سرانجام در بوکومگ رسیدیم به صادق هدایت نویسنده ، داستان نویس و روشن فکر معاصر ایران. کسی که جدای از اثار و تفکراتش زندگی شخصی اش مورد توجه است
صادق هدایت در سال 1281 در تهران و در خوانواده اعتضاد الملک به دنیا آمد و پس از این که در سال 1303 دوره دبیرستان را اتمام کرد برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی به بلژیک سفر کرد اما ذوق ادبی و بی علاقه بودن به مهندسی باعث شد درس را نیمه کاره رها کرده و به پاریس نقل مکان کند. زندگی شخصی صادق هدایت با ویژگی هایی همچون دو خودکشی ، ازدواج نکردن ، گیاه خواری ، سفر به مکان های مختلف و … همراه شده است . صادق هدایت عضو گروه ربعه بوده است که از معروف ترین افراد این گروه به بزرگ علوی می شود اشاره کرد، گروه ربعه جمعی بودند که در کافه ها تهران دور هم جمع میشند و به کارهای ادبی و فرهنگی و نشر آثار می پرداختند.
صادق هدایت را بیشتر با داستان نویسی و تحول در داستان نویسی ایران می شناسند ، اما علاوه بر داستان نویسی در حوزه های دیگری مانند نمایش نامه نویسی ، ترجمه متون و کتاب ، سفرنامه و مقاله فعالیت کرده است.
1. زنده به گور
2. بوف کور
3. سه قطره خون
4. سگ ولگرد
5. علویه خانم
6. سایه روشن
7. ولنگاری
8. حاجی آقا
9. …
صادق هدایت به زبان فرانسه و زبان فارسی میانه که در هند آموخته بود تسلط داشت و آثار ترجمه او حول این دو زبان است.
1. یادگار جاماسب
2. کارنامه اردشیر بابکان
3. گزارش گُمان شکن
4. گُجسته اَبالِش،
5. شهرستانهای ایران و زند وُهومَن یسن
6. مسخ اثر فرانتس کافکا
7. دیوار” اثر ژان پل سارتر
1. فواید گیاهخواری
2. ترانه های خیام
3. نیرنگستان
4. انسان و حیوان
5. فولکور یا فرهنگ توده
نمایش نامه های صادق هدایت:
1. مازیار (با مجتبی مینوی)
2. پروین دختر ساسان
3. افسانه آفرینش
داستانهای هدایت، حتی داستانهایی که در زمینه رئالیسم اجتماعی نوشته شده اند، از مرز انتقاد سطحی، که معمول زمانه بود، فراتر می روند و به لایه هایی می رسند که به جای سخنوری و توصیف، به تجسم و تصویرسازی ناب ارتقاء می یابند.
مطالعات هدایت در زمینه های فرهنگ ایران باستان و اندیشه های آریایی و تفکر بودایی و مکتبهای جدید ادبی و روانشناسی غرب از یک سو و گرایش عمیق او به مکتب ادبی سورئالیسم از سوی دیگر، در شخصیتش چنان تاثیری نهاده بود که او را به یک نویسنده تأثیرگذار تبدیل کرد.
هدایت در بخشی از داستان هایش از دیدگاه راوی آشفته ذهن و حساسی، رنج ها و نومیدی های روشنفکران عصر خود را به شیوه ای سمبلیک و هنرمندانه توصیف می کند.
بوف کور بهترین اثر حدیث نفس گونه ی او، ستایش نویسندگان بزرگ جهان را برانگیخت و به شکل های گوناگون مورد تقلید داستان نویسان ایرانی قرار گرفت اما همتایی نیافت.
هدایت در دسته ای دیگر از داستان هایش از دیدگاهی انتقادی زندگی مردم کوچه و بازار را شرح می دهد و آشنایی عمیق خود با لایه های پنهان زندگی و تیپ های متنوع ایرانی را به نمایش می گذارد.
صادق هدایت در زندگی خود دو بار اقدام به خودکشی کرده است که شاید نتیجه عقاید آن و افسردگی باشد.
اقدام به خودکشی اول در فرانسه و در رودخانه سن اتفاق افتاد که صادق هدایت توسط سرنشینان یک قایق نجات پیدا می کند و زنده می ماند اما صادق هدایت بعد از هیچ گاه دلیل این اقدام را بیان نکرد اما شایعاتی است که گفته می شد به دلیل رابطه عاطفی که با دختر صاحبخانه خود داشته است اقدام به خودکشی کرده است .
و اما مرگ صادق هدایت که در سال 1330 در پاریس فرانسه رخ داد ، اینبار صادق هدایت با روشن گذاشتن گاز خانه خود اقدام به خودکشی میکند که باعث میشود دفتر زندگی اش در سن 50 سالگی به پایان برسد و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شود.
در پاسخ به این سوال جواب های مختلفی وجود دارد.
اعتقاد شهید مطهری : «یکی از علل خودکشی او این بود که اشراف زاده بود. او پول توجیبی بیش از حد کافی داشت؛ اما فکر صحیح و منظم نداشت. او از مواهب ایمان بیبهره بود. جهان را مانند خود او بوالهوس و گزافه کار و ابله میدانست…
و همچنین نظر دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن : «اگر او خود را کشت برای آن بود که مقصد و حیات خود را از دست رفته می دید و این از دست رفتن بر اثر یاس عمیق و کاهش قوای جسمی و روحی پدید آمد.
بیشتری موضوع و بحثی که در مورد صادق هدایت بیان میشود وجود عقیده پوچ گرایی است که بعضی این عقیده که هدایت به پوچ گرایی رسیده است را نفی میکنند مانند آقای عبدالعلی دستغیب که یاس فلسفی یا همون پوچ گرایی در تفکر و عقاید هدایت نفی میکند و اعتقاد دارد این متفکر معاصر همانند شاعران گذشته مانند فردوسی ، خیام ، مولوی و حافظ که شعار آنها اندیشیدن در مورد مرگ است ، در مورد مرگ و فلسفه است و اگر هدایت پوچ گرا است این شعرا را هم باید با همین نام صدا زده و سرزنش کرد.
اما بیشتر صاحب نظران دیگر با نظر آقای دستغیب مخالف بوده و علت تفکرات صادق هدایت را نداشتن ایمان و هضم نکردن فلسفه زندگی و مرگ برای خود که به پوچ گرایی و در نتیجه آن 2 اقدام به خودکشی و مرگ می دانند. همچنین صادق هدایت در فرانسه جذب افکار نهیلیستی شده بود که دلیل عقاید آن را می توان درک کرد.
طبق مطلبی که مشرق نیوز در مصاحبه خود با بهروز افخمی در سایت خود مطرح کرده است و دست روی این نکته و ادعا گذاشته است که آیا صادق هدایت هم جنس گرا بوده است ؟؟ اینگونه سوال ها در مورد نویسندگان مختلف جهان هم وجود داشته است و این کنجکاوی در مورد جنبه های مختلف زندگی شخصی نویسندگان وجود داشته و فقط مختص ایران نیست و در مورد هدایت هم یکی از سوال ها همین است که گرایش جنسی هدایت چه بوده است ؟
بهروز افخمی خود این سوال را مطرح میکند که چرا شخصیتهای زن در آثار هدایت همه یا نفرتانگیز، یا رقتانگیز یا در بهترین حالت وهمی و خیالی هستند و این که چرا در تفکرات هدایت، «زن» به مفهوم زمینی، واقعی و عینی با همه جوانب زن معمولی نداریم. افخمی از دیدگاه دفاع از جنس «زن» در برابر عقاید و قلم سیاه و تند هدایت علیه زنان این حقیقت را درباره هدایت مطرح میکند. کما اینکه در مطالعه آثار هدایت، حتی یک رابطه نرمال و عادی میان زن و مرد دیده نمیشود و در آثار هدایت حتی یک عشق «سالم» و «طبیعی» بین دو غیرهمجنس دیده نمیشود و همه این نوع روابط به نتایج تراژیک ختم میشود. علاوه بر این که هدایت نه تنها هیچگاه تشکیل خانواده نداد، بلکه چند باری هم قبل از خودکشی منجر به مرگ در پاریس، در دوران اول اقامت در زمان دانشجویی هم بر سر رابطه با دختر صاحبخانه دست به خودکشی زد. به بیان دیگر، خود هدایت هم هیچگاه نتوانست یک رابطه سالم و طبیعی با جنس «زن» داشته باشد. بگذریم از این که «خانواده» در آثار هدایت همواره یک مفهوم جهنمی است که قهرمان داستان در آن نابود میشود. این دیدگاههای تراژیک به «خانواده»، «زن» و … قطعا ریشه در نژندیهای درونی او داشت.
علاوه بر نظر بهروز افخمی موارد دیگری مانند شخصی به نام “مصطفی فرزانه”، زمانی که در مقطع دبیرستان بود، با صادق هدایت آشنا میشود و این آشنایی تا ساعاتی قبل از خودکشی هدایت در پاریس ادامه مییابد. فرزانه به نوعی شاگرد و مرید و طرفدار هدایت تبدیل میشود . فرزانه در کتابی که در اواسط دهه هفتاد با نام “آشنایی با صادق هدایت” در ایران منتشر کرد، جزییاتی از روابط خود با هدایت و افکار و زندگی هدایت ارایه میدهد که تا قبل از آن چندان روشن نبود. در صفحاتی از کتاب خود که به شائبه همجنسگرایی هدایت میپردازد. و در آن خود در مورد گسترش شایعه همجنس گرا بودن هدایت و رابطه بین فرزانه و هدایت مطالبی را بیان میکند که وجود این امر را قوت می دهد.
جدای از تمام مباحث و وجود نکات منفی عقاید و تفکرات صادق هدایت از جمله پوچ گرایی و مخالف شدید اسلام و خودکشی هایش وجود این نکته که صادق هدایت تاثیر بسیار مهمی در ادبیات داستان سرایی ایران معاصر دارد را نمی توان کتمان کرد.
میتوانید دیگر مقالات روبرد مانند مقاله شبکه اجتماعی ایرانی را در بلاگ روبردمشاهده فرمایید.