ایدهای عالی در سر دارید. هیجانزدهاید و پتانسیل آن را به وضوح میبینید. اما وقتی به قدم بعدی فکر میکنید، یعنی نوشتن یک طرح تجاری (Business Plan) طولانی و پیچیده، تمام انرژی و اشتیاقتان را از دست میدهدهید. طرحی که احتمالاً ساعتها برای نوشتنش وقت میگذارید و در نهایت، هیچکس آن را تا انتها نخواهد خواند.
اگر این سناریو برای شما آشناست، خبر خوبی برایتان داریم. با طرحهای تجاری ۵۰ صفحهای خداحافظی کنید و به قهرمان دنیای استارتاپها سلام کنید: بوم مدل کسب و کار (Business Model Canvas).
این ابزار قدرتمند که توسط الکساندر استروالدر ابداع شد، یک جایگزین بصری، سریع و پویا برای برنامهریزیهای سنتی است. بوم مدل کسب و کار، یک نقشه استراتژیک یک صفحهای است که به شما اجازه میدهد تمام اجزای حیاتی کسبوکارتان را در یک نگاه ببینید. اما این بوم فقط یک ابزار برای مستندسازی نیست؛ بلکه ابزاری برای تفکر، گفتگو، و از همه مهمتر، آزمایش است.
در این مقاله، ابتدا با ۹ جزء سازنده این بوم آشنا شده و سپس یک نقشه راه عملی برای تکمیل گامبهگام آن برای ایده جدیدتان ارائه خواهیم داد.
بوم مدل کسب و کار از ۹ بلوک ساختمانی تشکیل شده است که تمام جنبههای یک کسبوکار را پوشش میدهند. بیایید با استفاده از یک مثال ساده (یک سرویس اشتراک ماهانه قهوه تخصصی) هر بخش را بررسی کنیم:
بخشهای مشتریان (Customer Segments):
سوال کلیدی: برای چه کسی ارزش خلق میکنیم؟ مهمترین مشتریان ما چه کسانی هستند؟
مثال: کارمندان شرکتها که قهوه باکیفیت میخواهند؛ قهوهدوستانی که دوست دارند طعمهای جدید را امتحان کنند.
ارزشهای پیشنهادی (Value Propositions):
سوال کلیدی: چه مشکل یا نیازی از مشتری را برطرف میکنیم؟ چه ارزشی به او میدهیم؟
مثال: دسترسی ماهانه به قهوههای کمیاب از سراسر جهان؛ راحتی (تحویل درب منزل)؛ کشف طعمهای جدید.
کانالها (Channels):
سوال کلیدی: از چه راهی به مشتریان خود دسترسی پیدا کرده و ارزش پیشنهادی را به آنها ارائه میدهیم؟
مثال: وبسایت برای ثبتنام و مدیریت اشتراک؛ شبکههای اجتماعی برای بازاریابی؛ شرکت پست برای تحویل محصول.
ارتباط با مشتریان (Customer Relationships):
سوال کلیدی: چه نوع رابطهای با هر بخش از مشتریان خود برقرار میکنیم؟ (مثلاً سلف-سرویس، پشتیبانی شخصی، جامعه آنلاین)
مثال: پشتیبانی از طریق ایمیل و چت؛ جامعه آنلاین برای به اشتراکگذاری تجربیات قهوه؛ محتوای آموزشی در وبلاگ.
جریانهای درآمدی (Revenue Streams):
سوال کلیدی: مشتریان در ازای چه ارزشی حاضر به پرداخت پول هستند و چگونه پرداخت میکنند؟
مثال: حق اشتراک ماهانه (پلنهای مختلف بر اساس حجم قهوه)؛ فروش تجهیزات جانبی قهوه.
فعالیتهای کلیدی (Key Activities):
سوال کلیدی: برای ارائه ارزش پیشنهادی خود، باید چه کارهای مهمی را به طور مداوم انجام دهیم؟
مثال: انتخاب و خرید دانههای قهوه باکیفیت؛ بستهبندی و ارسال؛ مدیریت وبسایت و بازاریابی.
منابع کلیدی (Key Resources):
سوال کلیدی: برای انجام فعالیتهای کلیدی خود به چه منابعی (فیزیکی، مالی، انسانی، فکری) نیاز داریم؟
مثال: روابط با تامینکنندگان قهوه؛ پلتفرم وبسایت؛ برند و تخصص در زمینه قهوه.
شرکای کلیدی (Key Partnerships):
سوال کلیدی: چه کسانی میتوانند به ما در انجام فعالیتهای کلیدی کمک کنند؟ چه کارهایی را میتوانیم برونسپاری کنیم؟
مثال: شرکتهای تامینکننده قهوه؛ شرکت پست و لجستیک؛ اینفلوئنسرهای حوزه قهوه.
ساختار هزینهها (Cost Structure):
سوال کلیدی: مهمترین هزینههایی که برای اجرای مدل کسبوکار خود داریم، کدامند؟
مثال: هزینه خرید دانههای قهوه؛ هزینههای ارسال و بستهبندی؛ هزینههای بازاریابی و نگهداری وبسایت.
تکمیل بوم یک فرآیند خلاقانه است، اما یک نقطه شروع منطقی وجود دارد: همیشه از مشتری شروع کنید.
مرحله اول: تمرکز بر مشتری و ارزش (سمت راست بوم)
بخشهای مشتریان: اولین و مهمترین بخش. دقیقاً مشخص کنید مشتریان هدف شما چه کسانی هستند. سعی کنید آنها را به گروههای مشخص تقسیم کنید.
ارزشهای پیشنهادی: به ازای هر بخش مشتری، مشخص کنید چه ارزش منحصربهفردی به آنها ارائه میدهید. این دو بخش، قلب مدل کسبوکار شما هستند و باید کاملاً با هم همخوانی داشته باشند.
کانالها، ارتباط با مشتری و جریانهای درآمدی: سپس به این فکر کنید که چگونه این ارزش را به مشتری میرسانید، چگونه با او در ارتباط خواهید بود و چگونه از این تعامل، کسب درآمد میکنید.
مرحله دوم: طراحی زیرساختها (سمت چپ بوم)
حالا که میدانید چه چیزی را به چه کسی و چگونه میفروشید، وقت آن است که به پشت صحنه فکر کنید.
فعالیتهای کلیدی: برای تحقق وعدههایی که در سمت راست بوم دادهاید، دقیقاً چه کارهایی باید انجام دهید؟
منابع و شرکای کلیدی: برای انجام آن کارها به چه ابزارها، مهارتها و کمکهایی نیاز دارید؟
ساختار هزینهها: در نهایت، تمام هزینههایی که برای ساخت این زیرساختها و اجرای فعالیتها لازم است را لیست کنید.
مهمترین نکته: برای یک ایده جدید، هر چیزی که روی بوم مینویسید، یک فرضیه است، نه یک واقعیت. این بوم، نقشه فرضیات شماست که باید در دنیای واقعی تست شوند.
از برگههای یادداشت (Post-it) استفاده کنید: این کار به شما اجازه میدهد تا به راحتی ایدهها را جابجا، حذف یا اضافه کنید. بوم شما باید یک سند زنده باشد.
این یک کار تیمی است: بوم را به تنهایی پر نکنید. از دیدگاههای مختلف همتیمیهای خود استفاده کرده و با هم به یک درک مشترک برسید.
تکمیل بوم، نقطه پایان نیست؛ بلکه نقطه شروع است. حالا که نقشه فرضیات خود را در دست دارید، باید از ساختمان خارج شوید و آنها را تست کنید.
پرریسکترین فرضیه را شناسایی کنید: به بوم خود نگاه کنید و بپرسید: "کدام فرضیه اگر غلط از آب در بیاید، کل مدل کسبوکار ما را نابود میکند؟" (معمولاً این فرضیه در بخش "ارزش پیشنهادی" یا "بخش مشتریان" قرار دارد).
یک آزمایش (MVP) طراحی کنید: با استفاده از رویکرد استارتاپ ناب، یک آزمایش کوچک و ارزان (مانند یک صفحه فرود یا یک نظرسنجی) برای تست آن فرضیه طراحی کنید.
یاد بگیرید و بوم را بهروز کنید: بر اساس نتایج آزمایش، به بوم خود برگردید و برگههای یادداشت را اصلاح کنید. این چرخه بیپایان ساخت-اندازهگیری-یادگیری، مسیر شما به سوی یک مدل کسبوکار موفق است.
بوم مدل کسب و کار یک ابزار قدرتمند برای تبدیل آشفتگی ذهنی یک ایده جدید به یک ساختار شفاف، قابل بحث و قابل آزمایش است. پس برنامهریزیهای طولانی را متوقف کنید. یک بوم بردارید، تیم خود را جمع کنید و شروع به نقشهکشی، بحث و از همه مهمتر، آزمایش کنید.