قسمت سوم و پایانی: جبهه اروپا در طول جنگ، اروپا طیف گسترده ای از نبرد های هوایی را به خود دید. متفقین به طور عمده از جنگنده هایی چون P51 موستانگ، P47 ،p38 ،p34 ،P40 ،Spitfire و Hurricane استفاده میکردند. در مقابل آلمان از BF-109 ،FW-190 و Me-262 و همچنین BF-110 بهره می برد. رویارویی های مختلفی بین این جنگنده ها در جنگ اتفاق افتاده است. از نظر تاکتیک های داگفایت، جنگنده های اولیه آمریکا همچون P40 و P34 به دلیل قدرت موتور های نه چندان بالای خود در ارتفاع های بالا در مقابل BF-109 ضعف اساسی داشتند. اوضاع برای بریتانیایی ها و نسخه های اولیه Spitfire و Hurricane هم به همین شکل بود. در ادامه با ورود جنگنده هایی همچون P47 ،P38 و همچنین نسخه های جدید تر Spitfire و Hurricane با موتور هایی قوی تر، تاکتیک شیرجه از بالا به سمت اهداف هم اجرا می شد. در مقابل، آلمانی ها با BF-109 و FW-190 های خود مشکل چندانی در برابر هواپیماهای متفقین نداشتند. قدرت موتور بالای BF-109 و برتری مانور پذیری آن در مقابل تعدادی از جنگنده های متفقین و همچنین مانورپذیری بالای FW-190، نیاز آلمانی هارا بر طرف می کرد. نیروی هوایی آلمان مدتی از BF-110 هم در نبرد های هوایی استفاده می کرد. BF-110 یک هواپیمای دوموتوره بود که با توان حمل تعداد کمی بمب، برای اهداف کوچک مناسب بود. BF-110 برای مدتی در مقابل بمب افکن های متفقین نقش موثری ایفا کرد اما در نهایت جایگاه خود را به عنوان یک جنگنده دیده بانی شبانه پیدا کرد. در اواخر جنگ، متفقین با بمب باران پیوسته خاک آلمان مشکل اساسی برای نیروی هوایی آلمان ایجاد کرده بودند. مشکل اصلی آلمانی ها، یعنی تعداد بالای هواپیماهای متفقین، دوباره خودش را نشان می داد. در همین موقع ها بود که آمریکایی ها P51 موستانگ را برای اسکورت بمب افکن های خود به خاک آلمان وارد عرصه کردند. موستانگ ها با بهره گیری از قدرت موتور بالای خود، در مقابل تعداد نه چندان بالای BF-109 ها و FW-190 های آلمانی با خلبانان کم تجربه و جدید، برتری هایی به دست آورده بودند. در میان بمب باران متفقین، ناگهان آلمان جنگنده Me-262، اولین جنگنده عملیاتی جهان با موتور جت را برای تقابل با موستانگ ها و بمب افکن های آمریکایی ساخت و به کار گرفت. Me-262 برای آمریکایی ها یک غافلگیری بزرگ بود. این هواپیما به لطف موتور های بسیار قدرتمند خود، چهار توپ 30 میلیمتری در دماغه و راکت های هوا به هوا، تبدیل به کابوس بمب افکن های آمریکایی شده بود. سرعت بالای این هواپیما عملا آن را برای موستانگ ها دست نیافتنی کرده بود. آمریکایی ها به دنبال راهی برای مقابله با این هواپیما بودند. اگر فکری برایش نمی شد آلمان دوباره برتری هوایی را به دست می آورد. در نهایت تصمیم بر این شد که با این هواپیما هنگامی که هنوز روی زمین است و هنگام نشست و برخاست مقابله شود. همچنین با بمب باران کارخانه های آلمان، نیروی هوایی آلمان تعداد زیادی Me-262 داشت که موتور نداشتند. اوضاع به همین شکل ادامه یافت تا اینکه در سپتامبر 1945 رسما جنگ جهانی دوم پایان یافت.#WWII #Dogfight
در طول جنگ، اروپا طیف گسترده ای از نبرد های هوایی را به خود دید. متفقین به طور عمده از جنگنده هایی چون P51 موستانگ، P47 ،p38 ،p34 ،P40 ،Spitfire و Hurricane استفاده میکردند. در مقابل آلمان از BF-109 ،FW-190 و Me-262 و همچنین BF-110 بهره می برد.
رویارویی های مختلفی بین این جنگنده ها در جنگ اتفاق افتاده است. از نظر تاکتیک های داگفایت، جنگنده های اولیه آمریکا همچون P40 و P34 به دلیل قدرت موتور های نه چندان بالای خود در ارتفاع های بالا در مقابل BF-109 ضعف اساسی داشتند. اوضاع برای بریتانیایی ها و نسخه های اولیه Spitfire و Hurricane هم به همین شکل بود.
در ادامه با ورود جنگنده هایی همچون P47 ،P38 و همچنین نسخه های جدید تر Spitfire و Hurricane با موتور هایی قوی تر، تاکتیک شیرجه از بالا به سمت اهداف هم اجرا می شد. در مقابل، آلمانی ها با BF-109 و FW-190 های خود مشکل چندانی در برابر هواپیماهای متفقین نداشتند. قدرت موتور بالای BF-109 و برتری مانور پذیری آن در مقابل تعدادی از جنگنده های متفقین و همچنین مانورپذیری بالای FW-190، نیاز آلمانی هارا بر طرف می کرد.
نیروی هوایی آلمان مدتی از BF-110 هم در نبرد های هوایی استفاده می کرد. BF-110 یک هواپیمای دوموتوره بود که با توان حمل تعداد کمی بمب، برای اهداف کوچک مناسب بود. BF-110 برای مدتی در مقابل بمب افکن های متفقین نقش موثری ایفا کرد اما در نهایت جایگاه خود را به عنوان یک جنگنده دیده بانی شبانه پیدا کرد.
در اواخر جنگ، متفقین با بمب باران پیوسته خاک آلمان مشکل اساسی برای نیروی هوایی آلمان ایجاد کرده بودند. مشکل اصلی آلمانی ها، یعنی تعداد بالای هواپیماهای متفقین، دوباره خودش را نشان می داد. در همین موقع ها بود که آمریکایی ها P51 موستانگ را برای اسکورت بمب افکن های خود به خاک آلمان وارد عرصه کردند. موستانگ ها با بهره گیری از قدرت موتور بالای خود، در مقابل تعداد نه چندان بالای BF-109 ها و FW-190 های آلمانی با خلبانان کم تجربه و جدید، برتری هایی به دست آورده بودند.
در میان بمب باران متفقین، ناگهان آلمان جنگنده Me-262، اولین جنگنده عملیاتی جهان با موتور جت را برای تقابل با موستانگ ها و بمب افکن های آمریکایی ساخت و به کار گرفت. Me-262 برای آمریکایی ها یک غافلگیری بزرگ بود. این هواپیما به لطف موتور های بسیار قدرتمند خود، چهار توپ 30 میلیمتری در دماغه و راکت های هوا به هوا، تبدیل به کابوس بمب افکن های آمریکایی شده بود. سرعت بالای این هواپیما عملا آن را برای موستانگ ها دست نیافتنی کرده بود.
آمریکایی ها به دنبال راهی برای مقابله با این هواپیما بودند. اگر فکری برایش نمی شد آلمان دوباره برتری هوایی را به دست می آورد. در نهایت تصمیم بر این شد که با این هواپیما هنگامی که هنوز روی زمین است و هنگام نشست و برخاست مقابله شود. همچنین با بمب باران کارخانه های آلمان، نیروی هوایی آلمان تعداد زیادی Me-262 داشت که موتور نداشتند. اوضاع به همین شکل ادامه یافت تا اینکه در سپتامبر 1945 رسما جنگ جهانی دوم پایان یافت.
#WWII #Dogfight