کلمات می توانند حقایق را عوض کنند. ما با کلمات فکر می کنیم و با آنها دنیا را درک می کنیم.
کار سختی است تحت تاثیر کلمات قرار نگرفتن و ورای آنها فکر کردن.
البته همیشه هم اینطور نیست وقتی خودمان فکر مستقل می کنیم.
پزشکان و پرستاران هم مثل بیشتر ما یک روزی در رشته ای قبول شدند،
رشته هایی که خیلی از ما نیز آنها را انتخاب کردیم ولی قبول نشدیم.
و رسیدگی به بیماران وظیفه ی آنهاست، از طرفی مصونیت هم بخشی از حقوق این افراد است. این که در برابر بیماری ها محافظت شوند. امکانات کافی در اختیارشان گذاشته شود تا خودشان مبتلا به بیمای نشوند.
این که فکر کنیم اگر کسی در هنگام انجام وظیفه ی حرفه ای خود به بیماری مبتلا شد، دارد فداکاری می کند و این خوب است!
این اصلا و ابدا خوب نیست. هیچ کس بااراده ی خودش این را انتخاب نمی کند. همه دوست دارند زندگی کنند و کسی نمی خواهد با بی کفایتی دیگران سلامت خود را از دست دهد.
و پذیرش مرگ غیرطبیعی، برای شخص و بیشتر از آن برای خانواده و عزیزانش بسیار سخت تر از پذیرش مرگ طبیعی است.
مرگی که براحتی می توانست اتفاق نیفتد. ولی دارند از واژه ی شهادت برای این نوع مرگ ها استفاده می کنند.
کسی به شهید شدن نیازی ندارد.
شهادت آنها چه کمکی به ما می کند؟ آنها باید زنده باشند و در امنیت و سلامت کامل به بیماران کمک کنند.
استفاده از واژه های شهید، مدافعان سلامت و تاکید بر فداکاری آنها پوشاندن این حقیقت است که این افراد در خطر هستند و ما کاری برای آنها نمی توانیم بکنیم.
درصورتی که همه ی ما می دانیم که پوشیدن لباس های کاورکننده ی صورت و تمام بدن براحتی انها را از خطر ابتلا به کرونا حفظ می کند.