برای انسان امروز که بین دنیایی از داده و اطلاعات در اینترنت و صفحات مختلف در شبکههای اجتماعی سرگردان است، حرف زدن از عادتها و رفتارهایی که سازنده ما و زندگیمان هستند میتواند بسیار کمککننده باشد. دلیل این موضوع هم به دقیقا به خاطر آماری است که در کتاب «قدرت عادت» مطرح میشود: حدود ۴۰٪ از رفتارهای روزمره ما بر اساس عادت و نه انتخاب و آگاهی انجام میشوند.
بیایید این جمله را کمی با زندگی روزمرهمان تطبیق دهیم. یعنی اگر ما هر روز صبح دوش میگیریم، روزی ۵ نخ سیگار میکشیم، بلافاصله بعد از بیدار شدن گوشیمان را چک میکنیم و …، نه تنها غیرارادی این کارها را انجام میدهیم، که انگار هیچ نقش بازدارندهای هم برای انجام ندادن آنها نداریم. چرا که همه این رفتارها تبدیل به عادت ما شدهاند.
اما چرا شناخت عادتها و فکر کردن به آنها در زندگی روزمره همه ما، به خصوص آنها که دنبال رسیدن به اهداف خاصی هستند مهم است؟
دلیل اهمیت عادتها و شناخت آنها این است که ما به واسطه رفتارهای تکرارشونده روزانهمان شخصیت، کیفیت زندگی و میزان رضایتمان از خودمان را میسازیم. پس گاهی باید به جای تلاشهای شبانهروزی و سنگین، تنها بر روی ترک عادتهای کوچک آسیبزننده و ایجاد عادتهای مثبت تمرکز کنیم.
ما در این مطلب نکات مهم کتاب که به تحقق این موضوع کمک میکند را به شما میگوییم.
مکانیزم مغز انسان در برابر عادت
یکی از نکات جالبی که در کتاب مطرح میشود این است که مغز ما همیشه به دنبال راههای سادهای است که انرژی و زحمت کمی میطلبند. به همین خاطر وقتی کارهای جدید و ناشناخته انجام میدهیم انرژی بیشتری صرف آن میشود و مغز برای مقابله با این انرژی بیشتر، سعی میکند کارهای مختلف را تبدیل به عادت ما کند.
به صورت کلی، اساسا عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز برای صرفهجویی در مصرف انرژی خود نیاز دارد بخشی از کارها بدون هیچ کنترل و تصمیمی، به صورت روزمره و روتین انجام بگیرند. پس ذات وجود عادت میتواند برای عملکرد مغز بسیار مفید باشد.
شکلگیری عادتها
حالا که دلیل شکلگیری عادت را متوجه شدیم، وقت آن است که شیوه ایجاد آن را با هم بررسی کنیم. عادتها در سه مرحله مختلف در ما شکل میگیرند؛ برانگیزنده، اقدام و پاداش. یعنی شما ابتدا به یک دلیل خاص برانگیخته میشوید که یک کار را انجام دهید، سپس آن را انجام میدهید و بعد با حس لذت و پاداشی که میگیرید دوباره تشویق به انجام آن میشوید.
برای مثال تصور کنید شما در حال کار کردن هستید و به خاطر روشن شدن صفحه موبایلتان وسوسه میشوید آن را چک کنید (مرحله برانگیخته شدن). پس از آن با باز کردن گوشی میبینید یکی از دوستانتان شما را به پیام داده (انجام عمل) و سپس با حس رضایتی که از گفتگو با او به دست آوردهاید تحریک میشوید که دوباره بعد از چند دقیقه گوشیتان را چک کنید.
همین فرایند را برای کارهای دیگر تصور کنید تا ببینید عادتها چگونه در شما شکل میگیرند.
تغییر عادتها
این بخش از کتاب یکی از کاربردیترین و مهمترین بخشهای آن است. اول از همه بگذارید این اصل مهم که در کتاب مطرح شده را به شما بگوییم: «شما نمیتوانید یک عادت بد را از زندگیتان حذف کنید، شما تنها میتوانید آن را تغییر دهید».
حالا ببینیم بهترین راه برای ترک یا تغییر یک عادت مخرب چیست. طبق آنچه در کتاب مطرح میشود شما برای تغییر یک عادت بد باید تنها اقدام و عملی که انجام میدهید را تغییر دهید و بخش محرک و پاداش را بدون تغییر باقی بگذارید. پس شما برای تغییر یک عادت باید در قدم اول محرکی که باعث آن عمل میشود و پاداشی که در ازای انجام دادن آن میگیرید را بررسی کنید.
یک مثال عینی و ساده در این موضوع سیگار کشیدن در محیط کار است. ممکن است شما با تحلیل تعداد سیگاری که در روز میکشید به این نتیجه برسید محرک شما همکاران و پاداش شما معاشرت غیرکاری با آنهاست. پس برای ترک این عادت شما باید همچنان محرک و پاداش را حفظ کنید و تنها عمل سیگار کشیدن را جایگزین عمل دیگری کنید. مثلا میتوانید هر بار که همکارانتان برای سیگار کشیدن بیرون میروند شما هم لیوان چای یا قهوهتان را ببرید که با آنها معاشرت کنید.
از این طریق شما یک عادت مخرب را به جای ترک کردن، تنها تغییر میدهید و وجه مخرب آن را از بین میبرید.
جمعبندی
همانطور که دیدید در کتاب «قدرت عادت» به خوبی مکانیزم عادت و شیوه تغییر آن توضیح داده شده است. این کتاب برای افرادی چون صاحبین کسبوکار که صدها کار برای انجام دادن دارند و همیشه به دنبال راهی برای رسیدن به اهداف خود هستند، بسیار مفید است.
کتاب «قدرت عادت» توسط چند انتشارات مختلف به چاپ رسیده است.
شما برای داشتن فروشگاه اینترنتی اختصاصی خود و مدیریت کسبوکارتان میتوانید از خدمات یکپارچه دیجیفای استفاده کنید.