حدود دو هفته پیش تصمیم گرفتم که با همکاری باشگاه کارآفرینی تیوان یک کارگاه 4 ساعته با موضوع "کاربردهای غیر مالی بلاکچین" اجرا کنیم که دیروز انجام دادیم. اولین تجربه من توی حوزه بلاکچین بود و خیلی برای خودم جذاب بود.
این روزها که بحث رمزارزها و بلاکچین خیلی داغ شده و نه فقط توی ایران که توی کل دنیا داره تغییراتی رو به وجود میاره، به نظرم فقط از سر کنجکاوی هم شده، هر کس باید با این تکنولوژی آشنا بشه.
نمیگم عمیق بشیم و نرم افزارها رو بشناسیم ولی خوب حداقل درک کنیم که این شبکه جدید چه فرق هایی با بقیه داره.
از شانس بد یا خوب، نمیدونم خودتون انتخاب کنید، ولی بلاکچین با بیت کوین و حوزه مالی به عموم معرفی شد. سال 2008 یه نفری که معلوم نیست کیه اومد یه مقاله ای داد و اسم خودش رو گذاشت ساتوشی ناکاموتو و بیت کوین رو معرفی کرد. بیت کوین یک توکن که قابل تبادل و ارزش گذاری هستش. همین جا اینو نگهدارید من یه چندتا کلمه رو توضیح بدم بعد دوباره ادامه بدیم.
توکن: هر واحد دیجیتالی که بتونه معادل یه ارزش قرار بگیره، حالا ارزش میتونه هر چیزی باشه، مثلا معادل پول یا اسناد یا دارایی یا توانایی یا هر چی، ساده تر بخوام بگم، توکن همون کوپن خودمونه، کوپن خرید کالا یعنی این کوپن ارزشی برابر با اون کالایی که میخرید داره، پس توکن شد یه واحد معادل اون ارزش.
پول دیجیتال: یه واحد مالی که میتونه پشتوانه داشته باشه یا نداشته باشه ولی مورد اعتماد و معامله یه گروهی قرار میگیره. ارزش پول دیجیتال رو پشتوانه اون یا تقاضای خرید تعیین میکنه. یه مصالی توی کارگاه درم مورد بازی کلش اتفاق افتاد، بازی کلش یه واحد پولی داشت که میتونستید بخرید و استفاده کنید اون توکن خودش بود ولی بعد از یه مدت یه بازار ثانویه هم اتفاق افتاد که محل مبادله اکانت ها شد و اون خارج از اختیارات سازنده های بازی بود و عرضه و تقاضا توی اون بازار قیمت اکانت های بازی رو مشخص میکرد. همین مدل رو توی ذهنتون تا آخر برای هر پول دیجیتال حفظ کنید.
بیت کوین: تعریف یک واحد مالی روی یک توکن بود. به همین سادگی. بین افرادی که عضو شبکه بودند هم این پول محل مبادله بود.
پس یه توافق بین اعضا برای معامله و تبادل یک توکن ارزش دار بود، حالا که این تیکه رو متوجه شدید من بلاکچین رو توضیح بدم، بالا گفتم که چند نفری از دو نفر تا چند میلیون نفر، با هم قرار میزارن که توی یک شبکه ای با هم معاملاتی رو انجام بدن، هر نوع انتقال داده ای هم شدنی هست، ولی این موضوع که جدید نبود، من و شما هم اگه مصلا میریم فروشگاه بهمون کوپن میده، میتونیم کوپن هامون رو با هم معامله کنیم، چه چیز جدیدی اتفاق افتاد. بلاکچین اتفاق افتاد. لایه تجاری رو من گفتم، این موضوع یه لایه زیرساختی هم داره که بلاکچین اونو شکل داده. مثال میزنم، تا امروز و هنوز هم وقتی افراد میخوان با هم و توی شبکه ای تعامل داشته باشن، همه ما به یک مرکزیتی مثل سایت یا پایگاه داده یا سرور وصل میشیم و از اون طریق با فرد دیگه صحبت میکنیم، یعنی مثلا من وقتی پیامی رو میخوام برای شما توی واتس اپ بفرستم، من به سرور واتس اپ وصل میشم، پیامم میره دست واتس اپ و سرور واتس اپ پیام من رو به شما میرسونه. اوکی؟
خوب بلاکچین اومد گفت چرا اینجوری؟ چرا خود افراد با هم تعامل نداشته باشن، چه نیازیه که این همه دادم برن یه جا بعد پخش بشن، این تغییر رو میگن تغییر از سیستم متمرکز به غیرتمرکز یا توزیع شده یا همون بلاکچین یا زنجیره بلوک. باز جلوتر میگم چرا میگن زنجیره بلوک.
حالا این جدید بود؟ نه خیلی. شاید بعضی ها که زیادی کامپیوتر باز هستن، شبکه تورنت رو یادشون باشه، هنوز هم هست. یه شبکه است که توی اون من اگه فایلی دارم، مثلا یه فیلمی، اون رو به اشتراک میزارم و اونایی که دوست دارن اون فیلم رو دانلود کنن، از سیستم من مستقیما کپی میکردن، من جایی آپلود نمیکردم. این هم همونه. پس بازم چیز جدیدی نداشت.
حالا موضوع جدید ماجرا کجا بود. اونجا که ماهایی که توی شبکه بلاکچین هستیم تصمیم میگیریم با هم یه هدفی رو دنبال کنیم.
جامعه ای شکل گرفته ولو کوچک، خوب حالا همه دور هم جمع شدیم، چیکار کنیم؟
معامله.
معامله چی؟
هر داده، پول، ثروت، سرمایه، خلاصه هر چیز با ارزشی رو میتونیم.
خوب چجوری مطمئن شیم که این معامله درسته؟
میتونیم از ریاضی کمک بگیریم.
چجوری؟
یه تئوری رمز نگاری داریم، که چیکار میکنه؟ که هر فایلی رو از یه عدد گرفته یا فایل های بزرگ و تصویر و غیره بهش بدی ازش یه HASH درسته میکنه میده بیرون. چی هست؟ این یه کد بعضا 256 کاراکتریه که از روی داده های اون فایلی که دادیم درست میشه. خوب خوبیش چیه این کار؟ چندتا خوبی داره:
استفاده اش کجاست؟ من وقتی تراکنشی یا کاری انجام میدم، میتونم ثابت کنم که انجام شده و این مثل شماره پیگیری روی رسیدهای بانکی میمونه، این کد مال منه و همه جا هم منم. دوم اینکه هیچ کس دیگه نمی تونه اطلاعات رو عوض کنه، اطلاعات وقتی با این هش تولید شده، باید همین بمونه، اگه اطلاعات عوض شه، هش هم عوض میشه و من دیگه نمیتونم ادعا کنم و حرف رو ثابت کنم.
این تراکنش ها و هش در یک بلوک ثبت میشه و هر بلوک تاریخی از انتقال ها رو پشت سر هم داره و مثل یه دفتر حساب داری یا Ledger می مونه که توش رسید همه تراکنش ها رو حسابدار نوشته. هر صفحه این دفتر حسابداری میشه یک بلوک. من میتونم ببینم قبل از من کیا روی این داده من تراکنش یا معامله کردن و جمع بندی همه اینا کنار هم میگن زنجیره بلوک یا بلاک چین. این جدید بود؟ تا حدودی اگه نگیم همون دفتر حسابداری خودمونه که.
دیگه چی میتونه جدید باشه. خوب توی این جامعه ای که شکل دادیم، نظم رو شکل دادیم، امنیت ساختیم و هویت ها هم اومدن، حالا اومدیم و خواستیم چیزی رو تائید یا رد کنیم چیکار کنیم. این موضوع جدیدتره توی بلاک چین. در سیستم های متمرکز، مالک نرم افزار، سرور یا هر چیزی که شما بهش وصل میشین، میاد و برای هر تغییری تصمیم گیری می کنه. توی بلاکچین موضوع فرق داره، توی اینا موضوع اصلی اجماع هستش، یعنی اگه بالای 50 درصد اعضا موضوعی رو یا بلوکی یا تراکنشی رو تائید کنن، این موضوع انجام میشه. اگه بهش رای ندن اتفاق نمی افته.
پس چهار تا موضوع داشتیم:
باعث میشه که هزینه کمتر، کارایی بالاتر و محدوده بزرگتری رو داشته باشیم.