ساد
ساد
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

پیچکِ احساسات

پیچک جوانه زد(۲۰۲۲)

اوایل فقط تا دور مچ پاها بالا آمده بود. او زندگی را نمی‌شناخت.

اما کم‌کم به عصاره ی حیاط دست یافت و از دلتنگی تغذیه کرد و رشدش را آغاز نمود. در طول و عرض جایگاه خودش پیچ و تاب میخورد و به این سو و آن سو می‌رفت.

پیچکِ احساسات اکنون مانند درخت سرو راست رسته ی افکارم،در درونم استحکام یافته است.

و موسم خداحافظی فرا می‌رسد(۲۰۲۴)

ناقوس ها به صدا در می‌آیند و امواجِ مواج دریا، سرگردان در پی مکان خویش می‌گردند.

پیچک خودش را به دور گردن رسانیده و بازوهای لعنتی اش را دورِ گلویم چفت میکند.(۳۰ آوریل)

اشک های بلوری ام بر گونه هایم جاری می‌شوند.

اما به ناگاه...پیچک باز می‌ایستد.

و من خوب میدانم قرار بعدی اش د‌ر کجا و چه موعدی خواهد بود... هنگامه ی جدایی!


احساساتپیچکدلتنگیجداییاحساس نامه
کس نخواهد فهمید بدان عمرِ درازش که این تن چه کشی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید