Darya_RahimPour
Darya_RahimPour
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خاطره بازی

من موهای پر و فری دارم که از بچگی برا شونه کشیدن شون مامان کلی دردسر داشت البته هنوز هم هست هاااااا . خلاصه کلاس سوم دبستان بودم یه روز عمه ام آمد خونه مون و گفت عمه فردا بیا برا مدرسه ات لباس بدوزم و منم در عالم بچگی خوشحال و شاد کله صبح بی اطلاع مامان و بابا رفتم خونه عمه، بی خبر از نقشه شوم عمه .


داشتیم بازی می کردیم که عمه گفت ، بیا برات موهات رو کوتاه کنم که راحت بشی، نشستن رو صندلی همان و ماشین نمره صفر رفتن تو موها همان، به 10 دقیقه نکشیده کل حیات شد مو و من کچل شدم مثل پسرها ( اما پسر ها از کچلی متنفرن بخصوص تو دوران مدرسه ) حالا یه دختر شیطون رو تصور کنین با کله کچل شده با نمره صفر که تا دیروز کلا روسری و مقنعه نمی پوشید حالا مجبوربود کل روز رو با مقنعه باشه .


البته چشم تون روز بد نبینه بابا با عصبانیت رفت سراغ عمه که موهای خودش رو هم مثل موهای من با مشاره صفر بزنه اما با وساطت عمه بزرگم ختم بخیر شد .

موهام هنوز هم فر و پر هست ولی الان عاشق شونم و بقول مامانم دیگه نیاز نیست برای فرکردن موهام برم آرایشگاه .
** گاهی دوباره دلم میخواد باز موهام رو بزنم و کچل بشم ولی این بار از اون لذت ببرم ***

شما تجربه کچل کردن رو دارین ؟؟؟ نظرتون چیه کچل کنم ؟؟

دریا رحیم پور

خاطره بازی
مدرس روش مطالعه،تندخوانی،تقویت و تمرکز حافظه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید