اگر بگویند یک ویژگی از خودت بگو که تو را تعریف میکند شاید بگویم تسلیم نشدن. همیشه دنیا برای من اینطوری است که ناراضیام، میدوم و میدوم تا راضی شوم و بعد بروم سراغ موضوع بعدی.
چندین شغل عوض کردهام، چندین درمانگر، چندین روش زندگی و هر روز امیدم این است که فردا فلان چیز بهتر خواهد شد/ بهترش خواهم کرد.
هیچوقت فکر نکردهام خب، من این کتاب را نمیفهمم پس بگذارمش کنار، من نمیتوانم منظم درس بخوانم پس نخوانم، نمیتوانم خوب کار کنم پس به درد این کار نمیخورم.
همیشه باوری در اعماق وجودم هست که هر کاری دیگران توانستهاند و من هم دوستش دارم میتوانم بکنم. البته مواردی هم بوده که خیلی بیسروصدا به روی خودم نیاوردهام و نتوانستهام یا اصلا آنقدر به نظرم بزرگ بودهاند که هنوز سراغشان نرفتهام ولی الگوی همیشگی این بوده که آنقدر به در و دیوار زدهام و زخم برداشتهام تا توانستهام و از پسش برآمدهام، آنقدر که به زندگی تحت فشار و شکنجه انگار عادت دارم وحالا که در تلاشم آرامتر باشم و خودم را بهتر بشناسم غافل که میشوم میبینم برگشتهام به روش دردناک قبلی.