دولت تدبیر چرا اشتباه کرد و دستاورد این اشتباه چیست؟
آقای روحانی کجا اشتباه کرد؟
جنس اشتباه آقای روحانی از جنس اشتباه مصدق بود. مصدق ظلم ستیز بود. مصدق با مظهر ظلم درآن زمان که شرکت نفت انگلیس و ایران بود وارد جنگ شد. اما به آمریکا پناه برد و امید داشت که با کمک آمریکا بتواند بحران بزرگی را انگلستان برایش ایجاد کرده رفع کند. به دیدار رئیس جمهور آمریکا رفت. ایده مصدق در آن زمان لیبرالیسم بود. لیبرالیسم که بحث تازهای نیست لیبرالیسم کمر مصدق را شکاند. زیرا این آقا که در فرانسه حقوق خوانده بود (اتفاقا همان حقوقی که در فرانسه خوانده بود بدبختش کرد). مصدق ایمان قلبی به لیبرالیسم داشت و رفت با رئیسجمهور آمریکا جلسه گذاشت و گفت: مگر شما مظهر آزادی در جهان نیستید؟ مگر کشور شما مدافع آزادی نیست؟ مگر شما پرچمدار لیبرالیسم درجهان نیستید؟ گفتند: البته که هستیم. مصدق گفت: ببینید انگیس با من چه کرد. این شرکت نفتی با من چه کرد. به داد من برسید. گفتند: البته! این وظیفه ماست که به داد شما برسیم. ما پرچمدار لیبرالیسم هستیم. ما میدونیم و انگلیس! شما فقط تمام اسنادی که علیه انگلستان دارید به ما بدهید. مصدق هم تمام اسناد را دودستی تقدیم رئیس جمهور آمریکا کرد و شنگول و منگول برگشت. درست مثل آقای روحانی پس از برجام که چه لذتی می برد! رئیس جمهور آمریکا هم نقشه کودتا را کشید تا مصدق ساقط شود. مصدق تا آن مرحله که رسیده بود هنوز نفهمیده بود که از ظلم یک ظالم نمیتوان به ظالم دیگر پناه برد. هنوز قدرت درک این مسئله را نداشت. مملکت را به چه روزی انداخت! همه بدبختیهای ما ریشهاش به همان دوران برمیگردد. مردم هم خسته شدند و نوکری شاه را به دولت مصدق ترجیح دادند. همین ادامه پیدا کرد تا حضرت امام(ره). روحانی هم دقیقا همینطور با اعتقاد کامل به لیبرالیسم و تکیه بر کمک غرب و تحت شعار برد_ برد بود. حتما این شعار برد_برد را هم همین مشاوران اقتصادی در دهان ایشان گذاشتهاند. آقای روحانی با اعتقاد به لیبرالیسم و تکیه بر غرب به جنگ غرب رفت! این بزرگترین خطای آقای روحانی بود. تاریخ نشان داده تنها چیزی که نظامهای حکومتی و سیاسی از تاریخ درس گرفتند این است که بهتر است از تاریخ درس نگیریم راه خودمان را برویم! عقل ما بیشتر از بقیه است! قطعا آقای روحانی فکر میکرد عقلش بیشتر از مصدق است. این موضوع باید در گام دوم انقلاب اسلامی مدنظرما باشد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید حواسشان باشد.
دستاورد روحانی چه بود؟
این دولت هرچه تدبیر داشت در برجام به کار برد و هر چه امید داشت معطوف به حمایت آمریکا و اروپا کرد. ثمره این رویکرد بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی بود و بزرگترین خدمت به جمهوری اسلامی که هیچ دولتی نکرده و آن بازکردن چشم بصیرت تودههای مردم است نسبت به این که دشمن کیست! ازخطاهای روحانی مردم آموختند و متوجه شدند دشمن کیست. زیر پا گذاشته شدن عزت مردم ایران و از دست رفتن امکانات اقتصادی و فشارهای اقتصادی را دیدند. مردم ترور سردار دلها را توسط پرچمدار لیبرالیسم به چشم دیدند. مردم فهمیدند اینها شعار است و چشم بصیرتشان باز شد. آقای روحانی ناآگاهانه این خدمت را به جمهوری اسلامی کرد. بایدن میخواهد این دستاورد روحانی را از او بگیرد. نمایندگان مجلس باید حواسشان جمع باشد.
حالا باید چه کنیم؟
گام دوم انقلاب باید با این مسئله آغاز شود که این بصیرت به وجود آمده از دست نرود. اگر از دست رفت کار بسیار مشکل میشود. بیش از چهل سال قبل انقلاب کردیم. حضرت امام(ره) فرمودند: «شرط حفظ انقلاب شناخت دشمن است.» بدون شناخت دشمن چطور میخواهید برنامهریزی کنید؟ وقتی فکر کنی دشمن نیست میخواهی یک زندگی گل و بلبلی داشته باشی. میخواهی به محض امضای برجام هواپیما بخری که مردم راحت مسافرت کنند. انگار همه چیز معطل این است که عدهای راحتتر مسافرت کنند. این اقدام ناشی از عدم شناخت دشمن است. شناخت دشمن شرط لازم است برای اینکه ما الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بنویسیم. و الا سازمان برنامه 72 سال است که برنامه مینویسد. وقتی حضرت آقا فرمودند اقتصاد مقاومتی عدهای از اساتید دانشگاه گفتند اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟ دردوجمله بگو. گفتم: اقتصاد مقاومتی یعنی مدیریت ریسک(ریسک منیجمنت). همین که یک کلمه خارجی بیاد ختم مسئله است! در حال حاضر تنها چیزی که باید مطالبه شود همین است که این بصیرت نسبت به دشمن از دست نرود. نروید دنبال نخود سیاه که در فلان جا سدی ساختهاند پتروشیمی ساختهاند آنها را هم باید دنبال کرد البته هیچ چیز نباید مغفول بماند اما کل را به خاطر اجزا از دست ندهید. حضرت آقا دقیقا مسیر را تعیین کردهاند. یک عده نشستهاند هنوز در فکر این هستند که «اقتصاد اسلامی» یعنی چه؟ میگویم این حرفها که شما دارید میزنید ما 42 سال قبل در قم مطرح کردیم. چهل سال از عمر این حرفها گذشته است. حرف نو بیاورید. حضرت آقا حرف نو میزند. ایشان میفرماید گام دوم روحیه انقلابی، تفکر انقلابی و عملکرد جهادی. دنبال چه هستید شما؟ دور هم نشستید مرکز تحقیقات درست میکنید که درباره اقتصاد اسلامی فکرکنیم شناخت پیدا کنیم! من در کشور تنها کسی هستم که هنوز زنده باشم و از آن نسلی باشم که گام اول را در اقتصاد اسلامی در حوزه برداشتیم. ما اولین جلسه اقتصاد اسلامی را درمدرسه فیضیه به رهبری حضرت آیتالله مظاهری راه انداختیم. بعد آقای مصباح آمدند و الی آخر. اقتصاد اسلامی و مقاومتی تنها در همین سه کلمه است. تفکر انقلابی، روحیه انقلابی، عملکرد جهادی. میپرسند این ها چیست؟ حضرت آقا آمدند فرمودند تصمیمهای بزرگ. این مجلس که اسم خودش را انقلابی گذاشته تصمیمهای بزرگ گرفته تا به حال؟ دو ماه وقت و انرژی گذاشتند تا بودجه را درست کنند! اصلا اگر درست نمیکردند چه میشد؟ هیچ. آخرش هم گفتند اعداد پنهان را ما آشکار کردیم. هنر انقلابی ها این است؟! من داد زدم گفتم آقایان انقلابی مجلس چرا به حرف من فکر نمیکنید؟ همه بانکها را در بانک ملی ادغام کنید تا بتوانید نرخ بهره را از بین ببرید. نرخ بهره به شرطی از بین میرود که ما تعدد بانک نداشته باشیم. همه بانکها در یک بانک ادغام شوند. کسی را هم بیرون نکنید. ما بیکاری نمیخواهیم ایجاد کنیم. تا نظام بانکی درست نشود جریان اقتصاد مملکت درست نخواهد شد. بعد از بانک نوبت بورس میشود. مجلس در کدام جلسه این موضوع را به بحث گذاشت؟ مرکز پژوهشها در کجا این موضوع را مطالعه کرد؟ بحثهای مرکز پژوهشها چیست؟ آقا میفرمایند تصمیم های بزرگ. تصمیم های بزرگ مستلزم شناخت ازمسائل بزرگ است. هیچ چیز در نظام کنونی مهمتر از بانکها نیست. این معضل باید حل شود. تا صنعت حل شود.