با اختراع پایگاه داده های توضیع شده توسط فرد ناشناسی بنام ساتوشی ناکاموتو(که به عقیده من یک شخص نیست و حتی یک ارگان و کمپانی هم نیست بلکه فراتر از این بودند)و همچنین پس از مشکلات مالی آمریکا در سال 2009 و اثبات شدن فساد دولتی آمریکا در زمینه چاپ بی رویه دلار و ظلمی که حاکمان دارنده دلار و یورو به دولت های علیه خود کردند، جهان آرام آرام به این نکته رسید که استفاده سنتی از پول بین المللی بخصوص دلار و یورو در معاملات بین الملل دیگر عقلانی نیست و میتوان با تکنولوژی ،تمامی مشکلات که عمده آنها به شرح زیر است را به طور کلی برطرف کرد:
و هزاران دلیل عقلانی دیگر.
در همینجا پایگاه داده های توضیع شده یا همان بلاکچین یا زنجیره بلوکی با اولین پلتفرم ارزش زا خودش بنام بیت کوین شروع به کار کرد.
کد باز بودن،قابل اعتماد بودن،انتقال سریع،عدم اتکا به بانک یا دولت خاص،داده های توضیع شده بین همه شبکه و ... دلایلی بودند که همواره از یک دهه پیش تاکنون بیت کوین توانست به تخت پادشاهی و جایگاهی که لایقش بود برسد.
سال ها بعد از بیت کوین ارزهای دیجیتال جدیدی متولد شدند که هرکدام در یک زمینه خاص شاخص بودند.اتریوم به شبکه بزرگ و قابلیت بلاکچین عمومیش،مونرو به قابلیت سرعت بالا تراکنش ها و ناشناس بودن در شبکه،تتر بعنوان یک کریپتو کارنسی با ارزش ثابت و... .
اما راهکار چیست؟
آیا اینکه با بیت کوین یا تتر معامله کنیم کافیست؟ایا این چیز جدیدی بود؟جواب تمامی این سوالات خیره.قطعا دولت ایران نمیتواند با اتکا به بیت کوین یا تتر ماهانه میلیاردها دلار حاصله از فروش نفت و صادرات را به کشور وارد کند و راهکاری که در ادامه به اون میرسیم بسیار بهتر و قابل اتکا تر نسبت به روش های بالاست.
1-اولین قدم:تولید یک ارز دیجیتال STABLE یا ارزش ثابت:
ا.در اولین حرکت دولت و دستگاه های مربوطه باید یک کریپتوکارنسی استیبل یا ارزش ثابت با پشتوانه طلا یا بشکه نفت و پشتوانه ثانویه پولهای در گردش(بر بستر بلاکچین خصوصی) تولید کنه و همچنین ایجاد مزیتهای رقابتی در برابر دلار و یورو ایجاد کنه.
2-دومین قدم، افتتاح چندین صرافی کریپتوکارنسی و بانک در عراق،چین،ترکیه:
صرافی های ارز دیجیتال بزرگترین مراکز معاملات ارزهای دیجیتال به حجم 200 میلیارد دلار روزانه هستند و افتتاح صرافی های مختلف در کشورهایی مثل ترکیه و عراق و چین میتوان تمامی درامد های حاصله از نفت یا صادرات به کشور های دیگر را به کمک صرافی ها و بانک ها انجام دهد به این صورت که طرف های ایران(خریداران نفت و کالا) از صرافی های مورد اعتماد یا بانک های مورد نظر بصورت سریع اقدام به خرید ارز دیجیتال ایران کرده و ارز دیجیتال دریافتی را به عنوان ارزش و پشتوانه پول فیزیکی که در بانک خارجی ایران واریز کرده به دولت یا تاجر ایرانی تسلیم نماید همچنین معامله با این ارزها باید به وسیله کدهای کامپیوتری و حمایت قضایی دولت ایران در مسئله کلاهبرداری باشد.
3-قدم آخر ، ورود پولهای فیزیکی حاصله به کشور:
در این مورد هیچ اجباری نیست که پولهای حاصله سریعا به کشور برگردند بلکه میتوانند به عنوان ارزش و قدرت خرید ایران در بانکهای خارجی ایران بمانند و به تسهیل تجارت و فروش نفت کمک کنند اما اگر درصدی از پول ها که در بانکهای خارجی ایران نگهداری میشود میتوانند مجددا با اقدامی هوشمندانه بصورت ارزهای دیجیتال به تجار ایرانی داده شود تا در معاملات آتی خود بعنوان ارزش برای تبدیل به ارز مورد نظر خود از آن استفاده کنند و در زمینه واردات کالا به کشور ،تاجر ایرانی ریال یا ارز مبدا خود را به دولت ایران داده و به ازای آن توکن ارز دیجیتال دریافت کند. و میتواند آن را به تاجر خارجی بدهد یا آن را به بانکهای ایران ببرد تا بانکها معادل پشتوانه ارزی آن پول را با شبکه پولی بین المللی به حساب شخص مورد نظر واریز کند.از دیگر مزیت این روش این است که چون ورود ها و خروج ها تحت یه لوله انتقال تماما تحت کنترل دولت ایران جایجا میشوند میتوانند پولشویی را به صفر برساند و همچنین بر معضلاتی مثل قاچاق موثر باشد.
نتیجه گیری: در این برهه سخت تاریخی که تحریم ها هر روز بلای جدیدی بر سر اقتصاد کشور وارد میکند و مردم را در تنگنای شدید قرار داده دولت باید به نوعی انتقال پول خاموش روی بیاورد.روشی که معاملات را در وضعیت انجام شده قرار میدهد بدون آنکه پولی رفته باشد و یا پولی برگشته باشد و تمامی پولهای تحت تملک دولت یا تاجرین باید بصورت ارزش های غیرقایل دید و دیجیتالی بر بستر یک بلاکچین خصوصی نقل و انتقال یابد تا هم چرخ اقتصادی کشور بچرخد و هم نیاز به انتقال ارزش تحت یک ارزش فیزیکی مثل طلا یا پول به صفر برسد و صفر و یک ها چرخنده چرخ های اقتصاد باشند.
سوال عمده : آیا دولت ایران باید به تنهایی این طرح را عملی کند؟ قطعا دولت ایران به همکاری دولت هایی مثل چین که با آمریکا در جنگ اقتصادی هستند یا کشورهای آمریکای جنوبی که درحال فرار از دلار و یورو هستند قادر به اجرای این طرح هستند.البته دولت اگر نتواند حمایت خارجی را جذب کند صرفا با یک تایید خارجی میتواند از عراق و سوریه و ابرقدرتی بنام چین ،طرح را اجرایی کند.
سخن پایانی: البته این روش چون تحت کدهای منطقی برنامه نویسی شده اند هیچ سیاستمدار یا مدیری نمیتوان مقداری از آن را بدون طی کردن روال قانونی سیستم بلاکچینی برداشته و به کانادا ببره و به راحتی اون رو نقد کنه که ممکنه موجب ناراحتی برخی آقایون باشه و حتی اگر چنین اتفاقی بیوفته دولت میتواند بدلیل کنترل داشتن بر زنجیره بلوکی کل شبکه آن کیف پول را جزو دارایی های سوخته غیرقابل انتقال یا اصطلاحا درامد سوخته باطل کند تا نشود آن را تحت شبکه جابجا نمود (نقد نمود).
