برای رسیدن به اوج باید جذابیت داشته باشید. (سارا برنهاردت)
بخش اصلی موفقیت شما در کار و زندگی اجتماعی به نحوه ارتباط شما با دیگران بستگی دارد. هوش اجتماعی یا همان توانایی تعامل، صحبت کردن، مذاکره کردن و متقاعد کردن دیگران، مهمترین هوشی است که میتوانید داشته باشید.
شما باید با دیگران جوری برخورد کنید که همواره پذیرای درخواست و پیام شما باشند. از شما خرید کنند، با شما روابط شخصی داشته باشند و همواره تصویر مثبتی از شما در ذهن آنها باشد.
جذاب بودن معنایی فراتری از چهره زیبا، نوع پوشش یا رعایت ادب دارد. جذاب بودن یعنی وقتی شما در یک جمع یا گفتگویی شرکت میکنید، با حضور شما، افراد حس استثنایی بودن بکنند.
جذاب بودن امری ذاتی است یا اکتسابی؟
شکی در این نیست که بعضی افراد به صورت ذاتی و با توجه به ویژگیهای فردی از جذابیتهایی برخوردار هستند اما جذاب بودن ریشه ژنتیکی ندارد و امری اکتسابی است. پس دید خود را نسبت به جذاب بودن تغییر دهید و بدانید جذاب بودن یک مهارت است که باید آن را فرا بگیرید و با استفاده از آن روی سایرین تأثیر بگذارید.
مهمترین عامل جذاب بودن، عاملی خارجی است و مسئول شکل گیری این عامل خارجی ما هستیم. این عامل خارجی را توجه کردن به دیگران مینامم. شما باید زمانی که به کسی گوش میدهید با تمام وجود گوش بدهید و همهی صحبتهای طرف مقابل برای شما مهم باشد. بدین صورت، طرف مقابل احساس ارزشمند بودن میکند و جذب شما میشود، زیرا شما عامل این ارزشمند بودن و عامل ایجاد توجه بودید.
توصیه مهم: از این پس سعی کنید رفتار کسانی را که برای شما و جمع دوستان شما جذاب است، تحلیل و بررسی کنید.
شما باید بدانید آنهایی که گیراتر هستند، راحتتر دیگران را به شنیدن حرفهایشان تشویق میکنند و راحتتر فرصتهای جدید به دست میآورند.
قطعاً شما نیز افرادی را میشناسید که حس میکنید قلباً شما را دوست دارند و به عقاید و نظرات شما احترام میگذارند. این افراد فارغ از جنسیت و سن شما با دقت به نقطه نظرات شما گوش میدهند و گفتگو کردن با شما برایشان ارزشمند است. همین امر سبب شده که شما به صورت ناخودآگاه احساس خوشایندی از معاشرت با آن فرد داشته باشید.
در ابتدا باید این واقعیت را بپذیریم که انسان موجودی احساسی و عاطفی است. مهمتر این است که انسان در برابر رفتار دیگران حساسیت بالایی دارد. پس رفتار ما با دیگران باید طوری باشد که احساس خوبی در آنها ایجاد شود و به سبب رفتارِ ما، طرف مقابل احساس مهم بودن بکند.
(هم اکنون تصور کنید در جمعی هستید و در آنجا از شما به عنوان فردی مهم و تأثیر گذار نام میبرند. قطعاً احساس خیلی خوبی پیدا میکنید و آن جمع برای شما جذاب میشود طوری که تمایل دارید لحظات بیشتری را در آن جمع باشید. پس شما نیز به دیگران حس مهم بودن منتقل کنید تا دیگران مجذوب شما بشوند.)
وقتی برای اولین بار فردی را ملاقات میکنید، در ذهنتان از وی انتقاد نکنید. بلکه به طور کامل وی را به شکلی که هست، بپذیرید. راه حل کاربردی برای انتقال حسِ پذیرش به دیگران، فقط یک تبسم واقعی است. با تبسم کردن به فرد مقابل نشان میدهید که وی را پذیرفتهاید و از ملاقات با وی احساس رضایت دارید.
هر گاه از دیگران تشکر میکنید نشان میدهید که فعلِ وی برای شما ارزشمند بوده است و شما ارزش فعل وی را میدانید. در نتیجه این حس ارزشمندی به فرد منتقل میشود و وی (در ناخودآگاه خود) مجذوب قدرشناسی شما میشود.
روش کاربردی تقدیر و سپاسگزاری بسیار ساده است. فقط آن را بیان کنید. بگویید: «ممنونم»، «متشکرم».
همه ما انسانها در ناخودآگاه خود تشنه تأیید شدن هستیم. برای مثال همواره سعی میکنیم تصویری از خودمان پُست کنیم که مورد تأیید دیگران واقع شوند و به عبارت دیگر لایک بیشتری بخورد. هرچند تظاهر کنیم نظر دیگران برای ما مهم نیست اما واقعیت این است که در ناخودآگاه خودمان، تأیید شدن از سمت دیگران اهمیت ویژهای دارد و در مثالی که گفتم همه ما از اینکه لایک بیشتری دریافت کنیم، خوشحالتر میشویم.
تأیید کردن دیگران سبب ایجاد عزت نفس در آنها شده و باعث میشود در ذهن آنها جایگاه خاصی داشته باشیم. در مثالی ملموستر زمانی که فردی علاوه بر لایک، زیر پُست شما یک کامنت تمجید کننده قرار میدهد، ممکن است بلافاصله پس از دیدن آن فرد، آن کامنت را نیز به خاطر بیاورید.
همواره سعی کنید از کارهایی که طرف مقابل انجام میدهد تعریف کنید و هر بار که شما این کار را تکرار کنید، طرف مقابل شما را بیشتر دوست خواهد داشت و در شما جاذبه و گیرایی بیشتری مشاهده خواهد کرد.
مهمترین عامل در شکل گیری روابط موفق، توجه کردن است. خواهشاً اگر میخواهید جذاب باشید به صحبتها و حضور فیزیکی افراد توجه کنید.
توصیه مهم: وقتی فردی را میبینید که دیدار با او برای شما مهم است، تصور کنید که به جای آن فرد، یکی از دوستان قدیمی خود را پس از سالها به طور ناگهانی دیدهاید. قطعاً با دیدن دوست قدیمی خود، چشمانتان برق میزند و احساسی عالی خواهید داشت. اکنون همین انرژی مثبت را به آن فرد منتقل کنید.
از این پس تمرین کنید تا هر کس را که دیدید، تصور کنید یک دوست قدیمی را دیدهاید.
شما باید به عنوان یک بازرگان، مدیر یا همسر از طریق سوال کردن و گوش دادن دقیق به حرفهای طرف مقابل، به جمع آوری اطلاعات پرداخته و سپس تصمیم گیری کنید.
با رعایت موارد زیر، سعی کنید به طرف مقابل نشان دهید که گوش دادن به حرفهای وی برای شما مسئلهای مهم است.
آ) با تمام وجود گوش بدهید. اگر کسی میخواهد با شما حرف بزند، بلافاصله فعالیتهای دیگرتان را متوقف کرده و با تمام وجود به حرفهای او گوش بدهید.
ب) قبل از جواب دادن حدود 3 ثانیه مکث کنید. با این کار نشان میدهید که داشتید با دقت به حرفهای طرف مقابل گوش میکردید.
پ) سوال کنید. اگر قسمتی از صحبتهای گوینده برای شما واضح نیست، حتماً از وی سوال کنید و توضیحات بیشتری از وی بخواهید. حتی اگر مطلب وی کاملاً روشن است، سعی کنید سوالاتی جزئی مطرح کنید تا نشان دهید کاملاً به گوینده توجه دارید. در واقع کسی که سوال میکند، هدایت گفتگو را در دست دارد.
ت) پس از گوش دادن به بخشهای مختلف صحبتهای گوینده، هر بخش را به طور خلاصه و به زبان خود به او تحویل دهید. (گزینه ت ضروری نیست اما می تواند در پاره ای از موارد کارگشار باشد.)
توصیه مهم: برای اینکه جاذبه داشته باشید، باید به مهارت خوب گوش دادن تجهیز شوید، به خصوص اگر مرد هستید. برای تقویت این مهارت، چهار مورد فوق را امتحان و تمرین کنید.
مهمترین نیازهای اکثر خانمها در محبت، توجه و احترام خلاصه میشود.
در صحبت با خانمها، سعی کنید کمتر حرف بزنید و بیشتر گوش بدهید. از او سوال کنید. از مسائل روزمره، نگرانیهای او و اهدافش سوال کنید. همچنین سعی کنید در حرفهای او نکته جالبی پیدا کنید و تحت تأثیر آن حرف بزنید.
مردها با موفق شدن، با گرفتن مقام و با احترام دیدن احساس ارزشمند بودن میکنند، پس راه نفوذ بر مردان ساده است. فقط کافی است از او سوال کنید که چه دستاوردهایی داشته است، سپس از آنها دستاوردها تعریف کنید. وقتی از مردها به خاطر موفقیتها و دستاوردهایشان تعریف کنید، آنها تحت تأثیر قرار میگیرند.
نهایتا توجه بفرمایید که تأثیر کلام شما با خانمها و آقایان ارتباط مستقیمی با جذاب بودن شما دارد.
اگر روز سختی داشتهاید یا شرایط ذهنی مناسبی ندارید، لازم نیست آن را در رفتار خود نشان دهید. سایرین نمیدانند در ذهن شما چه میگذرد اما آنها رفتار شما را میبینند و شما را از روی رفتارتان میسنجند. پس حتی اگر شرایط درونی نامساعدی دارید، در روابط اجتماعی خود آن را بروز ندهید و رفتار خود را کنترل کنید. سعی کنید با رفتار خود به جای حس تنفر، حس عشق و انرژی مثبت را منتقل کنید.
همچنین توجه کنید حفظ ظاهر و کنترل رفتار بیرونی، به مراتب راحتتر از تغییر احساسات منفی درونمان است.
توصیه مهم: این بار که با کسی حرف میزنید، طوری رفتار کنید که انگار این آخرین باری است که او را میبینید، با انرژی به چهره وی نگاه کنید و با دقت به حرفهای او گوش دهید.
آ) تماس چشمی: نخستین نشانهای که تأیید میکند یک نفر به صحبتهای شما گوش میدهد، تماس چشمی است. هنگامی که کسی با شما صحبت میکند با وی تماس چشمی برقرار کنید و بدانید هر چه قدر تماس چشمی بیشتر باشد، بیشتر خود را علاقهمند نشان میدهید.
ب) تماس چشمی برتر: در هنگام ارتباط چشمی سعی کنید (زمانی که مستمع هستید) چشمان خود را حرکت دهید و نگاه خود را از یک چشم گوینده به چشم دیگر وی منتقل کنید. البته بهتر است در این کار زیادهروی نکنید.
پ - 1) متمایل کردن سر: سعی کنید هر از گاهی در حین گوش دادن به گوینده سر خود را با زاویه کمی به طرفین متمایل کنید. در این کار افراط نکنید.
پ - 2) پایین آوردن سر به علامت تأیید: یکی از روشهای قدرتمند در تأیید اینکه شما به گوینده گوش میدهید، تکان دادن سر و پایین آوردن سر است. عادت کنید در تأیید دیگران، به آنها سر تأیید فرود آورید.
