بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر سیمایی صراف...
وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری،
سلام علیکم؛
سخن را با شما از فهم جریان دانشجویی انقلاب اسلامی نسبت به دانشگاه و نهاد علم آغاز میکنیم و سپس نکاتی چند پیرامون انتصابات اخیر جنابعالی در ریاستدانشگاههای مختلف را خدمتتان عرض میکنیم:
جناب آقای دکتر سیمایی صراف؛ امروز که با شما سخن میگوییم، مسیر دستیابی به ایران قوی، از دانشگاه قوی میگذرد. دانشگاه به عنوان مهمترین و اثرگذارترین نهاد تولید علم و تربیت انسان در جامعه امروز، متاسفانه در عرصههای مختلف توسط متفکرین و مسئولین امر مغفول مانده است. گذر از وضع موجود که نهال پرورش یافته دانشگاه غربی در خاک جمهوری اسلامی با نگاه ناسازگار تمدن غربی به انسان و علم است، نیازمند فهم این نهاد مهم و درک آسیبهای جدی در ضعف راهبردی نسبت به آن است.
آنچه انقلاب اسلامی از دانشگاهِ خود طلب میکند، متفاوت از نگاهی است که دانشگاه را صرفا محلی برای خلق ثروت از دانش، یا کسب قدرت برای سیاستمداران یا محلی برای دستیابی به اهداف سیاسی و اصحاب قدرت می بیند و تمام معادلات در نهاد علم را با مسئله ثروت و خلق قدرت میسنجد. دانشگاه انقلاب اسلامی را از کلام رهبری فرزانه میتوان فهمید که علاوه بر محلی برای تولید علم و خلق مولفههای قدرتساز در عرصههای مختلف فناوری و حتی علوم انسانی، نقطه ثقل تمام تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با تربیت خواص و نخبگان اثرگذار میباشد؛ اما آنچه امروز رقم میخورد، حداقلیترین اتفاق ممکن است. ضعف جدی این نهاد در برقراری نسبت دقیق و درست با صنعت و نیازهای اقتصادی کشور، عدم رویکرد ایجابی در حوزه گسترش علوم پایه، عدم جهتدهی موثر در حوزه مهم علوم انسانی اسلامی به نحو جریانساز و به طورکلی ضعف در ساختار تربیتی این نهاد، همه بر لزوم تغییر رویکرد آن تاکید میورزد. در چنین شرایطی مگر غیر از این است که وضع دانشگاه امروز، نتیجه درخت نابارور نسخههای غربی و اروپایی دانشگاه است که از وضع مطلوب فاصله دارد؟
مگر غیر از این است که علیرغم همه پیشرفتها و دستاوردهای بزرگ نخبگان و نیروهای جوان در عرصههای مختلف علمی، نهاد دانشگاه در رسیدن به وضع مطلوب خود که طبق رهنمودهای رهبری ایجاد جنبشنرم افزاری، نهضت تولید علم، حرکت در مسیر نقشه جامع علمی کشور و تربیت نخبه تراز و ذوابعاد انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف است، فرسنگها فاصله دارد؟
همه این مسائل، که در فرصت مقتضیتر نیازمند پرداخت تفصیلی میباشد، لزوم بازنگری کلان در مسئله نهادعلم و دانشگاه، توجه به مسئله جهتدهی علم و تربیت عالم را که از مسیر تحول در نهادعلم و حضور مدیران با انگیزه و متخصص و با نگاه کلان و راهبردی که نسبتی با انقلاب اسلامی دارند، غیرقابل انکار میسازد.
دولت چهاردهم که شعار اصلی خود را وفاق ملی قرار داده است، در وزارت علوم و دانشگاهها نیز با سر دادن همین شعار اقدام به رفتارهای مختلفی در انتصابات و قوانین دانشگاه کرده است. مسئله اول اینجاست که این گفتار اکنون در لایه نیروهای سیاسی است که نیازمند سرریز اجتماعی و نخبگانی به خصوص در دانشگاهها است. نکته دوم حائز اهمیت در این مسئله شکلگیری وفاق واقعی بر سر دال گفتمانی انقلاب اسلامی است.
جناب آقای دکتر پزشکیان همواره رویکرد خود را مبتنی بر سیاستهای کلی مقام معظم رهبری بیان کرده و از آن به عنوان راهبرد مهم دولت خود نام میبرند، در عرصه وزارت علوم و دانشگاه نیز این رویکرد، نیازمند اهتمام واقعی و راستین است. سیاستزدایی از فضای دانشگاه و مصونیتهای دانشجویی که در ظاهر به دنبال تحقق شعار دولت است، در واقع برخلاف بر این رویکرد رقم خورده است.
در این میان وظیفه اصلی وزارت علوم، انتصابات متناسب با نیازهای اصلی و واقعی دانشگاه که فهم راهبردی و عمیق از دانشگاه انقلاب اسلامی را داشته و به دنبال تحقق تحول اساسی در حوزههای مختلف تولید و جهت دهی علم و همچنین تربیت عالمِ انقلاباسلامی باشند. اما متاسفانه امروز، علیرغم وعده دولت چهاردهم در حفظ نیروهای توانمند و کارآمد، مسیر اتخاذ شده در عزل و انتصاب سریع روؤسای دانشگاههای مهم کشور، رویکرد سیاسی و رادیکالی است که حتی در نسبتی با شعار دولت نیز قرار ندارد.
آقای دکتر سیمایی صراف؛
انتصابات رادیکال و نگاه حزبی سیاسی به جایگاه ریاست دانشگاه که قطعا محیط و فضای دانشجویی و حرکت تحولی دانشگاه را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد، خطر بزرگی است که گریبانگیر دولت و آینده نهاد علم در جمهوری اسلامی خواهد بود، فلذا با توجه به اهمیت این جایگاه در دانشگاه، تامل و توجه بیشتری به ادامه مسیر انتصابات داشته و تمامی نیروهای کارآمد فعلی که امکان همگرایی به سمت دانشگاه مطلوب را دارند، به کار گرفته و شعارهای خود را در عرصه عمل به منصه ظهور برسانید.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی