موضوع آبان ماه چالش کتابخوانی طاقچه با عشق همراه است. کتابی عاشقانه که موضوع اصلی آن عشق باشد.
در طول این ماه، سه کتاب در رابطه با این موضوع خواندم و از بین آنها کتاب «تن تنهایی» را برای نوشتن چالش انتخاب کردم. کتابی که بسیار به ذهن و احساسات خودم نزدیک بود و راحت با هر سطر آن رابطه برقرار کردم.
شناسنامهی کتاب:
نام اثر: تن تنهایی
نویسنده: سحر سخایی
ناشر: نشر چشمه
کتاب تن تنهایی، داستانی است عاشقانه همراه با موسیقی و هنر. داستانی که جنبههای عاشقانهی آن به مرور در داستان بیان میشود.
نویسنده کتاب را از زبان سه نفر روایت میکند که هر سه با موسیقی ارتباط نزدیکی دارند. از زندگی و افکار و ذهنیت هر کدام صحبت میکند تا خواننده به راحتی با شخصیتها ارتباط نزدیک برقرار کند.
"سبا"، "رضا" و "بردیا" سه شخصیت اصلی داستان هستند. ابتدا ماجرا در دانشگاه شروع میشود . سبا و بردیا در رشته موسیقی تحصیل میکنند، و آن روز خاص که زندگی آن دو نفر را تعییر میدهد، امتحان نوازندگی دارند. سبا نوازندهی تار است و بردیا نوازندهی کمانچه.
در صف امتحان سبا و بردیا با یکدیگر همصحبت میشوند و با همان چند کلمه متوجه حس نزدیکی و دوستی خاصی میشوند.
رابطهی دوستی آنها به تدریج پررنگتر میشود در این هنگام نویسنده با اضافه کردن شخصیت دیگری به داستان، مسیر این رابطه را تغییر میدهد.
رضا ضلع سوم این رابطه میشود و داستان با مثلثی عاشقانه پیش میرود.
نکته قابل توجه شخصیت این سه دوست است. هر سه نفر به نوعی با خانواده و گذشتهی خود درگیر هستند. سبا در خانوادهای مرفه بزرگ شده ولی این را دوست ندارد . میخواهد مستقل شود و خانهای برای خودش اجاره کند و بهقول معروف روی پاهای خودش بایستد. و خانواده مخصوصا پدرش به شدت مخالف این موضوع هستند. در طرف مقابل زندگی بردیا قرار دارد که در کودکی مادرش را از دست داده و پدرش هیچ وقت رابطهی دوستانهای با او نداشته است. و رضا که اکنون فارغالتحصیل رشتهی موسیقی است و سمینارها و کنفرانسهایی را در داخل و خارج از ایران برگزار میکند. بنظر شخص قدرتمند و خوشبختی میآید ولی با ورود داستان به کودکی او، معلوم میشود زندگی شاد و راحتی در گذشته نداشته است . پدرش فردی تندخو بود که همسر و فرزندانش را اذیت میکرد ولی مادر همیشه در آن زندگی مردسالار ماند. رضا هیچ وقت نفهمید مادرش بهخاطر او و برادرهایش پدر را ترک نکرد یا نوعی وابستگی به مرد زندگیش داشت.
داستان با روایتی از حال و گذشتهی شخصیتها پیش میرود. که خواننده هرچقدر بیشتر از گذشته میخواند، بهتر متوجه شخصیت و ذهنیت هرکدام از این سه دوست میشود. اتفاقهایی که در گذشته و کودکی آنها رخ داده، شخصیت اکنون آنها را معلوم میکند.
در این زمان است که سبا متوجه احساسی خاص در وجودش میشود. احساسی که هم حس عشق را به همراه دارد و هم شک و تردید. سبا به درستی نمیداند به کدام یک بیشتر علاقمند است. رضا یا بردیا؟!
وقتی با خودش فکر میکند، رفتارها و شخصیتی را درون هرکدام دوست دارد و میپسندد که باعث میشود احساس عشق و دوستی داشته باشد ولی هر دونفر خصوصیاتی دارند که از دید سبا پسندیده نیست. و خواننده با توجه به کودکی آنها به راحتی میتواند ریشهی این صفات منفی را در گذشته پیدا کند.
نکته دیگر که نویسنده در داستان بیان میکند رابطهی خانوادههای سنتی و تفکر آنها در مقابل فرزندانی است که دیگر این سنتها را قبول ندارند. که این موضوع داستان بسیاری از خانوادهها در جامعهی امروز است.
قلم خانم سخایی بسیار روان و دلنشین است. و ترکیب این نوشتهها با اصطلاحات موسیقی، فضای دلنشینی به داستان بخشیده است. شاید مخاطبی که با موسیقی آشنایی ندارد، درک کاملی از اصطلاحات نداشته باشد ولی با اینحال حس زیبای فضای پدید آمده، در ذهنش باقی خواهد ماند.
نویسنده هر فصل را با توجه به فضا و احساسات هر شخصیت، نام گذاری کرده است که این حس را در قالب یک دستگاه یا گوشه موسیقی بیان میکند.
کتاب خواننده را به خوبی تا آخر با خود همراه میکند تا با فهمیدن و کشف احساسات سبا و رضا و بردیا، سرانجامِ این داستان را دریابد . آخرِ داستان شاید با خیلی از کتابهای عاشقانه تفاوت داشته باشد. ولی به نظر من تصمیمهایی که هرکدام از شخصیتها در انتها گرفتند به واقعیت جامعه بسیار نزدیک است و برای مخاطب درک پذیری بهتری نسبت به یک پایان کلیشهای و به دور از ذهن خواهد داشت.
?لینک دریافت کتاب تن تنهایی در اپلیکیشن طاقچه: