
خلاقیت چه چیزهایی می خواهد؟
فکر کنید جی. کی رولینگ مجموعه هری پاتر را صد سال پیش می نوشت، آیا به آن خلاق می گفتند؟ خلاقیت نیازمند دانش، تقلید، تکرار، خلاق دانسته شدن توسط افراد معتبر آن حوزه، و طرفدار است. من وقتی این متن را خواندم توی ذوقم خورد زیرا هر چیز خلاقانه ای ممکن است تایید نشود. حال و هوا و فرهنگ هم در پذیرفته شدن تاثیر دارد. تقریبا همه موفق های خلاقیت، استاد داشته اند. ( دوست دارم بگویم تقریبا. نمی خواهم خودم و شما را محدود به داشتن استاد بکنم. ما می توانیم استثنا باشیم.)
منحنی خلاقیت
در واقع در قله ای خاص، خلاقیت به اوج می رسد. اما خلاقیت جنبه ای آشنا و جنبه ای جدید دارد. در کتاب می خوانیم که فیس بوک، رقیبِ خود را شکست داد زیرا امکانات پیچیده ای برای کاربران نداشت. هم آشنا بود و هم جدید. ترس کمی برای استفاده از آن وجود داشت. فیس بوک کم کم قابلیت های دیگر را به برنامه اضافه کرد.
آیا خلاقیت، مثل الهام، ناگهانی به وجود می آید؟
اتفاقا نویسنده می گوید که این الهام ها، ناگهانی نیستند. وقتی ما دانشی داریم در لحظه ای که ذهنمان آرام تر هست آن ایده خودش را نشان می دهد. مثلاً شخصی که کتاب زیاد خوانده است و ناگهان وقتی آرام است ایده داستانی فوق العاده به ذهنش می رسد. ( یا مثل وقتی که به سرویس بهداشتی می رویم و ایده به ذهنمان می آید.) من در مورد موسیقی چیزی بلد نیستم و هیچ وقت هم ایده خاصی در آن نداشتم. (یکبار خواستم متن موسیقی بنویسم، هیچ ریتمی نداشت و فقط یک جمله اش خوب بود.) اما در مورد لباس، نقاشی و بافتنی ایده های خلاقانه ای داشتم که عملی کرده ام و واقعا
کتاب منحنی خلاقیت
کتاب عالی هست. اتفاقا چون می خواستم کار خلاقانه ای را شروع کنم آن را خواندم و واقعا به دردم خورد. در کتاب همه چیزهایی که درباره شان نوشته ام را با کلی جزئیات نوشته است و پیشنهاد می دهم آن را بخوانید.
منحنی خلاقیت: چگونه ایده درست را در زمان درست پرورش دهیم، الن گنت، مترجم: همان قناد، نشر میلکان، ۱۳۹۹ش.