از اتفاقات مهم زندیگ اینه که ادم رفته رفته متوجه یه جریانی میشه، این که یه واقعیتی وجود داره که شما باید دقت کنی بهش این واقعیت خودتی.
خود بودن خیلی مورد مهمیه ادم باید حواسش باشه، از این خود فقط یکی هست نه بوده و نه به وجود میاد.
دیگه آدم خیلی باید دقت کنه این خود نرنجه، آسیب نبینه، احساساتش خدشه دار نشه، کمبودی تحدیدش نکنه، عشق به خود را باید یادگرفت.
مشکل اصلی ماها اینه که این خود رو فراموش کردیم، ینی توجه نکردیم بهش، چون از بچگی این آمزشارو ندادن یه گزینه مهمی هست به اسم خود. اگه خیلی زرنگ باشی شخصا به این خود پی ببری برنده ای.
تنها موردی که به دادت میرسه این خود هست وگرنه همه مهمانی بیش نیستن که رهگذرن، همه میان و میرن، خانواده، شوهر یا زن،خانواده همسر،فامیلا، بچه ها، دوستا... همه و همه رهگذرن خیلی تلخه ولی شیرینی داستان از جایی شروع میشه که خود ر پیدا کنی.
خیلی شیرینه که یکی همیشگی داشته باشه تورو و تو اون رو داشته باشی، عشق بورزی، محبت و علایق و خواسته هاتو نثارش کنی و کمکت کنه بزرگ بشی
بزرگ بشی نه این که فقط یه سنی ازت بگدره و قدبکشی، بزرگ شدن به معنای واقعی، بزرگ شدن درک و فهمت، علم و آگاهیت، شعورت و شخصیت و انسانیتت و کمالاتت. از خودت همه انتطاراتو باید داشته باشی. میدونی؟کلا تنها کسی که میتونی باهاش سر و کله بزنی، سربه سر بزاری، بالاپایین بشی، باهاش زندگیتو بسازی، بگردی، بخندی،انرژی بگیری ازش، انگیزه بگیری، به اتفاقای بزرگی برسی، به چیزای بزرگ دست پیدا کنی، کلا باهاش زندگی کنی،عشق و حال کنی حس میکنم حتی باید باهاش ازدواج هم کنی.
تاآدما خودشونو نشناسن نمیتونن رفیق و شریک زندگیشونو هم بشناسن، برا همینه که خیلی مشکلات پیش میاد، چون ماها فقط خودمونو نمیشناسیم. خیلب عجیبه تا خودتو میشناسی حواست هست که به خودت انتخاب هرچیزی رو نمیدی، فرصت فکر کردن به هر چیزی رو نداری، به هر چیز بیخودی توجه نمیکنی .
از خودت نترس سعی کن دلشو بدست بیاری تا حس زندگی واقعی رو پیدا کنی و واقعا زندگی کنی