این نوشته سعی دارد یک تابلو از ۹ ماه آینده یعنی بازهی ۱۳ آبان ۱۳۹۹ تا ۱۳مرداد ۱۴۰۰ را ترسیم کند و سناریوهایی را در مورد ترکیب رییسجمهور بعدی آمریکا، وضعیت کرونا و دولت بعدی ایران در نظر بگیرد. در میان انبوه خبرهای کوتاهمدت گاهی تماشای از دورتر همراه با تلاش برای پیوند برقرار کردن میان اتفاقات، میتواند یک تابلویِ بزرگِ بدونِ جزییات ولی با خطوط اصلی را نقش بزند تا برای فهم فاصله میان انتظارات و وقایع محقق شده مورد استناد قرار بگیرد. برای رسیدن به این مقصود در این متن آگاهانه دست به سادهسازی میزنیم و با تسامح درباره مسایل پیچیده و چند وجهی با مخاطبان حرف میزنیم. همین طور برای پرهیز از پیچیده شدن مستقیما مورد جامعه صحبتی نمیشود.
اگر ترامپ برنده انتخابات ریاستجمهوری آمریکا باشد دور دوم او را میتوان مهمترین عامل خارجی موثر در سرنوشت سیاست در ایران در دهه اخیر دانست، به گمان من اهمیت این اتفاق با هیچ کدام از انتخاباتهای داخلی برابر نیست و در شرایط کنونی شاید اهمیتِ آن تنها با مساله جانشینیِ رهبری در سیاست داخلی ایران قابل مقایسه باشد.
انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
چند ساعت دیگر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پایان میرسد طبق اطلاعات elctproject تا پایان روز قبل از موعد نهایی انتخابات ۹۹.۶ میلیون نفر رای دادهاند.
یکی از گزارشهای منتشر شده در مورد وضعیت آرای الکترال (پیش از روز انتخابات) مربوط به وبگاه cookpolitical است که تصویرش را پایینتر میبینید، مطابق این تصویر از ۵۰ ایالت آمریکا که مجموعا ۵۳۸ رای الکترال دارند و در ۷ ستون گروه بندی شدهاند تکلیف ۳۷ ایالت مشخص است و در مورد ۱۳ ایالت و دو ناحیه که مجموعا ۲۰۱ رای الکترال دارند وضعیت مشخص نیست که در سه ستون وسط جدول زیرنمایش داده شدهاند. از این ایالتها در رسانهها با عنوان swing/ کلیدی/چرخشی/رقابتی/ پاندولی نام برده میشود، گروهی از این ایالتها که در وضعیت متمایل به دموکراتها فرض شدهاند عبارتند از آریزونا، میشیگان، مینسوتا، نوادا، نیوهمپشایر، پنسیلوانیا، ویسکانسین، ناحیه دوم نبراسکا و گروهی دیگر از ایالتها که با وضعیت toss-up /شیر-یا-خط از آنها نام برده شده عبارتند از فلوریدا، جورجیا، آیوا، کارولینای شمالی، اوهایو، تگزاس و ناحیه دوم مین.
همچنین وبگاه fivethirtyeight که بر مبنای جمع آوری و رتبهبندی نظرسنجیها و مدلسازی کار میکند و سیطره زیادی برای مطالعه انتخابات آمریکا پیدا کرده- جایگاهی نظیر ویکیپدیا در مورد نظرسنجیهای معتبر دارد - در آخرین یادداشتی که امروز منتشر کرده است، شانس پیروزی بایدن را ۹۰٪ و شانس پیروزی ترامپ را ۱۰٪ برآورد کرده است، و طبق مدلسازی شان پیشبینی میکند بایدن popular vote را با اختلاف ۸+ ببرد (دو برابر اختلافی که برای هیلاری کلینتن در سال ۲۰۱۶ در همان مدلسازی پیشبینی شده بود).
طبق یادداشت نیت سیلور اگر نظر سنجیها بدون خطا فرض شوند آرای الکترال ۳۵۱ - ۱۸۷ به نفع بایدن خواهد بود، و اگر ۳٪ خطا به نفع بایدن در نظر گرفته شود نتیجه ۴۱۳ - ۱۲۵ به نفع بایدن خواهد شد و اگر ۳٪ خطا به نفع ترامپ در نظر گرفته شود نتیجه ۲۷۸ - ۲۶۰ به نفع بایدن خواهد شد، بنابر این اگر خطای میانگین نظرسنجیها در دامنه ۳٪ باشد بایدن برنده خواهد بود.
به عنوان یک نمونه از دشواری پیشبینی به یکی از مهمترین ایالتهای انتخابات امسال اشاره کنیم:در انتخابات ۲۰۱۶ ترامپ با ۰.۷۲٪ (هفتاد و دو صدم درصد) اختلاف پنسیلوانیا را از آن خود کرد، یعنی اختلاف زیر۱٪ در شرایطی که خطای سیتماتیک نظرسنجیها بیشتر از این است، قسمت بدتر ماجرا به ماهیت پدیده الکترال مربوط میشود که winner-take-all/ باینری است و برنده تمام ۲۰ رای الکترال پنسیلونیا که معادل ۳.7٪ کل اکلترالهاست را از آن خود میکند و بازنده سهمش هیچ است، دقت کنیم سهم پنسیلوانیا از جمع کل آرای آمریکا در انتخابات ۲۰۱۶ برابر با ۴.۵٪ بود است و ۱% خطا در پیش بینی آرای پنسلوانیا به شرطی که انتخابات آمریکا بر مبنای اکثریت آرا بود معادل عدد ناچیز ۰.۰۴۵٪ میشد. (منبع: ویکیپدیا)
اشارهای هم به وضعیت سایتهای شرط بندی از این جهت که افراد پولشان را روی تحلیلشان میگذارند هم داشته باشیم: در روزهای منتهی به انتخابات شانس برُد بایدن نسبت به ترامپ حدود ۶ به ۴ بوده است، و روشن است این با پیشبینی ۹ به ۱ در مدل نیت سیلور تفاوت دارد، تصویر زیر از سایت predictit گرفته شده، عدد نمایش داده شده روی هر ایالت شانس قرمز یا آبی شدن آن را در برآیند نهایی نشان میدهد.
قبل از جمعبندی در مورد انتخابات ۲۰۲۰ به نکته حائز اهمیت در تعیین برنده باید توجه داشت، نکته اول مربوط به کرونا ست که پیامدش بحران اقتصادی و نارضایتی ناشی از تلفات انسانی بالا برای دولت ترامپ بوده، از طرفی ترامپ همایشهای انتخاباتیاش را برگزار کرد و هواداران او در تبلیغ خانه به خانه و دادن رای حضوری در روز انتخابات بیقیدتر هستند، در شرایطی که دموکراتها فعالیتهای حضوریشان را محدود کردند و رایگیری پستی را ترجیح میدهند، باید دید آیا کرونا که ترامپ را با بحران روبرو کرد میتواند به گونهای هجوآمیز نقطه قوت حامیان او به ویژه در روز انتخابات باشد،برای پیروزی باشد؟
نکته دوم مربوط به دعاوی حقوقی در صورت نزدیک بودن آرا ست، اینکه چه میزان از آرای پستی باطل شوند ی دادگاه عالی که ترامپ در آنجا دست بالا را دارد مانند انتخابات ۲۰۰۰ پیروز نهایی را تعیین کند، اگر چنین شود یکی از پیچیدهترین سازوکارهای انتخاباتی در جهان با چالش جدی روبرو میشود و شکاف در جامعه قطبی شده آمریکا مستعد اتفاقهای بعدی خواهد بود.
برنده انتخابات هر که باشد روز ۱ بهمن دوره جدید شروع میشود،در صورتی که آرای الکترال دو نامزد نزدیک باشد درگیریها بالا میگیرد و ممکن است ترامپ از پذیرش نتایج سرباز بزند و بخواهد از برگه نا آرامی و دادگاه استفاده کند اما در نهایت میتوان گفت نهادِ ریشهدارحزب جمهوریخواه (establishment) او را مجبور به تمکین به نتایج میکند پس به سناریوی تنشهای احتمالی در دوره بعد از روز انتخابات تا تحلیف پرداخته نمیشود.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در ایران
از طرفی انتخابات بعدی ریاست جمهوری ایران باید در خرداد ۱۴۰۰ برگزار شود اگرچه به خاطر شیوع کرونا چگونگی برگزاری آن تا حدودی نامشخص است، دوره دوم ریاست جمهوری حسن روحانی از ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ شروع شده است و بعد از چهار سال بعد به پایان میرسد. برای پاسخ به این سوال که رییس جمهور بعدی که خواهد بود دو روند مشخص است: ۱- شورای نگهبان نامزدها را تعیین میکند محدودیت های زیادی خواهد گذاشت نسبت به دورزها گذشته حلقه را تنگتر خواهد کرد،( و مثلا به محمود احمدینژاد یا محمد خاتمی یا جواد ظریف زمین بازی نخواهد داد.۲- مشخص است پایگاه رای اصلاح طلبان تمایل به مشارکت ندارد و قاعدتا محدودیتهای کرونا هم مجال مناسبی برای برگزاری یک انتخابات محدود میدهد. میشود گفت وقتی اصلاح طلبان نامزد شاخصی ندارند و پایگاه رای متمایل به مشارکت ندارند و زمانی که احمدی نژاد (پایگاه رای پوپولیستی دارد) نامزد نباشد تنها طیف اصولگرا باقی میماند با چهرههای شناخته شدهای مثل رییسی، قالیباف یا یک نامزد جوانتر و کمتر شناخته شده.
در یک حالت احتمال تکرار سناریوی حسن روحانی باشد و اینکه چهرهای مانند علی لاریجانی رای بخشی از نیروهای میانهروی اصولگرا و اصلاحطلب را پشت خودش جمع کند که در آنصورت باید رقبایش را در نظر گرفت. به هر صورت در دوره ای هستیم که مردم و سیاسیون و طرفهای خارجی فهمیدهاند که دولت به تنهایی جایگاه تعیین کنندهای برای گرفتن تصمیمهای موثر ندارد.
وضعیت کرونا در ایران تا مرداد سال بعد
صحبت کردن از وضعیت پدیدهای مانند کرونا شاید نه سادهسازی و کاری عبث به نظر برسد، اما تلاش میکنیم بهترین حدسمان را درباره وضعیت واکسن و آمار مبتلایان کشور به جهت سناریوی ایمنی گلهای بیان کنیم. طبق آمار رسمی مجموع جانباختگان کرونا تا امروز به ۳۶۱۶۰ نفر رسیده است، یکی از سوالات بسیار مهم درباره کرونا این است که نسبت میان جانباختگان و افرادی که به کرونا مبتلا شده اند چیست در مقالات علمی هنوز این موضوع به جواب قطعی و مورد توافق نرسیده اما یکی از تخمینها بر اساس مدل امپریال کالج لندن با ویژگیها جمعیتی ایران عددد ۰.۰۲٪ باشد(اطلاعات بیشتر). باید به یک سوال دیگر هم پاسخ داد که البته به قدر سوال اولی پیچیده نیست که آمار مرگ اعلام شده رسمی چقدر کمتر هست بنابر بعضی اظهارت پزشکان اپیدمولوژیست ایرانی اگر ضریب ۲.۵ در نظر گرفته شود به آمار واقعی نزدیک میشویم، نتیجه:
۴۵،۲۰۰،۰۰۰ = ۳۶۱۶۰ × ۳ × ٪۰.۰۲
بزرگترین پاشنه آشیل محاسبه فوق همان عدد نسبت مرگ و میر است که میتواند خطای بسیار بزرگی در تخمین ایجاد کند.
یک سوال مهم دیگر به وضعیت واکسن برمیگردد آنچه مشخص استاست در بازهی زمانی مورد بحث ما یعنی تا ۹ ماه آینده اگر واکسن موثری کشف شود فرآیند توزیعش آنقدر سریع نخواهد بود،البته خبر واکسن تاثیرات سریعی بر چشمانداز اقتصادی میگذارد. گزاره ما این است که اگر مفروضات محسابه درست باشند، رسیدن به درصد بالایی از کسانی که در جامعه ایران حداقل یکبار کرونا گرفتهاند (تا ۹ ماه آینده) بالاست و محتمل است که ایمنی گلهای پیش از واکسن در جامعه محقق شود و حداقل سرعت شیوع کرونا در ایران به اندازه محسوسی کم شود.
جمع بندی و سناریوها
از ترکیب آنچه در بالا گفته شد دو سناریو کلی وجود دارد اولی در صورت برد ترامپ
برد ترامپ همه چیز را برای ایران سختتر میکند، به سمتی می رویم که احتمال درگیری وجود دارد، یا مدتی دیگر ادامه وضعیت موجود و فشار حداکثری که شرایط انزوای بیشتر ایران و ضعیت شدن جامعه ادامه پیدا میکند در شرایطی خاص ممکن است پذیرش مذاکره به عنوان یک ضرورت در حاکمیت ایران شکل بگیرد اما با حلقه مشاوران دست راستی ترامپ که به عربستان و اسراییل نزدیک هستند حتی در طرف آمریکای مذاکره بعید به نظر میرسد مگر اینکه کابینه ترامپ و مشاورانش در دوره ریاست جمهوری او تغییر کند و وزیر خارجه جدیدی بیاید.
