سلام!
چرا اینجام؟ چون نمی‌خوام جای دیگه‌ای باشم. می‌خوام کلاً هیچ‌جا نباشم. می‌خوام یه روح باشم. روح بودن خیلی خوبه. می‌تونم هرجا که می‌خوام باشم و کسی هم نفهمه. دوست ندارید اینو؟
چیکار می‌خوام بکنم اینجا؟ می‌خوام برای خودم بنویسم نه هیچ کس دیگه. آدم برای روح بودن باید حرفاش هم جایی دیده نشه. پس اینجا می‌نویسم‌شون.
شما چیکار می‌کنید اینجا؟ خب قاعدتاً نباید کاری بکنید. یعنی اصلا نباید اینجا باشید. چون نباید بتونید روح رو ببینید خب. پس اینجا نمونید. روح‌ها وقتی دیده شن آدم خوبی نمی‌شن!
آینده؟ شاید بعداً براتون از چیزای خوب‌خوب بنویسم چیزمیز یاد بگیرید. ولی الان چنین قصدی ندارم. الان فقط می‌خوام حرفای توی دلِ این روح رو اینجا بنویسم که کسی دیگه متوجه‌شون نشه.
چه چیزمیز خوب‌خوبی می‌تونم یادتون بدم؟ خب من خیلی خفنم. آدم مهمی‌ام. یه دفتر آموزه دارم برای شما.
چه‌جور آدم خفن و مهمی‌ام؟ خب بیاید قبلش راجع به این سوال حرف بزنیم که
می‌دونستید به تعداد افراد روی کره زمین، دنیاهای موازی وجود دارن و توی هرکدوم از اون دنیاها، یکی از این افراد داره کل اتفاقات اون دنیا رو هدایت می‌کنه؟
خب اینجا دنیای منه پس منم که همه چیز رو مدیریت می‌کنم و کل این جهان حول من می‌گرده. چی خفن‌تر و مهم‌تر از این؟
پس، من کوتاه می‌نویسم؛ و نوشته‌هام هم دردودلِ یک روح خفن و مهم‌ه. سو احتمالاً علاقه‌ای ندارید به خوندن‌شون و منم خوشحال میشم که علاقه نداشته باشید. :پی
خدافس شما!
