حتما تاکنون برایتان پیش آمده که مراجعی از یک فرهنگ متفاوت داشته باشید. مراجعی که باورها و سنت او با دیگران و یا حتی خود شما متفاوت باشد. در چنین موقعیتی چه باید کرد؟ آیا شما به عنوان رواندرمانگر مهارتهای لازم برای پیش بردن فرایند درمان با کسانی که از فرهنگ متفاوتی هستند را دارید؟ آیا میتوانید از سوگیری بپرهیزید و درک کاملی از آنچه خود در جامعهی خویش تجربه نکردید داشته باشید؟
در روزهایی که مهاجرت افزایش یافته و جوامع متخلف پر شدند از قومهای متفاوت، مهم است که به موضوع درمانهای چندفرهنگی بپردازیم و دریابیم که رواندرمانگر چگونه میتواند با تفاوتهای فرهنگی خود و مراجع سازگاری و انطباق داشته باشد.
فرهنگ مجموعهای از ارزشها، هنجارها، دانش و باورهاییست که فرد در بستر جامعهی خویش فرا میگیرد. فرهنگ از طریق آموزش به نسل بعدی منتقل میشود و همیشه در طی این انتقال دستخوش تغییر میگردد، چراکه فرهنگ پویاست! هر جامعه فرهنگ منحصر به فرد خود را دارد و با جامعه دیگر متفاوت است. تفاوتهای فرهنگی اگرچه جذابیت بسیاری دارند و یکدیگر را کامل میکننند، اما در عرصه رواندرمانی میتوانند سببب بروز چالش شوند.
شما به عنوان یک رواندرمانگر در طول دوره کاری خویش، با مراجعینی مواجه خواهید شد که باورهای فرهنگی متفاوتی از شما داشته باشند. به عنوان مثال مراجعینی که زبان، هویت، باورها و ارزشها، نژاد و گرایش جنسیشان با شما و آنچه که در اطراف خود میبینید متفاوت باشد. در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که درمان مراجعین از فرهنگهای مختلف به چه صورت انجام میگیرد؟
درمان چندفرهنگی نوعی از درمان است که طیف مخاطب آن مراجعینی هستند که از نظر نژاد، قومیت، مذهب، هویت جنسی، گرایش جنسی، درآمد، وضعیت ناتوانی و ... با اکثریت جامعه تفاوت دارند. نظریهپردازان حوزه درمانهای چندفرهنگی بر این باورند که عوامل جمعیتشناختی مانند نژاد، قومیت و هویت جنسی نقش مهمی در چگونگی تجربه یک فرد از جهان و ارتباط او با دیگر افراد دارد. از دیگر چالشهای گروههای اقلیت میتوان به سرکوب، کلیشه سازی، نژادپرستی که در درازمدت به آسیبهای روانی منجر میشود اشاره کرد.
اعضای گروههای اقلیت غالبا کمتر از دیگران به دنبال درمان هستند چراکه معتقدند کمتر درمانگری قادر به درک آنهاست! درمان چندفرهنگی با هدف ایجاد یک محیط درمانی که در آن افراد احساس امنیت و احترام کنند فعالیت میکند. ایجاد چنین فضای امنی مستلزم یکی بودن فرهنگ درمانگر و درمانجو نیست! یک درمانگر چندفرهنگی بایستی از تاثیرات عوامل فرهنگی بر درمان آگاه باشد. همچنین ضروریست که به تفاوتهای فرهنگی، نژادها، مذاهب، گرایشهای جنسی، موقعیت جغرافیایی، سن، زمینههای اجتماعی و اقتصادی و انواع خانوادهها آگاه باشند.
یافتن درمانگری که به حساسیتهای فرهنگی حساس باشد میتواند به مراجعین کمک کند؛ خاصه مراجعینی که با گروه فرهنگی غالب همذات پنداری نمیکنند. چنین درمانگری کمک میکند تا درمانجویان احساس کنند درک شدند و این درک شدن زمینه ساخته شدن یک اتحاد درمانی خوب را فراهم میکند. در مقابل احساس این که درمانگر فرهنگ فرد را نمیفهمد یا به آن احترام نمیگذارد، میتواند برخی از مراجعان را وادار کند که درمان را کنار بگذارند یا به طور کلی از جست و جوی آن اجتناب کنند.
در سالهای اخیر بحثهای اجتماعی گسترده و تغییر ایدهها در مورد نژاد، جنسیت، گرایش جنسی و سایر موضوعات مرتبط، تقاضا برای درمان حساس فرهنگی را افزایش داده است و بسیاری از درمانگران اکنون فعالانه به دنبال افزایش شایستگی فرهنگی خود از طریق آموزش هستند. برخی از دورههای آموزشی رواندرمانگری، آموزش درمانهای چندفرهنگی را در عناوین درسی خود در نظر میگیرند و برخی خیر. مهم است که درمانگر خودجوش به دنبال آموزش این مهارتها برود تا شایستگی خود را در این مسیر ارتقا داده و بتواند به درمانجویان فرهنگهای متفاوت نیز کمک کند.
اقدامات حساسیت فرهنگی به یک روش درمانی خاص گره خورده نیست. در عوض آنها را میتوان در هر نوع درمان و هر رویکردی به کار برد. حساسیت فرهنگی به درمانجو کمک میکند تا احساس راحتی و در پی آن ارتباط درمانی عمیقتری را با درمانگر خود تجربه کند.
یک درمانگر حساس به فرهنگ میداند که هویتهای نژادی ، فرهنگی، مذهبی و جنسیتی با باورها و رفتار فرد در تعامل است. درمانگرانی که شیوههای حساسیت فرهنگی را در درمان خود ادغام میکنند، تفاوتها را شناخته و به آنها احترام میگذراند و برای برقرای ارتباط و تعامل همدلانه با مراجعان از پیشینههای مختلف، گام برمیدارند. آنها تشخیص میدهند که هر انسانی منحصر به فرد است و حتی ممکن است دو مراجعی که از یک فرهنگ مشترک میآیند عقاید، ارزشها و ترجیحات بسیار متفاوتی داشته باشند. بنابراین یک درمانگر توانمند فرهنگی، ذهنی باز دارد.
اهمیت شایستگی فرهنگی یک رواندرمانگر برای درک و کار با مراجعین به زمینههای مختلفی اشاره دارد. این موضوع شامل آگاهی از سوگیریها و فرضیات فرهنگی خود و همچنین تاثیری که ممکن است این سوگیریها بر رابطه درمانی بگذارد هست. یک درمانگر با صلاحیت فرهنگی، اهمیت ارزشهای فرهنگی، سنتها و باورهای مراجعین را تصدیق کرده و آنها را در برنامههای درمانی ادغام میکند.
1-خودآگاهی
اولین گام رواندرمانگران برای انطباق با تفاوتهای فرهنگی، توسعه خودآگاهی خویش در مورد سوگیریها و مفروضات فرهنگی خود است. درمانگر باید به این موضوع آگاه باشد که چگونه پیشینه فرهنگی خودش بر ادراک او از رفتار دیگران اثر میگذارد. خوآگاهی درمانگر میتواند خطر سوءتفاهم یا مداخلات نامناسب از جهت فرهنگی را به حداقل برساند.
2-دانش فرهنگی
رواندرمانگر باید فعالانه به دنبال کسب دانش در مورد زمینههای فرهنگی مراجعان خود باشد. زمینههای فرهنگی همچون تاریخ، سنتها و ارزشهای فرهنگهای مختلف و همچنین درک این موضوع که چگونه چنین عواملی بر سلامت روان اثرگذارند.
3-ایجاد اعتماد
در بسیاری از فرهنگها، اعتماد برای ایجاد یک رابطه درمانی قوی ضروریست. اولین قدم ایجاد اعتماد، این است که درمانگر به ارزشها، باورها و عملکردهای فرهنگی مراجع احترام بگذارد.
4-تطبیق رویکردهای درمانی
درمانگران باید در رویکردهای درمانی خود انعطافپذیر باشند تا نیازها و ترجیحات مراجعین از فرهنگهای مختلف را برآورده سازند. این موضوع ممکن است شامل اصلاح تکنیکهای درمانی سنتی و یا ادغام مداخلات فرهنگی خاص باشد. برای مثال در برخی فرهنگها داستان سرایی و استعاره در تسهیل تغییرات و محکم شدن ارتباط درمانی اثربخش است.
5-همکاری با کارگزاران فرهنگی
برای انطباق و سازگاری بیشتر با تفاوتهای فرهنگی، درمانگران میتوانند با کارگزاران فرهنگی مانند جامعهشناسان، یا شخصیتهای مهم فرهنگی و اجتماعی که درک عمیقی از پیشینه فرهنگی مراجع دارند همکاری کنند. چنین کسانی میتوانند به درمانگر کمک کنند تا تفاوتهای ظریف فرهنگ مراجع را بهتر درک کرده و در مورد مداخلات فرهنگی مناسب راهکارهایی ارائه دهد.
کلام پایانی
درنتیجه سازگاری با تفاوتهای فرهنگی برای رواندرمانگران ضروریست چراکه به آنها در ارائه درمان موثرتر به مراجعین با زمینههای مختلف فرهنگی کمک میکند. رواندرمانگران میتوانند با توسعه شایستگی فرهنگی خود به ارزشها و باورهای فرهنگی مراجع احترام بگذارند و اعتماد لازم برای ساختن یک اتحاد درمانی خوب را ایجاد کنند.
تلفیق نظریات درمانهای چندفرهنگی با رویکردهای پارادایم در روانشناسی و آنچه درمانگر به عنوان تکنیک به کار میبرد، سبب میشود تا مداخلات درمانی مناسب برای مراجعان طراحی گردد. رواندرمانگران میتوانند از طریق خوداندیشی مداوم، کسب دانش و همکاری با کارگزاران فرهنگی در رفع نیازهای سلامت روان جامعه چندفرهنگی ما موثرتر واقع شوند.