راهبرد گردش ایران به شرق، یعنی چین، در صورتی که چین در قرارداد نهاییحاضر شود یک گزینه برای ایران میتواند باشد و احتمال آن با بالا گرفتن تنش میان چین و ترامپ وجود دارد.
احتمال مشارکت پایگاه رای اصلاح طلبان کمتر میشود و انتخابات کم رمق تر خواهد بود، مگر اینکه احمدی نژاد در شرایط عجیبی مجوز حضور بگیرد. مساله فقط به جمع بندی رسیدن ایران نیست،
میشود گفت آمدن ترامپ مسایل را تسریع و تشدید میکند، در این فشارها اتفاقاتی مانند دی ۹۶، آبان ۹۸ ممکن است، تا آمدن دولت بعدی بر سرکار ایران اتفاق نمیافتد و انگیزه پایگاه رای اصلاحطلبان برای مشارکت کم میشود. ( یادداشت ولی نصر در مورد چشم انداز روابط ایران - آمریکا)
و سناریوی دوم در صورت برد بایدن
باخت ترامپ: در صورت باخت ترامپ باید تا روز 1 بهمن ایران محتاط باشد چرا که ترامپ فردی با رفتارهای هیجانی است، بازدارندگی ایران در این دوره اهمیت دارد، نمونه جنگ ۲۰۰۸ غزه که در حد فاصل برگزیده شدن اوباما تا روز تحلیف اتفاق افتاد. و همین مسیرهای حقوقی متعددی که ترامپ طی خواهد کرد تا لغو تحریمها را کند و سخت کند.
با پیروزی بایدن تکاپوی جدیدی در ایران راه خواهد افتاد، و البته اتفاقات عملی تا 1 بهمن شروع دولت جدید نخواهد افتاد، شاید در کاهش فشار روانی خیلی زود تاثیر مثبتی بگذارد و محدودیت سفرها (travell ban) لغود شود، بعید نیست با از راه رسیدن دولت بایدن فشارهایی از جانب مجلس ایران در ظاهر به دولت وارد شود، اما مذاکرات شکل میگیرد ولی به ثمر رسیدن آن به عمر دولت روحانی نمیرسد و در دولت بعدی مذاکرات ادامه پیدا خواهد کرد، از آنجا که مسئله حاکمیتی است حتما از محمدجواد ظریف در هر شرایطی در مذاکرت استفاده خواهد شد.
اگر پیروزی بایدن قاطع باشد و دموکرات موفق به کسب اکثریت در سنا هم بشوند، در شرایطی که اکثریت مجلس نمایندگان را دارند، آنگاه دو سال پنجره طلایی برای تصویب متن توافق احتمالی در کنگره وجود خواهد داشت.
آمدن بایدن شرایط را برای گرو ها اصلاح طلب مساعد میکند اما حداکثر در چارچوب شورای نگهبان و ممکن است اما عزم حاکمیت جدیتر خواهد بود که مسیر را بسته نگه دارد و حداکثر کاندیدایی مانند علی لاریجانی رای بیاورد.
اینکه سرانجام مذاکرات به کجا خواهد رسید باید در دولت بعدی دید.
احیای سریع برجام: ممکن است گفتگوها در زمان باقی مانده از دولت روحانی انجام شود، اما بازگشت ایران به تعهدات برجامی در مقابل لغو برخی از تحریم ها خواهد بود که دشورایهای جدی دارد از طرفی نزدیک شدن اروپا به آمریکا طبیعی است حتی شکل نوعی تعامل میان دولت بایدن با چین، که در نهایت چین ایران را یک برگ در مذاکرات خودش با آمریکا ببیند.
پرونده ايران-آمريكا بخش مهمی از سیاست داخلی و زندگی روز مرده مردم ایران شده است، تقریبا همه منتظرند که در آمریکا (خارج از کشور) اتفاقی بیفتد تا در داخل تغییری ببینند، اما واقعیت ماجرا دقیقا عکس این است، گرهِ سیاست خارجی ما در داخل کشور است و بر میگردد به آرایش نیروهای سیاسی و قدرت واقعی در کشور و پایگاه حمایتی مردم و جهانبینیهای مختلف، روشن است که میهن دوستی اقتضا میکند کوشش شود تا سریعتر تحریمها برداشته شود و امنیت کشور تضمین باشد و البته توجه به منافع ملی و خواسته آحاد جامعه در نظر گرفته شود.