این بار در بوکومگ سراغ یکی از معروف ترین و پرفروش ترین رمان های جهان رفتیم. رمان جنگ و صلح از نویسنده معروف روسی به نام لئو تولستوی که آثار معروف دیگری مانند آنا کارنینا در کارنامه خود دارد که منتظر بررسی آن در بوکومگ باشید.اما حال نکات ، ویژگی های جنگ و صلح را بیان میکنیم تا خواندن این رمان زیبا را شروع کنید. کتاب جنگ و صلح اثر نویسنده برتر ادبیات روسیه و جهان لئو تولستوی است که در سال 1869 میلادی به چاپ رسیده است و منتقدان ادبی این رمان را یکی از برترین رمان های تاریخ ادبیات جهان می نامند .
موضوع و خط داستانی رمان جنگ و صلح در زمان جنگ روسیه و فرانسه است و در مورد 5 خانواده اهل روس با نام های کنت بالکونسکی بزرگ ، آنا میخاییلونا ، کنت بزوخف، کنت بالکونسکی بزرگ ،واسیلی کوراگین و کنت رستوف است. روایت رمان جنگ و صلح از یک مهمانی اشرافی در شهر سن پترزبورگ آغاز می شود که تقریبا تمام شخصیت ها در آن حضور دارند و موضوع مهمانی در مورد حمله ناپلئون بناپارت و فرانسه و پیوستن ارتش روسیه به ارتش اتریش برای کمک به آنها برای مقابله با فرانسه است که داستان جنگ و صلح شروع می شود.
کتاب جنگ و صلح رمانی طولانی در 4 جلد است که در طول داستان رمان نزدیک به 600 شخصیت پردازی دارد که شاید ابتدا این تعدد شخصیت ها آزاردهنده باشد ولی در ادامه فصل ها این تعداد شخصیت و پرداخته تر شدنشان جذابیت داستان را بیشتر میکند اما این طولانی بودن داستان اصلا ملال آور و خسته کننده نیست و اتفاقاتی که هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح رخ میدهد جذابیت و کشش داستان را بالا میبرد
شخصیت های داستان منعطف و پویا هستند و با رخ دادن اتفاقات در طول داستان شخصیت آنها هم تغییر میکند مانند انسان های واقعی که در طول زندگی فراوان تغییر میکنند. در نتیجه در پایان داستان شما با آدم هایی روبرو هستید که در ابتدا شخصیت و ویژگی های دیگری داشتند و این نکته مثبت و جذاب رمان است.
در جنگ و صلح یک فرد قهرمان نیست و همه افراد جامعه بر اساس شرایط قهرمان داستان است. درطول داستان شخصیت ها خشمگین ، ناراحت ، خوشحال و … می شوند گاهی به آنها حق می دهید و گاهی آنها از آنها متنفر می شوید. در نتیجه تمام افراد جامعه در شرایط مختلف قهرمان هستند و این ویژگی جذاب جنگ و صلح است.
“در محافل اشرافی پترزبورگ همهجا بحث از حملۀ ناپلئون به کشورهای اروپایی، پیوستن روسیه به ارتش اتریش در دفاع از اروپا در مقابل کشورگشاییهای ناپلئون، و نیز جوان درشتهیکلی به نام پییر فرزند نامشروع و عزیزدردانه کنت بزوخف (یکی از مردان مشهور دربار که اینک در بستر مرگ است) میباشد، چون کنت این جوان را وارث ثروتش کرده است. پییر جوان ده سالی در فرانسه درسخوانده و تازه به روسیه آمده و پایش به محافل اشرافی بازشده است. وی سه ماهی میشود که بنا به دستور پدرش از مسکو به پترزبورگ آمده تا شغلی برای خود پیدا کند اما هنوز شغلی برای خود انتخاب نکرده است. بااینحال همه میدانند که طبق وصیت کنت بزوخف او وارث احتمالی تمام دارایی این کنت بسیار ثروتمند است. به همین جهت همهکسانی که آرزو دارند او دامادشان شود در اطراف او میچرخند و او را دائم به محافل اشرافی دعوت میکنند. پییر آدم ساده و متواضعی است. در محافل اشراف نیز وی باآنکه هنوز از روابط افراد سر درنمیآورد با حرفهای صریح و تندش در بحثهای سیاسی روز شرکت میکند و گاه با این حرفها باعث رنجش دیگران میشود. مثلاً او از ناپلئون دفاع میکند و معتقد است او آدمبزرگی است، چون بااینکه انقلاب پیروز شده ولی حقوق شهروندانش را حفظ کرده است. برای همین آنا پاولونا بانی محفلی که پییر در آنجا مهمان است همهجا مواظب حرف زدنهای اوست. پرنس آندره دوست پییر نیز تقریباً با او همعقیده است و میگوید کارهای ملی یک امپراتور را باید از مسائل خصوصی او جدا کرد”
رمان با ماجرای یک مهمانی آغاز میشود. صلح و آرامش در همهجا برقرار است و خواننده در این مهمانی با برخی از شخصیتهای مهم کتاب آشنا میشود. این مهمانی وضعیت جامعه اشرافزاده را قبل از جنگ نشان میدهد. اما در اواخر همین مهمانی که سراسر شادی و زیبایی است، زمزمههایی از جنگ وجود دارد. افراد مختلف درباره ناپلئون صحبت میکنند که چگونه در اروپا ناآرامی ایجاد کرده است و به دنبال کشورکشایی در جهان است. جوانان با حرارت از ناپلئون صحبت میکنند و هیچ فکر نمیکنند که او ممکن است روزی به روسیه هم حمله کند. همچنین از اعلامیههای جنگ میگویند و اینکه آیا باید در جنگ احتمالی شرکت کنند یا نه. میتوانید دیگر مقالات روبرد مانند مقاله لیست شبکه های اجتماعی داخلی را در بلاگ روبرد مشاهده فرمایید.