ت -1) زبان بدن: خواه ایستاده یا نشسته باشید، وقتی میخواهید که در واقع به طرف مقابل اعلام کنید که "من شیفته حرفهای شما شدهام"، به سمت او متمایل یا به او اندکی نزدیکتر شوید، اما مراقب باشید که به منطقه و راحت او تجاوز نکنید.
ت - 2) زبان بدن نامناسب: زمانی که در حال گوش دادن به گوینده هستید در صندلی خود فرو نروید، در عوض قائم بنشینید. از دست به سینه نشستن پرهیز کنید، در عوض دستهای خود را از هم باز کنید.
دکتر محرابیان، استاد دانشگاه کالیفرنیا، مطالعهای درباره ارتباطات انجام داد و به این نتیجه رسید که در گفتگوهای رو در رو، زبان بدن 55 درصد پیام فرد را مخابره میکند. در حالی که لحن صدا 38 درصد و خود کلمات تنها 7 درصد پیام را مخابره میکنند. تأثیر زبان بدن در انتقال پیام حیرت انگیز است.
ث - 1) تأیید صوتی: سعی کنید مستمعی پویا باشید و با اصواتی از جمله "آها"، "اوم"، "اوه" یا کلماتی از جمله "درسته"، "بله" به گوینده نشان دهید که به صحبتهای وی اهمیت میدهید.
ث - 2) تأیید کلامی: این نوع تأیید دو حالت دارد.
حالت اول اینکه شما صرفاً با صحبتهای گوینده همراهی میکنید و شاید موافق نظرات وی نباشید، در اینجا از کلماتی چون "این طور"، "راستی؟"، "پس این طور!" استفاده کنید.
حالت دوم اینکه شما با حرفهای گوینده موافق هستید، در این صورت از عبارتی چون "بله، صد درصد"، "موافقم"، "دقیقاً"، "درست اشاره کردید" استفاده کنید.
توصیه مهم: پس از بیان مهارتهای قبلی، شما نیاز به تمرین دارید. شما با تمرین کردن عالی میشوید، پس هرچند با کم و کاستی یا عیب و ایراد، ولی تمرین را شروع کنید. وقتی با دوستان یا اعضای خانواده ارتباط برقرار میکنید، از مهارتهای گوش دادن استفاده کنید. بهتر است ابتدا با دوستان و نزدیکان تمرین را شروع کنید تا بتوانید بعدها در یک گفتگوی کاری/تجاری نیز خوش بدرخشید.
مواردی که باید در تمرین خود انجام دهید:
1. تماس چشمی معمولی و برتر / 2. متمایل کردن سر و تأیید با سر / 3. استفاده از زبان بدن مناسب / 4. تأیید صوتی و کلامی
اگر کسی برای مسئلهای به شما مراجعه کرد یا وقتی فردی میخواهد بین دو چیز یکی را انتخاب کند، به جای اینکه بلافاصله اعمال نظر کرده یا نصیحت بکنید، ابتدا از وی بپرسید «به نظر خودت چه باید بکنی؟»
قطعاً وی صحبتهایی برای ارائه دارد که میتوانید با صبر و حوصله به آنها گوش دهید. در اکثر موارد، فرد فقط نیاز دارد درباره تصمیم خود با شما صحبت کند و نیاز به مستمع دارد. در نهایت خودش پاسخ مناسب را مییابد و شما نیز از تله ضد جاذبه ناصح بودن گریختهاید.
قبل از اینکه شروع به راهنمایی فرد مقابل کرده یا گوش دادن را قطع کنید، حتماً سطح احساسات وی را بسنجید. شاید فرد مقابل هنوز احساسی، عصبی یا هیجانی زده است و نیاز دارد شما بیشتر به وی گوش دهید. صبور باشید تا هیجانات وی تخلیه شود و چنانچه از شما نظرخواهی کرد، در آن زمان وارد عمل شوید.
فقط خواهشاً در زمان نظر دادن، بسیار مراقب پند و اندرز دادن باشید، مگر اینکه فرد مقابل از شما راه حل بخواهد. گوش دادن همدلانه شما بیشتر اشخاص را راضی نگه میدارد.
هرگاه مقدور بودن به طرف مقابل تبسم کنید و با این کار به وی اعلام کنید که پذیرای وی هستید.
توصیه مهم: تبسم شما باید اصیل باشد. تبسم اصیل در یک لحظه محو نمیشود. تبسم واقعی و اصیل چند لحظه بر چهره باقی میماند.
معمولاً افراد در تحسین کردن دست و دل باز نیستند و این باعث شده که تحسین کردن کمیاب شود. البته این کمیابی باعث ارزشمند شدن و موثرتر شدن "تحسین کردن" شده است. شما از این ابزار کمیاب و تأثیرگذار به نفع خود استفاده کنید و با تحسین کردن دیگران در مقابل آنها جذاب ظاهر شوید.
همه ما خواهان شناخته شدن هستیم، به خصوص اگر کاری کرده باشیم که فکر کنیم ارزشمند بوده است. مورد قدرشناسی واقع شدن و تحسین شدن برای همه مردم مهم است.
در تحسین کردن به نکات زیر توجه کنید:
اصل وانمود سازی میگوید، اگر طوری وانمود کنید که انگار پیشاپیش به گونه مورد نظر احساس میکردهاید، اقدامات شما به زودی احساساتِ در ارتباط و ملزم به آن را ایجاد میکند.
توصیه مهم: وقتی با شخصی ملاقات میکنید، وانمود کنید که آن شخص فوق العاده جذاب است. با اون مانند یک فرد مهم گفتگو کرده و از قدرت تبسم استفاده کنید. قطعاً با این حرکت باعث مجذوب بودن خودتان در ذهن طرف مقابل میشوید. نهایتا خودتان هم وی را آدم جالبی مییابید و به نظرتان حرفهای جالبی میزند.
با وانمود سازی شما وارد چرخه ارتباط با افرادی میشوید که شاید تا پیش از آن به صورت ناخودآگاه از آنها فاصله میگرفتید. با ایجاد ارتباطاتِ جدید با افراد جدید، شما فرصتها و موقعیتهای جدیدی مییابید. همواره به گونهای با طرف مقابل برخورد کنید و به گونهای وانمود سازی کنید که گویی اگر او از شما خوشش بیاید، یک میلیارد تومان به شما جایزه میدهد.
وقتی به یک شنونده عالی تبدیل شدید، اکنون زمان آن رسیده که در صحبت کردن هم جذاب باشید. از مهارتهای زیر استفاده کنید:
زمانی که شما نقش گوینده را دارید، باید در چشمان طرف مقابل نگاه کنید اما در این کار افراط نکنید. حدود 70 یا 80 درصد ارتباط چشمی برقرار کنید. وقتی گوینده هستید، ارتباط چشمی صد درصدی با مستمع، در وی احساس فشار یا ترس را القاء میکند.
اگر در جمعی صحبت میکنید، حتماً ارتباط چشمی خود را از فردی به فرد دیگر منتقل کنید و روی همه تأثیر بگذارید.
برای اینکه فشار نگاه صد درصدی به چشمان مستمع را از بین ببرید، این بار که با کسی صحبت میکنید، نگاهتان را به مدت دو ثانیه از چشمان وی برداشته و در عوض به جوانب صورت وی نگاه کنید. نگاه خود را از گوشِ راست به گوشِ چپ مستمع بفرستید و از آنجا متوجه دهان و نهایتاً مجدد متوجه چشمان وی بشوید.
از سریع حرف زدن خودداری کنید، زیرا اولاً مطالب را خوب منتقل نمیکنید، دوماً مانند فروشندههای اتومبیلهای دست دوم میشوید، سوماً مستمع حس میکند میخواهید سر وی کلاه بگذارید.
توصیه: متنی را انتخاب کنید و هنگام خواندن آن صدای خود را ضبط کنید. سپس به صدای خود گوش دهید و بسنجید که آیا کاملاً مفهوم است یا خیر. میتوانید از نزدیکان هم بخواهید که اعلام نظر کنند.
اگر سرعت صحبت کردن شما زیاد است، قطعاً باید سرعت را کم کنید و اگر خیلی آهسته و حوصله سربر است، سرعت صحبت خود را افزایش دهید.
هنگامی که گوینده هستید در میان صحبتهای خود سکوتهای 2 الی 5 ثانیهای داشته باشید تا به مستمع اجازه برقراری ارتباط و فکر کردن بدهید.
همچنین از اصواتی همچون "اوم"، "آآآ" در میان صحبتهای خود به شدت پرهیز کنید. اگر دنبال کلمهای هستید یا به زمان برای فکر کردن نیاز دارید، ترجیحاً سکوت کنید و اصلاً از این گونه اصوات استفاده نکنید. این اصوات به طور قطع گیرایی شما را کاهش میدهد. اگر به اندازه کافی سکوت کنید، نیازی به اصوات نخواهید داشت.
در گفتگوهای دوستانه، گرم و احساسی آهنگ صدای خود را پایین نگه دارید و از لحن آرامتری استفاده کنید.
طبعاً در صحبتهای معمولی، باید از آهنگ و لحن معمولی استفاده کنید.
در مثال ذیل، شما خیلی راحت میتوانید تأثیر آهنگ و لحن صدا را در ابراز علاقه متوجه بشوید.
اگر کسی با لحن آرام و آهنگ پایین به شما بگوید «دوستت دارم»، تمامی احساسات شما درگیر میشود و سخنِ طرف مقابل به جان شما مینشیند.
اما اگر کسی با لحن معمولی یا آهنگ صدای بالا (سریع) به شما بگوید «دوستت دارم» فقط احساسی مصنوعی و سطحی به شما منتقل میشود. گویی طرف مقابل حتی حوصله شما را ندارد، چه برسد به اینکه شما را دوست داشته باشد.
قطعا برای شما پیش آمده است که دوستتان یا فردی بارها درباره یک موضوع تکراری با شما صحبت کند و صحبتهای وی از حوصله شما خارج باشد. برای اینکه گیرایی و جذابیت خود را از بین نبرید، باید مستمع خوبی باشید و طبعاً نباید مانع صحبت کردن طرف مقابل شوید، هرچند تکراری باشد. اما میتوانید شرایط گفتگو را به نفع خودتان تغییر دهید.
اگر صحبتهای مکرر دیگران درباره احساسات و مسائل شخصی زیاد است و نمیخواهید بی ادب به نظر برسید، میتوانید:
هدف از هدایت کردن صحبت، مسلط شدن بر آن نیست زیرا این نقطه مقابل ایجاد جاذبه است.
برای هدایت کردن صحبت، سوالاتی بپرسید که با : کی / چه / چرا / چه وقت / کجا / چطور شروع میشوند. بدین صورت صحبت را به سمتی هدایت میکنید که شنونده دوست دارد و برای وی گیرایی ایجاد میکنید.
همواره به خاطر داشته باشید که وقتی حرف میزنید، چیزی یاد نمیگیرید. همچنین همواره سعی کنید موضوعات مورد علاقه مخاطب خود را پیدا کنید و پیرامون همان موضوعات سوالات خود را مطرح کنید. در صورت تمایل میتوانید نظرات خودتان را هم مطرح کنید، اما وقتی درباره خودتان حرف میزنید، مراقب باشید که صحبت بیش از اندازه نکنید. کاری کنید که طرف مقابل بیشتر حرف بزند.
توصیه مهم: وقتی با شخص دیگری حرف میزنید، خودتان را فراموش کنید. نگران اینکه محبوب واقع شوید نباشید. به جای آن، سعی کنید دیگران احساس کنند که محبوب واقع شدهاند.
