DorD
DorD
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

راز آتش

اي آتشِ گرم و روشن و پاک

وی بال گشوده سوی افلاک

نام سَدِه را نهاده بر خويش

عمرت ز هزاره ها بود بيش

بس رازِ كهن به دل نهفتی

از آن به كسی سخن نگفتی

...

زنهار اگر زبان گشايد

بس رازِ نهفته را نمايد

گويد به تو،‌ هر وجب ازين خاک

از پرتو عشق شد چنين پاک

از خونِ دلِ دلاورانش

سرخ است شفق در آسمانش

فرياد برآورد كه ايران

هرگز نشود خراب و ويران

اين مُلك ز بس كه زير و بم ديد

چون آهن آبداده گرديد


شعر از بانو توران شهریاری

ما صافدلان دُرد کش بزم الستیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید