فارست میگوید: روحانیون زرتشتی مسئله تئودیسه (عدل خدا) را نقطه ضعف ادیان ابراهیمی میدیدند که در متون جدلی به کارشان میأمد: از ایده «شر» که خوب [در متون زرتشتی] پرداخته شده برای مطرح کردن ادعاشون ضد «خدای قادر» ادیان ابراهیمی استفاده میکردند. در عین حال باید به انتقاد مسلمانها به خدای «طفلکی و ناتوان» خودشان پاسخ میدادند.
اما مسئله «اراده بشر» هم برای زرتشتیها و هم برای مسلمانها محل شکست استدلال بود: زرتشتیها که باور داشتند «شر از خداوند سر نمیزند»، هنوز باید توضیح میدادند که «چرا بشر [که مخلوق خداوند است] شر را انتخاب میکند.»