در گفتگو میخواهید ثابت کنید که حق با شماست؟
بدون توجه به اینکه تا چه اندازه به باورهای خود اطمینان دارید، و بدون توجه به اینکه نقطه نظرهای دیگران را تا چه اندازه مضحک و ساده لوحانه میپندارید، از کمترین تعارض و اختلاف اجتناب کنید. تعارض در گفتگو یک عامل شدیداً ضد گیرایی است. این بدان معنا نیست که نمیتوانید در گفتههای خود محکم و راسخ باشید، اما اجازه ندهید که میل به پیروز شدن در گفتگو به شما غلبه کند.
اهداف خود را از گفتگو بشناسید. موارد زیر به شما کمک میکند:
آیا تاکنون اتفاق افتاده با کسی حرف بزنید و متوجه شوید که حرف شما با روحیه او همخوانی ندارد. ممکن است شما خونسرد و آرام باشید اما آنها گرفته یا هیجانی باشند. ممکن است شما در شرایط وجد و خوشحالی باشید اما آنها افسردگی را تجربه کنند، یا برعکس.
اگر میخواهید جاذبه داشته باشید، باید انعطاف داشته باشید و منتقد نباشید. دنیا را از دریچه چشم مخاطب نگاه کنید. این بار که با کسی حرف میزنید، به رفتار و احساسات او دقت کنید و سعی کنید خود را تا حدودی به حالات وی نزدیک کنید.
اولین توصیه طلایی: با هر کسی ملاقات میکنید، فرض کنید او یک مشتری یک میلیارد تومانی شما و یکی از مهمترین اشخاص دنیاست. وقتی با اشخاص این گونه برخورد میکنید، سبب میشوید تا درباره خود احساس بسیار خوبی به دست آورند. این گونه آنها مجذوب گیرایی شما میشوند.
دومین توصیه طلایی: وارد میدان شوید، فکر کردن به انجام دادنِ کاری، همان انجام دادن نیست. تمرین کردن، همان انجام دادن نیست. آماده شدن، همان انجام دادن نیست. تصویر سازی ذهنی، انجام دادن نیست. فقط انجام دادن، انجام دادن است. در نتیجه از مهارتهای بیان شده در این مقاله استفاده کرده و آنها را انجام دهید.
سومین توصیه طلایی: همیشه در لحظه باقی بمانید. برای یک انسان گیرا و جذاب تنها زمانی که وجود دارد، همین الان و همین لحظه است. "بار بعدی" یا "فردایی" یا "دوباره سعی خواهم کرد" وجود ندارد. باید همین الان در جلسه کاری، در رابطه با فرد مورد علاقه خود، در رابطه با دوستانتان جذاب باشید.
هدف بنده از گردآوری این مقاله، بیان روشهایی جهت جذاب بودن شماست. جذاب بودن در محیط کار، در میان دوستان و در روابط احساسی.
با اهرم جذاب بودن شما میتوانید سریعتر ترفیع شغلی بگیرید، دوستان بیشتری پیدا کنید و بر فرد مورد علاقه خود تأثیر بگذارید.
در نتیجه پس از مطالعه این مقاله، قرار نیست شما معروف شوید و قرار نیست یک میلیون فالوور به دست بیاورید، بلکه قرار است در محیطهای کاری، دوستانه و عاطفی فردی جذاب باشید.
نقطه عطف جذاب بودن این است که شما در ابتدا بر محیطهای کاری و دوستانه کوچکتری تأثیر میگذارید اما زمانی که جذابیت شما افزایش پیدا کند، قطعاً بر محیطهای کاری و دوستانه بزرگتری تأثیر میگذارید و اگر دوست دارید شاید روزی از همین طریق معروف هم شدید.
ارادتمند ، دانیال رصاف (زمستان 1400)
منابع: