بادبادک
بادبادک
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

سفرِ بین کتاب، فیلم و موسیقی

چند سال پیش بود که خاله بهم چند تا سفرنامه عالی معرفی کرد، اوایل قرنطینه بود و صبح تا شب، شب تا صبح کتاب می‌خواندم.

چند تا از سفرنامه‌ها، داستان سفرهای منصور ضابطیان بود و من هم که محبوس در خانه، حتما سفر بنظرم بسیار جذاب می‌آمد. اسم کتاب چای نعنا بود، و سفرنامه‌ی مراکش.

در سفر به شهر کازابلانکا نویسنده کمی از فیلمِ کازابلانکا گفت و به دنبال کافه ریک گشت و من همانجا کتاب را بستم که کازابلانکا ببینم.

اینکه از آن روز تا به حال کازابلانکا فیلم مورد علاقه‌ام شده و علاقه‌ام به فیلم‌های کلاسیک چند برابر شد بماند، در این فیلم متوجه داستان جالب دیگری شدم.

متوجه شدم موسیقی‌ای که سَم_یکی از شخصیت‌ها_ می‌خواند را تا پیش از آن بارها گوش داده بودم. و عجیب است که چرا داستانش برایم سوال نشده بود.

از این کتاب به آن کتاب رفتن و معرفی فیلم و موسیقی گرفتن از کتاب‌ها، شاید از اعمالی‌است که بهشتی‌اند، مثل سیب که می‌گویند میوه‌ی بهشتی‌است. یک سفر به تمام عیار و بی نقص.

خیلی از کتاب‌هایی که خواندم را شخصیت‌های داستان کتاب دیگری می‌خواندند و من بعد خواندن کتابِ معرفی شده در کتاب هزاران بار بیشتر با داستان رابطه برقرار می‌کردم.

حتی زنان کوچک را هم در یک کتابی، یک دختری می‌خواند_که حالا هرچه فکر می‌کنم یادم نمی‌آید که بود_و من آنجا فهمیدم که کارتون‌ش را از کتاب ساخته‌اند.

با تمام این اوصاف کتاب‌ها و فیلم‌ها دوستان خوبی برای هم‌اند، هم دیگر را به قولی "پروموت" می‌کنند، با مرام‌اند و هوای هم را حسابی دارند.

مثل کتاب‌ها با مرام باشیم_?_.


سفرنامهمنصور ضابطیانکازابلانکاکتابموسیقی
کنج کویرِ بزرگ، زیر سایه‌ی جنگل هیرکانی. 35.699738,51.338060
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید