
نویسنده: دکتر مریم نقدی « مانارز»
معرفی کتاب
«زهره و منوچهر؛ روایت ناتمام ایرج میرزا» بازآفرینی هنرمندانهای است از شاهکار ناتمام یکی از شاعران بزرگ و نوگرای ادب فارسی، ایرج میرزا. این کتاب نه یک اقتباس ساده، که روایتی عمیق و عاشقانه است از تمنای دو روح در دو جهان متفاوت؛ یکی از آسمان آمده و دیگری بر خاک ایستاده. نویسنده این اثر، دکتر مریم نقدی (مانارز)، با نگاهی نو، قلمی شیوا و احاطهای کامل بر فرهنگ ایرانی و ادبیات کلاسیک، داستان را از دل شعر بیرون کشیده، آن را جان بخشیده و در قالب رمانی عاشقانه و پرشور بازنویسی کرده است.
این رمان روایتگر کشاکش شور و خویشتنداری، خواستن و نخواستن، زنی از سپهر بلند که دل به جوانی از خاک میبازد و مردی که دل دارد اما دربند عهد، اخلاق، ایمان و مرزهاست. زهره، زیبا، ناقلا، باهوش و مسلط به ظرایف اغواگری است و منوچهر، سربازی است با دلی صاف، ذهنی آگاه و غروری خفته که با عشق، دگرگون میشود.
آنچه این کتاب را متمایز میکند، پیوند ظریف میان زبان فاخر شعر و روایت عاشقانهای پر از نوسانهای روانشناختی است. هر فصل همچون ضربهای به تار دل خواننده است، که گاه به وجد میآورد و گاه به اندوه، اما هرگز نمیگذارد چشم از صفحه بردارد.
«زهره و منوچهر» بیش از یک عشقنامه است؛ این کتاب تجربهای است از زیستن میان شعر و نثر، میان زمین و آسمان، میان تمنای بوسه و هراس از لغزش. اگر عاشق رمانهایی هستید که دلتان را بلرزاند، اشکتان را جاری کند و روحتان را گرم، این کتاب را بخوانید. روایتی ناتمام را تمام کردهایم، با دل، با عشق، با احترام به میراث ادبی ایران و به یاد عاشقانی که میان افسانه و حقیقت، عاشق ماندند.
مقدمه کتاب
ادبیات، گاهی فقط بازتابی از واژهها نیست؛ گاهی ناتمامیِ یک شعر، آغاز هزار روایت میشود. «زهره و منوچهر» از آن دست داستانهایی است که هرچند در میان ابیات ناتمام مانده، اما در دل خوانندگان، جاودانه شده است. ایرج میرزا، شاعری که شجاعانه مرزهای ادبیات را شکست، با این شعر روایتی تازه از عشق را به تصویر کشید. اما مرگ به او فرصت نداد تا پرده پایانی را بر این داستان بیفکند. شاید هم میخواست ما، خوانندگان امروز، خود آن را بسازیم.
من، دکتر مریم نقدی (مانارز)، سالها در دل این شعر زندگی کردم. هر بیتش را بارها خواندم، زیر کلماتش خوابیدم، میان مصرعها گریه کردم و با تصویرسازیهایش به آسمان رفتم و به زمین بازگشتم. تا روزی فهمیدم که این عشق، باید دوباره روایت شود. اما نه با کپیبرداری از شعر، بلکه با زندهکردن روح شخصیتها در قالب رمانی مدرن، عاشقانه، ایرانی.
زهره در این روایت فقط یک الهه نیست؛ او زنی است از جنس زن امروز، با تمام ظرافتها و پیچیدگیهایش. منوچهر، فقط یک سرباز نیست؛ او مردی است از تبار شرم و نجابت، که میخواهد میان دل و دین، میان عشق و عقل، راهی بیابد. در این کتاب، زهره با مقنعهای ایرانی میآید، منوچهر در قرقگاه غیرت ایستاده، و عشق نه در هوس، که در جدال نگاهها و دلهاست.
در نگارش این کتاب، تنها هدفم خلق اثری بود که هم به اصالت شعر ایرج وفادار باشد و هم با زبانی امروزی، روح خوانندگان را لمس کند. از واژگان شعری تا توصیفهای عاشقانه، از دیالوگها تا تو در توی احساسات، هر سطر با جان نوشته شده تا داستانی ناتمام را با نثری زنده، تمام کنیم.
امیدوارم شما، خواننده گرامی، با قلبی گشوده، با چشمی مشتاق، و با روحی عاشق، این روایت را بخوانید. زیرا «زهره و منوچهر» تنها یک داستان نیست؛ آینهایست برای دیدن عشق، آنگونه که باید باشد؛ بینقاب، بیدروغ، بیپایان.
برای چاپ کتاب شعر، داستان،دلنوشته،رمان به کارشناس انتشارات حوزه مشق در ایتا یا بله پیام بدهید.
09191570936
09393353009