بسمه تعالی
*آقای رئیس؛ با استدلالهای رهزن درخصوص بحران صندوقهای بازنشستگی افکار عمومی را فریب ندهید*
*کلید حل بحران صندوقها را در تصمیم سخت حاکمیت بجوئید و نه تنِ رنجور نیروی کار*
*اکنون بیش از هر زمان دیگری با «حذف سیستماتیک صورتمسئله» مواجهیم*
جناب آقای دکتر محمدباقر قالیباف
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
عطف به ضرورت بنیادین نزدیکی به قلههای رفیع جمهوری اسلامی پس از نیمقرن و نیز نظر به آرمانهای مندرج در قانون اساسی در مورد تامین حداقل نیاز افراد و برقراری روزافزون عدل و قسط در جامعه توحیدی، درخصوص مصوبهی اخیر مجلس شورای اسلامی در راستای اصلاح ناترازی صندوقهای بازنشستگی که بناست منجر به تغییر هرم سنی بازنشستگی کشور شود، نکاتی به جنابعالی و سایر اعضاء هیئت رئیسه محترم مجلس یادآوری میشود:
۱. افزایش سن بازنشستگی در شرایطی که افزایش حقوق بازنشستگان تقریباً نیمی از تورم رسمی سالانه کشور است، تلخی مضاعفی است بر تنِ نحیف نیروی کار در کشور؛ نیرویی که حکمرانان کشورمان تقریباً تمامی دشواریهای جراحیهای اقتصادی را حمل بر گرده آن میکنند و عملاً تبعات فاجعهبارتری از بحران موجود را رقم میزنند. اینبار نیز گویا قرعه به نامِ *نیروی کار* افتاده است تا *منافذ عمیقِ سرمایهسالار!*
۲. در شرع مقدس اسلامی «کار» امری مقدس و به مثابه عبادت تلقی میگردد؛ همچنین طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حاکمان به گونهای باید مقولهٔ کار را مدیریت کنند که کارگر از ابعاد مختلف زندگی خود از جمله بعدهای معنوی و عبادی غافل نشود؛ اما افزایش سن بازنشستگان برای طبقه کارگری که تحت فشار کارفرما و شرایط وخیم اقتصادی و اوضاع نابسامان درآمد ملّی قرار دارد، چه معنایی جز چربیدن زورِ سرمایهسالاران بر کارگران خواهد داشت؟ پرواضح است که بدنه کارگری با حقوقی زیر خط فقر به بیمه با سنین بالا تن ندهد و حتی تعدد شغلی بدون بیمه را ارجح تشخیص دهد. آن چه عیان است تضییع حق کارگران و مستضعفان در مصوبه اخیر است. بیتوجهی به وضعیت خاص درآمد و کار در کشورمان و کاهش اعتماد و انگیزه در کارگران، آبستن بحرانهای بزرگتر و جدیتر در حوزه نیروی کار و دیگر مسائل اجتماعی خواهد بود.
۳. اما شما نیز بهتر میدانید در مصوبه اخیر صرفاً با «حذف سیستماتیک صورتمسئله» مواجهیم؛ بیتوجهی به سازماندهی ساختاری این صندوقها و صرفاً دست گذاشتن بر افزایش سن بازنشستگی، چیزی غیر از پاک کردن صورتِ مسئله و بحران است؟ هیچ مُسکّنی زخمکاری را درمان نمیکند. زخمی که سالهاست بر نظام اجتماعی و اقتصادی کار و کارگر در کشور وارد شده است، به این سادگی قابل حل شدن نیست؛ *این را با صدای رسا اعلام میکنیم راهبرد اصلاحات بنیادی-ساختاری و کلید حیات مولّد صندوقهای بازنشستگی مشخصاً در دستان دولت و حاکمیت است؛* اصلاح صندوقهای بازنشستگی از بالا محقق میشود و نه از پائین و تنِ رنجور نیروی کار! *کدام نظام فکری موجب شده است شما و همکارانتان حتی از نظامِ سرمایهداری هم در جراحیهای خونین اقتصادی «پیشروتر» باشید؟*
۴. از اصلاحات بنیادین میپرسید؟ مسائلی همچون دائمیسازی قراردادهای کار یا غلبه قراردادهای دائمی بر قرارداد موقت، اجباری بودن بیمه نیروی کار غیر رسمی در نظام حقوقی کار و کارگر ایران اسلامی، بهرسمیت شناختن مزدبگیران و مستمریبگیران در نظام اداره صندوقها برای جلوگیری از به مفسده کشیده شدن مدیریت صندوقها، شفافیت در گردش مالی صندوقها و طراحی سازوکار نظارت مردمی بر مدیریت شستا و ... اینها صرفاً چند مورد از مسائلی است که دولت و مجلس حتی بدانها نزدیک هم نمیشود چون اساساً *تصمیم سخت و انقلابی نیازمند مقابله با سرمایهسالاری است!*
۵. پس آقای قالیباف! ریشه بحران و راه حل بحران صندوقهای بازنشستگی را باید اساساً در محل دیگری جستوجو کرد. با دلایلی چون وضعیت امید به زندگی و بحران جمعیتی، تصمیم سیاستی در خصوص افزایش سن بازنشستگی فریب افکار عمومی است.
انتظار میرود مجلس شورای اسلامی با توجه به اعلام بسیاری از نمایندگان به انصراف از تصمیم خویش و اساساً فهم نادرست صورتمسئله توسط آنان، مصوبه مذکور را ملغی اعلام نماید و با مرهمی که بتواند بنیاد و ساختار مسئله را حل کند، اینچنین بحران حساسی را معالجه و تدبیر نماید. امید است نظام تصمیمگیران کشور از مسکّنهای موقت و نه چندان اثربخشی که معمولاً آسیبهای آن بر جان طبقه مستضعف مینشیند پرهیز نموده و خود را از شرّ افکار خطرناک نظم اقتصادی سرمایهداری رها سازد.
بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض
*بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر*
*بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی*