً نتیجهی مقاومت، پیروزی است و این وعده تحقق پیدا خواهد کرد؟ خداوند در آیات متعدد و با ذکر داستانهایی از تحقق وعدههای خود به این سؤال پاسخ میدهد.
وعدهی پیروزی مؤمنان و شکست دشمنان
«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ» (روم، ۶۰)
خداوند در این آیه به پیامبر دستور میدهد در برابر برخوردهاى کافران که حق را باطل مىشمرند، مقاومت کند؛ چرا که خدا وعدهی پیروزى داده است و وعدهی خدا حق است و قطعاً به آن وفا مىکند.
«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ» (غافر، ۵۵)
اى پیامبر، اکنون که دانستى عاقبت ستمکاران به کجا مىانجامد، در برابر فشارها و مخالفتهای مشرکان مقاومت کن؛ زیرا وعدهی خدا راست است و به آن وفا مىکند و بدان با این مقاومت کردن، تو در نزد دشمنان گنهکار قلمداد میشوی، پس از خدا بخواه تا پیامدهای این مقاومت و دعوت تو را که بر آنان ناگوار آمده، از تو بزداید و همراه با ستایش پروردگارت، در هرعصر و بامداد او را تسبیح گوى.
• سؤال دیگر این است که برای مقاومت باید چه کنیم؟ چه شرایطی را رعایت کنیم؟ خداوند در آیات متعددی به این سؤال نیز پاسخ میدهد.
شرایط مقاومت در برابر دشمنان و موانع آن
در اولین آیه میفرماید، اولین شرط مقاومت، یاری کردن دین خداست:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ» (محمد، ۷)
اى کسانى کهایمان آوردهاید، اگر خدا را یارى کنید و براى خشنودى او با کافران بجنگید و از دینش حمایت کنید، او نیز با فراهم آوردن اسباب پیروزى، شما را یارى مىکند و گامهایتان را در میدان نبرد استوار میسازد.
اولین اثر یاری خدا و رسولش، نصرت الهی و ثابت قدمی مؤمنان است. منظور از اینکه خدا مؤمنان را یاری میکند؛ یعنی اسباب پیروزی بر دشمن را برایتان فراهم مىسازد. به هر وسیلهای؛ با انداختن ترس در دل دشمنان، دادن قدرت اراده به مؤمنان، برنامهریزی دقیق، یاری فرشتگان، تغییر مسیر حوادث به نفع مؤمنان، جذب مردم به مؤمنان. این تعبیر، بهترین تشویق برای مقاومت و مبارزه است. چون مؤمنان را به قدرت نامحدود خدا متصل میکند. همین تعبیر را در آیهی دیگری میفرماید:
«وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» (حج، ۴۰)
قطعاً خدا کسانى را که او را یارى مىدهند یارى خواهد کرد، چرا که خدا نیرومند و شکستناپذیر است.
کسانى از شما که روز برخورد آن دو گروه (مؤمنان و مشرکان) در میدان اُحد، پایداری نکردند و فرار کردند، تنها دلیلش این بود که شیطان آنان را به سبب برخى از گناهانى که قبلاً مرتکب شده بودند، لغزانید و توانایستادگی را از آنان گرفت. ولى خدا از آنان درگذشت، چرا که خدا آمرزنده و بردبار است.
در این آیه به صراحت، گناهان را یکی از عوامل مقاومت نکردن در برابر دشمن میداند.
• و یقیناً پیروزی نهایی با جبههی حق است و این وعدهی تخلف ناپذیر خداوند در قرآن است.
پیروزی نهایی و حکومت صالحان بر زمین
این آیه همان آیهی معروفی است که وعدهی ظهور حجت خدا حضرت صاحبالزمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را میدهد. ظهوری که آغاز تمدن بزرگ اسلامی در تمام دنیاست. خداوند در آیهی دیگری همین مطلب را میفرماید:
این آیات به روشنی نظریهی پایان تاریخ برخی نظریهپردازان غربی را باطل میکند. نظریهپردازانی که بعد از سالها، خود زبان به اعتراف گشودند و ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی را اعلام کرده و افول موریانهای آن را فریاد زدند.
منابع:
1- سخنرانی در دیدار شرکت کنندگان در اَوَّلین کنفرانس اسلامی فلسطین 13/09/1369
4- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص: ۲۱۲
5- سخنرانی در مراسم گشایش کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضهی فلسطین 04/02/1380
6- بیانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینی(ره) 14/03/1381
7- سخنرانی در دیدار شرکت کنندگان در کنفرانس بین المللی حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین 27/07/1370
8- سخنرانی در دیدار گروه کثیری از آزادگان، در اَوَّلین سالگرد آزادی و بازگشت به کشور 28/05/1370
9- حبط: هو أن تکثر الدابة أکلا حتى ینتفخ بطنها. (مفردات راغب)
بیانات رهبری: صلح میرزایی، سعید، فلسطین از منظر آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای (مدظلّه العالي)
نکات قرآنی: بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR
فاطمه فرهادی، ورودی ۹۸ کارشناسی مهندسی دریا