دنبال کردن رویاها از شعارهای پرکاربرد دنیای استارتاپی است که بیش از همه به گوش میرسد. آیا واقعا چنین رویکردی برای موفقیت کافی خواهد بود؟دنیای استارتاپی و تصور زندگی کارآفرینهای بزرگ برای بسیاری از افراد جذابیت دارد. صبحی که با ورزش و یک صبحانهی سالم شروع میشود و احتمالا با سفر بهوسیلهی دوچرخه، اسکوتر یا هر ابزار جذاب دیگر به محل کار ادامه پیدا میکند.
کارآفرینی که انرژی خود را برای شروع یک روز کاری جدید جمع میکند و آیندهی روشنی را پیشروی چشمانش میبیند. او باید برای انواع روشهای مدیریتی از چرخش، مقیاسدهی، ساختارشکنی تا بسیاری موارد دیگر استفاده کند تا دنیا به جایی بهتر برای زندگی تبدیل شود. اکثر افراد در کنار این چشمانداز زیبا تصور میکنند که کارآفرینها، تنها با دنبالکردن رویاهای خود به موفقیت و درآمد میرسند.
آنچه خواندید، بخشی از کلیشههای همیشگی سیلیکونولی محسوب میشود. در سالهای اخیر پرداختن به این کلیشهها به اوج خود رسیده است و امروز بیش از همیشه شاهد تبلیغ شدنشان هستیم. نگاهی به اینستاگرام یا حتی لینکدین کنید تا با سیلی از جملههای انگیزهبخش با هدف دنبالکردن رویاها روبهرو شوید. قطعا همهی ما میخواهیم احساس شگفتانگیزی از کسبوکار خود داشته باشیم. بهعلاوه مقاومت و پشتکار اغلب به نتایج عالی ختم میشود. درنهایت ترککردن شغل ثابت برای پیگیری رویای شخصی، برای هر شخصی جذاب به نظر میرسد.
ما شعارهای انگیزشی را در ترکیب با افراد موفق جهان، تشدید میکنیم. افراد تصور میکنند که اگر ۸۰ ساعت در هفته مشغول به فعالیت باشند و مسیر قهرمانان خود را دنبال کنند، احتمالا محصول و ابزار بزرگ بعدی را در دنیای فناوری خلق خواهند کرد. البته قطعا چنین نتیجهای محتمل است، اما اغلب اتفاق متفاوتی رخ میدهد. چنین رویکردی اغلب باعث میشود که افراد باهوش، کسبوکاری را پیش از آمادهبودن کامل، راهاندازی کنند.
آیتکین تانک، بنیانگذار JetForm، نظرات جالبی دربارهی تأسیس استارتاپ و دنبالکردن رویاها دارد. او با توضیح بخشهای بالا، دنبالکردن رویا را ابزاری کافی برای موفقیت نمیداند و مفهوم بوتاسترپ را بهعنوان مسیر مناسب پیشرفت بیان میکند. او جتفرم را ۱۳ سال پیش تأسیس کرد که حتی گوگل هم از رقبای جدی برای تصاحب سهم بازار بود. اکنون آنها پنج میلیون کاربر و ۱۴۰ کارمند دارند و آیتکین بههیچعنوان دنبالکردن رویا را دلیل این موفقیت نمیداند. او بوتاسترپ را بهعنوان مسیر توسعه انتخاب کرد که در کنار ساختن کسبوکار مورد علاقه، آزادی و زندگی شخصی او را نیز حفظ کرد. بنیانگذار جتفرم در مسیر بوتاسترپ درسهای متعددی آموخت که در ادامه به ۶ مورد از آنها میپردازیم.
دیدگاه افراد به شغل باید چیزی فراتر از حقوق و مزایا باشد. اگر با یک کارمند صحبت کنید، قطعا به ریزهکاریها و مهارتهای متعددی پی میبرید که برای حیات یک کسبوکار الزامی هستند. کار کردن در فضای یک شرکت همچنین درسهای راهگشایی پیرامون ارتباطات، کار تیمی، مدیریت و کسبوکار بهصورت کلی به شما میدهد. بهعلاوه شاید در همان شرایط کاری ایدهی استارتاپ به ذهنتان خطور کند که برای بسیاری از کارآفرینها، همین اتفاق رخ داده است.
آیتکین داستان خود را برای توصیف شرایط کارمندی بیان میکند. او پس از دانشگاه بهعنوان توسعهدهنده و به مدت پنج سال در یک شرکت رسانهای مشغول به کار بود. نیروهای ویراستاری آن شرکت همیشه برای نظرسنجی، رایگیری، مسابقه و بسیاری موارد دیگر، به فرمهای تحت وب شخصیسازیشده نیاز داشتند. ساختن فرمها فرایندی خستهکننده و تکراری بود که او را به توسعهی ابزاری راحتتر تشویق کرد. همین رویکرد درنهایت به ساخت JetForm انجامید.
کلمهی اشتیاق بهاندازهی کلیشهی استارتاپ گسترش پیدا کرده است. امروز همهی افراد به اشتیاق و موضوع مورد علاقهی خود میاندیشند تا بهعنوان ایدهی استارتاپ از آن استفاده کنند. دراینمیان موفقترین استارتاپها آنهایی هستند که مشکلی را از کاربران حل میکنند.
برخی کارشناسان کسبوکار اعتقاد دارند که بهترین ایدههای استارتاپی نشاندهندهی چیزی هستند که بنیانگذار آنها میخواهد. از نظر آیتکین، ایدهها باید دربارهی نیازهای مردم (و نه بنیانگذاران) باشد. بنیانگذارها تنها باید توانایی ساختن محصول و راهکاری برای رفع آن نیاز را داشته باشند. شروع کردن با نیاز کنونی مردم، کارآفرین را در رقابت استارتاپی کیلومترها جلوتر از رقیبی قرار میدهد که تنها به اشتیاق خود میاندیشد.
دنبال کردن رویاها اغلب بهمعنای مقیاسدهی پیش از اتمام سرمایهی موجود استارتاپ است. ساعت معکوس پیشرفت یا شکست استارتاپ از همان زمانی تیکتاک میکند که استعفا از شغل روزمره را امضا میکنید. دراینمیان آزمایش ایده بهعنوان فعالیت جانبی و ادامهدادن آن تا زمان معقول شدن، رویکرد هوشمندانهتری خواهد شد. درنهایت بدون فشارهای سرمایهگذار یا اهداف بیشازحد بزرگ، هیچکس تلاش خارقالعادهای برای رشد سریع و همهجانبه ندارد.
فعالیت بدون حضور سرمایهگذار، رشد طبیعی را آسانتر میکند. همانطور که گفته شد، فشار کمتری برای مقیاسدهی وجود دارد، اما قطعا کار زیادی نیاز خواهد بود. بهعلاوه زمان پیشرفت هم در مسیر بوتاسترپ طولانیتر میشود. ساختن کسبوکار با استفاده از هزینهی مشتریان و بدون نیاز به سرمایهگذار خطرپذیر، حساسیت بالایی دارد، اما بههرحال ارزش نهایی آن بیشتر خواهد بود. فراموش نکنید، کاربری که برای سرویس و محصول شما هزینه پرداخت میکند، بهنوعی کسبوکار را تأیید کرده است.
ما عموما از فاکتورهای موفقیت پوچ مانند جذب مشتری شگفتزده میشویم. بهعلاوه کارآفرینهایی را تحسین میکنیم که جذب سرمایهی عظیم انجام دادهاند. وقتی با استفاده از فرایند بوتاسترپ کسبوکار خود را تأسیس کنید، تنها یک فاکتور برای شما مهم خواهد بود: سودآوری. سودآوری بهبیان ساده یعنی درآمد شما بیشتر از هزینهها باشد.
تعریف بالا برای همهی انواع کسبوکار صادق نیست؛ بهعنوان مثال خردهفروشیها، رستورانها و کسبوکارهای مشابه احتمالا به سرمایهگذاری نیاز خواهند داشت. هیچ کسبوکاری شبیه دیگری نیست و کارآفرین برای پیداکردن مسیر و ابزار مناسب، باید درک بالایی از ماهیت استارتاپ خود داشته باشد. دراینمیان هدفگذاری برای سودآوری از همان ابتدای فعالیت، اهمیت بالایی دارد.
آیتکین برای مثالی پیرامون رشد تنهای بنیانگذارها، استارتاپ Parachute و بنیانگذار آن، آریل کای را بیان میکند. او تابستان گذشته سرمایهگذاری ۳۰ میلیون دلاری را در دور سوم جذب سرمایه دریافت کرد. شرکت تحت مدیریت آریل از زمان تأسیس (۲۰۱۴) رشد سالانهی ۴۰۰ درصد را تجربه کرد و او بهتنهایی از موفقیتها سود برد.
اکثر مشاوران کسبوکار و سرمایهگذارهای خطرپذیر به کارآفرینها میگویند که شریک و همکار پیدا کنند. آنها پیداکردن یک همبنیانگذار با مهارتهای مکمل را بیش از همه پیشنهاد میدهند. بسیاری از استارتاپهای بزرگ امروزی هم بیش از یک بنیانگذار دارند. بههرحال از نظر آیتکین، پیداکردن فرد مناسب به زمان و انرژی بالایی نیاز دارد. درصورت مخالفبودن شرکا هم چالشهای زیادی انتظار آنها را میکشد. درنهایت اگر بنیانگذارها ایدههای مشترک داشته باشند، شاید بتوان به موفقیت همکاری آنها امیدوار بود.
ادارهکردن کسبوکار بهمعنای تقسیم زمان، انرژی و تمرکز کاری خواهد بود؛ بهعنوان مثال باید استراتژیهای سطح بالا را با جزئیات عملیاتی مقایسه و تحلیل کنید و عموما این فرایند باید با سرعت بالایی انجام شود. دراینمیان اگر سرمایهگذار هم داشته باشید، کارهای دیگر همچون آمادهکردن ارائههای خستهکننده هم به وظایف شما افزوده میشود.
شرکتهایی که با بوتاسترپ اداره میشوند، تنها به مشتریان و کاربران خود پاسخگو هستند. آنها سهامدار یا سرمایهگذار خطرپذیری در فهرست خود ندارند. درنهایت بنیانگذار چنین استارتاپی برای ساختن محصول یا سرویس بهتر، تنها به باارزشترین منبع خود یعنی مشتری رجوع میکند.
مطالب بالا نشان میدهد که بدون تمرکز صرف بر رویا و اشتیاق کارآفرین، نیاز به جذب سرمایهی سریع و مقایسدهی عظیم تاحدودی از بین میرود. درنتیجه کارآفرین میتواند با فرایند بوتاسترپ و با سرعتی طبیعی به رشد ادامه دهد. همین رویکرد شاید در موفقیت آهستهی استارتاپ و کاهش استرسهای کاری بنیانگذار مؤثر باشد.