لطفا این اکانت را حذف کن
لطفا این اکانت را حذف کن
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

تلاش برای بهتر شدن

همیشه دوست داشتم آدمی باشم که درحال مطالعه و تحقیقه؛ هفته‌ای یه کتاب بخونم و چندتا مقاله بنویسم و رو وبلاگم منتشر کنم. از اون ور با چندتا نویسنده و روشنفکر دوست بشم و درباره فلسفه زندگی با هم صحبت کنیم. ولی خب متاسفانه چون اطراف من کتابخانه یا کتاب‌فروشی یا حتی آدم کتابخونی هم پیدا نمی‌شه حدس زدنش سخت نیست که قضیه زیاد خوب پیش نمی‌رفت. جدای از اینا هر وقت هم که کتابی دست می‌گرفتم طولی نمی‌کشید که خسته می‌شدم و نمی‌فهمیدم دارم چی می‌خونم و آخرشم بی‌خیال می‌شدم. از آدمی که اون همه شوق مطالعه و روشنفکری داره بعیده که این همه درجا بزنه و از روشنفکر بودن فقط لافشو بزنه! ولی واقعا مشکل کجاست؟ به مناسبت اینکه دارم مطالعه کردن رو شروع می‌کنم می‌خوام اینجا درباره همین موضوع حرف بزنم. اینکه چجوری باید بهتر بشیم.

اطراف من فقط مگس بود!
اطراف من فقط مگس بود!

احساس نیاز مهم‌ترین مسئله برای شروع تغییرات اساسی در سبک زندگیه. ما انسان‌ها تا وقتی نیازی به چیزی نداشته باشیم سمتش نمیریم. از اونجایی که ندانسته‌های انسان از دانسته‌هاش خیلی خیلی بیشتره احساس نیاز فراوانی به دانستن داریم. پس این احساس در ما قویاً وجود داره، تنها کاری که باید انجام بدیم تحریک این احساسه. برای بیدار کردن احساس نیاز در خودمون می‌تونیم به تماشای زندگی افراد بزرگ و متفکرانی که اونها رو تحسین می‌کنیم بشینیم. شناخت آدمهایی که سبک زندگی درستی دارند و از بزرگان محسوب میشن کمک می‌کنه که ما هم این نیاز رو در خودمون ببینیم.

همچنین یک سری سوالات فلسفی هستند که وقتی ذهن آدم رو به خودشون مشغول کنند عطش یافتن جواب رو هم وجود میارن و ما مجبور می‌شیم برای پیدا کردن جواب سوالاتمون به جستجو و تحقیق و مطالعه بپردازیم که این خودش موجب تغییرات مثبت در سبک زندگیمون میشه و صدالبته که لذتبخش هم هست. سوالاتی مثل: هدف هستی چیه؟ آیا واقعیت همینی هست که درک می‌کنیم یا چیزی غیر از این؟ برای اینکه تاثیر این سوالات در بالاترین سطح ممکن باشه لازمه که خودتون به این سوالات برسید نه اینکه کسی از شما بپرسه. خب باز اینکه خودتون به این سوالات اساسی برسید نیازمند اینه که آدمی سطحی نگر نباشید. سعی کنید علاوه بر دیدن ظاهر هر چیزی باطنش رو هم ببینید. در هرچیزی به دنبال معنا بگردید و با آدم‌های اهل فکر مراوده داشته باشید. برای من اندوه و تنهایی بود که باعث پرسش این سوالات از خودم شد. یه روزی که خیلی احساس تنهایی و پوچی می‌کردم این سوال رو از خودم پرسیدم که چه دلیلی داره من الآن خودکشی نکنم؟ و پشت بندش سوالات دیگه. مطمئن نیستم که همیشه اندوه باعث این نوع تفکر بشه ولی برای من اینجوری بود.

وقتی شما حسابی تشنه‌ی یادگیری شدید و دوست داشتید شروع کنید به کتاب خواندن در نظر داشته باشید که درسته که تشنه‌اید ولی باید نوشیدنی رو هم مناسب انتخاب کنید! منظورم اینه که اینجوری نباشه که برای شروع کار برید یه کتاب تخصصی پونصد صفحه‌ای رو مطالعه کنید. مطمئن باشید زده میشید. پیشنهاد من اینه که اگه مثل من آدمی هستید که روی جملات کتاب‌ها سخت میتونید تمرکز کنید اول سعی کنید این مشکلتون رو برطرف کنید. مطالب زیادی در این باره تو اینترنت هست حتی دوستانی هم توی یوتیوب هستند که پیشنهادات جالبی برای مطالعه کردن دارن میتونید این آدمهای خوش ذوق و کتابخون رو که کاری که شما می‌خواید شروع کنید خیلی وقته شروع کردن دنبال کنید و از تجربیاتشون استفاده کنید. اگر مشکلی در تمرکز و این حرف‌ها ندارید مسئله‌ی بعدی انتخاب کتابه. باید کتابی رو برای شروع انتخاب کنید که هم کمک کنه به سوالاتتون برسید هم خوندنش براتون راحت باشه. کتاب‌های زیادی هستن که برای عموم مردم مسائل تخصصی رو توضیح میدن. با یه سرچ ساده میشه پیداشون کرد.

مسئله بعدی برای شروع کتاب‌خوانی تداوم هستش. اساساً در هر کاری این تداوم هست که کار رو اثر بخش می‌کنه. مطالعه‌ی شما باید به اندازه و مداوم باشه. اگر یک روز بیست دقیقه مطالعه می‌کنید و روز دیگه نیم‌ساعت اشکالی نداره. ولی اگه یه روز رو دو سه ساعت به مطالعه اختصاص بدید و بگید چون امروز سه ساعت مطالعه کردم فردا رو مطالعه نکنم قضیه مشکل‌دار میشه. مطالعه کردن فقط دریافت اطلاعات نیست. مطالعه کردن تمرین نظم و انضباط هم هست. برای شروع حتی ده دقیقه مطالعه هم کافیه ولی به شرطی که هر روز انجام بشه.

در اول کار فیلم دیدن می‌تونه کمک زیادی بهتون بکنه. اون هم باز نه هر فیلمی. خیلی از فیلمسازها هستن که چکیدۀ کتابها و تجربیاتشون رو تو فیلماشون پیاده می‌کنن. من خودم قبل از این که کتابخونی رو شروع کنم فیلم دیدم. الان هم می‌بینم. من معتقدم یک فیلم خوب حتی بهتر از یک کتاب خوب می‌تونه اثرش رو روی مخاطب بذاره. شروع کنید تو زمینه‌های مورد علاقتون فیلم دیدن. مثلا من به مقولۀ جهان‌های موازی علاقه دارم و وقتی فیلم همبستگی (Conherence) رو دیدم حسابی حال کردم و چیز یاد گرفتم. علاوه بر فیلم مستند هم تاثیر بسزایی داره ولی اگه زیاد اهل سینما نبودید تا حالا بهتره از همون فیلم دیدن شروع کنید.

دنبال کردن شخصیت‌های مورد علاقه‌ی شما تو شبکه‌های اجتماعی هم می‌تونه مفید باشه و شما رو با طرز تفکر اون شخصیت آگاه کنه. روی این یکی زیاد تاکید نمی‌کنم چون اگر آدمی باشید که فوراً غرق فضای مجازی میشید و از هدفی که برای ورود به اونجا داشتید دور میشید ضررش بیشتر از سودش میشه براتون. بهر حال هرچیزی مدیریت شدش مفیده. افراد مشهور و متفکر معمولا توی توییتر فعالیت می‌کنن البته شاید توی اینستاگرام هم باشن ولی جنبه‌ی اینستاگرامیش صرفا خبر رسانی و این چیزها رو داره در مقابل توی توییتر فضای متفاوتی حاکمه.

فعلا همین نکات به ذهنم رسید ولی اگر بازم چیزی فهمیدم که فکر کردم بهتره به این پست مطالب اضافه بشه توی یک پست دیگه ادامه همین پست رو میرم. اگر نظری یا پیشنهادی داشتید می‌تونید از قسمت نظرات بیان کنید.

رشد و توسعه فردیتلاش برای بهتر شدنچجوری آدم بهتری بشیم؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید